[ و از معنى لا حول و لا قوة إلاّ باللّه از او پرسیدند ، فرمود : ] با وجود خدا ما را بر چیزى اختیار نماند و چیزى نداریم جز آنچه او ما را مالک آن گرداند . پس چون ما را مالک چیزى کرد که خود بدان سزاوارتر است تکلیفى بر عهده‏مان گذاشته و چون آن را از ما گرفت تکلیف خود را از ما برداشته . [نهج البلاغه]
تا ظهور ...
برهان نظم 2
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 10:4 عصر  

پاسخ
برهان نظم، از براهین تجربی نیست، تجربی بودن برهان به این است که حد وسط (کبرای برهان) حکم یا قضیه‎ای تجربی باشد. ولی حد وسط در برهان نظم، حکم یا قضیه‎ای است عقلی، همین گونه که در درس قبل بیان گردید.
از نظر عقل، نظم غایی با آگاهی و اختیار ملازمه دارد. هر گاه در جهان طبیعت نظم غایی موجود است، تفسیر عقلانی، بدون قبول آفریدگاری دانا، توانا و انتخابگر، ممکن نیست. اگر در تقریر برهان نظم از روش تمثیل استفاده شده و از مصنوعات بشری (خانه، ماشین و غیره) مثال آورده می‎شود، نه بدان جهت که می‎خواهند تشبیه و تمثیل را مبنای برهان نظم قرار دهند، بلکه برای آن است که مثالهایی از حکم عقلی و بدیهی را یادآور شوند.

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
برهان نظم (1)
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 10:1 عصر  
برهان نظم
یکی از راههای عقلی و در عین حال ساده و عمومی خداشناسی، راه تفکر در نظام آفرینش است. این راه در قرآن کریم و احادیث اسلامی مورد اهتمام واقع شده است، چنان که پیوسته مورد توجه متکلمان نیز بوده است و در دوره معاصر،‌ اهمیت بیشتر یافته است.[1]
تعریف و اقسام نظم
نظم عبارت است از نوعی رابطه میان دو یا چند چیز. در نظم ارتباط و وابستگی، میان اجزاء یک پدیده، یا افراد یک ماهیت برقرار است. بدین جهت نظم با اصل علیت ملازمه دارد. یعنی هر جا نظم برقرار است، رابطه علیت نیز حاکم است. رابطه علیت که در نظم وجود دارد، گاهی از جنبه فاعلی مورد توجه واقع می‎شود، و گاهی از جنبه غایی. در صورت نخست نظم را «نظم علی و معلولی» (علت فاعلی) نامند، و در صورت دوم، نظم را «نظم غایی» (علت غایی) گویند. رابطه ابر و باد و باران و لطافت هوا و نظم موجود میان آنها از قسم نخست است. و رابطه میان قرنیه، شبکیه، عنبیه، و دیگر اجزای تشکیل دهنده دستگاه بینایی از قسم دوم است، یعنی رابطه و نظم ارگانیک این اجزاء در شرایط خاص،‌عمل دیدن را به دنبال دارد. دیدن، غایت آن ارتباط ویژه است. ادامه مطلب...
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
یکی از راههاى شناخت‏خدا برهان فطرت
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:45 عصر  


راه روانى یا فطرى
مقدمه: یکى از راههاى شناخت‏خداوند، خداشناسى از راه فطرت یا برهان فطرت است. درباره اینکه آیا حسى بنام حس خداشناسى در ذات انسان وجود دارد یا نه، در میان دانشمندان بحث‏شده و وجود چنین حسى نشان داده شده است در این مقاله به این مطلب پرداخته شده و وجود این حس اثبات گردیده است.

راه روانى یا فطرى به این صورت است که ازراه وجود خود انسان، خدا را اثبات کرده‏اند به این معنا که گفته‏اند احساس‏وجود خدا در انسان هست‏یعنى در فطرت و در خلقت هر کسى یک احساسى و یک تمایلى وجود دارد که این احساس و تمایل خودبه خود انسان را به سوى خدا مى‏کشاند.از این جهت مثل خدا و انسان مثل مغناطیس و آهن است.یک چیزى وجود دارد به‏نام «مغناطیس‏» که یک چیز دیگرى را به نام «آهن‏» جذب مى‏کند.این راه فقط این را مى‏گوید که یک چنین جاذبه‏اى رامن احساس مى‏کنم(چون راه روانى است)، یک چنین جاذبه‏اى میان انسان و میان آن حقیقتى که نامش خداست وجود دارد.به‏دلیل وجود این جاذبه، پس یک چنین حقیقتى هست.باید ببینیم که این حرف را کى گفته و توضیحش چیست.

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
منظور از جمله خداوند عالم علی الاطلاق است چیست؟
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:40 عصر  

یعنی اینکه خداوند علم و آگاهی های فوق بشری دارد و عالم بما کان و ما یکون و ما هو کائن (علم مطلق نسبت به همه چیز در گذشته،حال و آینده) است!
همچنین یعنی خدای متعال به تمام راز و رمز جهان هستی و حوادثی که در آن اتفاق می افتد، عالم و آگاه است. غیب و شهود این زمان، آن زمان، این مکان و آن مکان نسبت به ذات او یکسان است، چون وجودش محدود و فراتر از زمان ومکان است. اگر خداوند واجد صفت علم نباشد، ناقص است و ذاتش آمیخته به عدم است و چیزی که وجودش از تمام جهات کامل است نمی تواند به عدم آمیخته با شد. پس یقینا عالم علی الاطلاق است

http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/29184


نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
قوای نفس چهار قوه عاقله، واهمه، غضبیه و شهویه هست
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:37 عصر  

امام خمینی(ره) در بحث از قوای نفس به چهار قوه عاقله، واهمه، غضبیه و شهویه اشاره می‌‌کنند.
قوه عاقله، قوه روحانیه‌ای است که به حسب ذات، مجرد و به حسب فطرت، مایل به خیرات و کمالات و داعی به عدل و احسان است. در مقابل آن، قوه واهمه قرار دارد که از آن به قوه شیطانیه تعبیر می‌شود (موسوی الخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 283).
مطابق دیدگاه ایشان قوه شیطانیه، قوه‌ای است که فطرتاً تحت نظام عقلی در نیامده و مسخر در ظل کبریای نفس مجرد نشده و مایل به دنیاست.
مطابق این نظر، قوه عاقله حقیقت نورانیه دارد در حالی که در مقابل آن، وهم از تجرد عقلانی نورانی برخوردار نیست بلکه تجرد برزخی ظلمانی دارد و چنین قوه‌ای در انسان بر حسب فطرت، مایل به شر و فساد می‌باشد.
اما قوه غضبیه که از آن به نفس سبعی نیز تعبیر می‌شود از نعم بزرگ الهی است و چه در انسان و چه در حیوان، عامل حفظ بقای شخصی و نوعی می‌باشد. در واقع، عنایت الهی اقتضا نمود تا این قوه در انسان و حیوان قرار گیرد و به واسطه آن، دفع مفسدات و مخلات نظام جامعه نماید. از نظر امام (ره) این قوه، تجلی انتقام و غضب الهی است و ثمرات زیادی دارد از جمله اینکه جهاد با نفس و دوری از جنود جهل تحت حمایت این قوه شریفه انجام می‌گیرد. بنابراین اگر شخصی فاقد این قوه باشد لزوماً بسیاری از ملکات خبیثه و اخلاق ذمیمه مانند خوف، جبن، ضعف و تنبلی را در خود خواهد داشت. اصل مهم این است که خداوند این قوه را مرحمت نموده تا آدمی آن را در جهت آن می‌باید دو شرط اساسی را در نظر آورد. اول، این نعمت الهی را در موقع خود به کار برده و دوم، بر خلاف مقصد الهی خرج نکند. زیرا در غیر این صورت، این قوه، دیگر از جنود الهی محسوب نشده و در زمره جنود شیطانیه قرار می‌گیرد. البته، شرط دوم در صورتی محقق می‌شود که این قوه به صورت کلب معلم عقل و حق ‌باشد.
اما چهارمین قوه، قوه شهویه است که از آن به نفس بهیمی تعبیر می‌شود. این قوه نیز از قوای شریفه‌‌ای است که خداوند به انسان و حیوان مرحمت فرموده و اگر آدمی فاقد آن می‌بود در اسرع وقت رو به زوال و نابودی می‌رفت و از طرفی چون تحصیل سعادت ابدی بدون اقامت در نشئه طبیعت انجام نمی‌گیرد، سعادت انسان و حیات ملکوتی او نیز مرهون این قوه شریفه است. این قوه در صورتی می‌تواند سبب سعادت انسان باشد که از حد اعتدال تجاوز نکند. بعلاوه نباید از تحت موازین عقلیه و شرعیه خارج شود. زیرا در آن صورت نه تنها سبب حصول سعادت نمی‌شود که مایه شقاوت انسان نیز خواهد بود (موسوی الخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 280).
حاصل سخن این است که از نظر ایشان، اگر انسان در این عالم در طریق انسانیت سیر کرده و سه قوه را تعدیل و تابع عقل نماید و نیز سیر باطن و ظاهر تحت میزان شریعت الهی باشد در عالم دیگر، صورت وی صورتی انسانی خواهد بود و الا اگر عقل وی تابع سه قوه دیگر باشد، هر یک از آن سه قوه که غلبه کند، صورت باطن ملکوتی نیز تابعی از آن خواهد بود (همان، ص283- 284).
از نظر امام (ره) قوای چهارگانه، میزان فضایل و رذایل بوده و این گونه توضیح می‌دهند که حد اعتدال در هر یک از این قوا فضیلتی از فضایل نفسانی است و طرف افراط و تفریط هر یک، رذیله‌ای از رذایل.
ایشان فضایل را تحت چهار جنس حکمت، شجاعت، عدالت و عفت می‌دانند. حکمت را فضیلت قوه ناطقه، عفت را فضیلت قوه شهویه، شجاعت را فضیلت قوه غضبیه و عدالت را تعدیل فضایل سه‌گانه شمرده و هر یک را این چنین تعریف می‌کنند که حکمت تعدیل قوه نظریه و تهذیب آن؛ شجاعت، تعدیل قوه غضبیه و تهذیب آن، عفت، تعدیل و تهذیب قوه شهویه و عدالت هم تعدیل قوه عملیه و تهذیب آن است (موسوی الخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل،ص 151)

.http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/29185


نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
کتاب مقدس یا عهدین
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:36 عصر  

کتاب مقدس یا عهدین همان کتاب آسمانی مورد ادعای یهودیان و مسیحیان است که شامل عهد عتیق و عهد جدید می شود عهد به معنای عقد و قرارداد بین انسان و خدا یا با شخصی دیگر است .منظور از عهد پیمانى است که بر طبق آن، خدا عهد کرد کسانى را که از زمره قوم او شوند، از مواهب مادى و معنوى آکنده سازد و این همان پیمانى است که بر طبق عهد عتیق، با قوم اسرائیل بست یک سوی این عهد پیمان خدا با بنی‌اسراییل مبنی بر پاداش دنیایی دادن به بنی‌اسراییل است و سوی دیگر این عهد ، پیمان بنی‌اسراییل با خدا است .

عهد عتیق
عهد عتیق مجموعا 39 کتاب است، شامل: 17 کتاب تاریخ و احکام ..، 5 کتاب مواعظ، حکم و نیایش، 17 کتاب نبوات،(تنبئات یا پیشگویی‌ها). عهد عتیق به عبری نگاشته شد و بعضاً کلدانی.
عهد عتیق امروزی، شامل 39 کتاب (سفر ) می باشد
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
برهان نظم
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:23 عصر  

آیا در قرآن کریم از برهان نظم نام و توضیح داده شده است؟

قبل از پاسخ به پرسش فوق، شایسته است متذکر شویم، در قرآن کریم، از برهان نظم، برهان علیت و براهین دیگر استفاده شده است; اما از آن جا که قرآن، کتاب فلسفه، منطق و... نیست; ]بلکه کتابی هدایتگر و انسانساز با اهداف خاص خود است[ مطالب مذکور به صورت تفکیک شده، مستقل، مفصل و فنی بیان نشده است.

اما اصل پاسخ: میدانیم روشنترین راه خداشناسی، نظمی است که در کل جهان حاکم است; که اگر سیارات، ستارگان، کهکشانها، خورشید و... ذرهای از مسیر خود منحرف شوند، نظام عالم بر هم میریزد و نابود میشود. و این نظم حتی در کوچکترین چیز به نام "اتم" که از "الکترون، پروتون، و نوترون" تشکیل شده کاملاً مشخص است. به خاطر همین نظم است که میتوانند تا پنجاه سال آینده حدس بزنند چه ساعت و دقیقهای خورشید یا ماه گرفتگی رخ خواهد داد.

وجود نظم در سراسر عالَم خلقت، دلالت بر وجود ناظمی میکند، و او کسی جز خداوند متعال نیست.

قرآن کریم، در اینباره آیات بسیاری دارد، چون بیان همة این آیات از حوصلة این پاسخنامه خارج است، فقط به سه نمونه از این آیات اشاره میکنیم:

1. "إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَـَوَ َتِ وَالاْ ئَرْضِ وَاخْتِلَـَفِ الَّیْلِ وَالنَّهَارِ لاَ ئَیَـَتٍ لاِ ّ ئُوْلِی الاْ ئَلْبَـَبِ ;(آل عمران،190) مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای صاحبان خرد و عقل است."

این آیة شریفه اشاره دارد به این که، به راستی، جهان آفرینش، و نقشهای بدیع و طرحهای زیبا و دلانگیز آن، و نظامات خیره کنندهای که بر آنها حکومت میکند، کتاب فوق العاده بزرگی است که هر حرف و کلمة آن دلیل بسیار روشن، بر وجود و یکتایی آفریدگار جهان است.

2. "لَوْ کَانَ فِیهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلآ  اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَـَنَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ;(انبیأ،22) اگر در آسمان و زمین خدایانی جز "اللّه" بود فاسد میشدند (و نظام جهان بر هم میخورد" منزه است خداوند پروردگار عرش از توصیفی که آنها میکنند."

ما، بدون شک، نظام واحدی را در این جهان حکمفرما میبینیم، نظامی که در همة جهات هماهنگ است، قوانینش ثابت و در آسمان و زمین جاری است، برنامههایش با هم منطبق، و اجزایش متناسب است.

این هماهنگیِ قوانین، و نظامات آفرینش از این حکایت میکند که از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است; چرا که اگر خدایان متعددی در کار بود و ارادههای مختلف میداشتند، این هماهنگی هرگز وجود نداشت، و همان چیزی که قرآن از آن تعبیر به "فساد" میکند، در عالم به وضوح دیده میشد.

3. "الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَـَوَ َتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَیَ فِی خَلْقِ الرَّحْمَـَنِ مِن تَفَـَوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَیَ مِن فُطُورٍ ;(ملک،3) همان کسی که هفت آسمان را بر روی یکدیگر آفرید، در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمیبینی، بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده میکنی؟"

در عالم هستی ]با تمام عظمتی که دارد[ هر چه هست نظم، استحکام، انسجام، ترکیبات حساب شده و قوانین دقیق است، که اگر ذرهای بینظمی بود جهان به نابودی کشیده میشد.

و...(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 214ـ215، دارالکتب الاسلامیة; همان، ج 13، ص 380ـ383; همان، ج 24، ص 318ـ320.)
http://www.paasokhgoo.com/main/ete/p/khoda/borhan02/01.htm


نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
چرا دین نزد خدا فقط اسلام هست؟
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:16 عصر  

حقیقت همه ادیان توحیدى - که پیامبران الهى مروج و مبلغ آن بوده‏اند - یکی است و بر اصول اعتقادى یگانه - که از جانب خداوند متعال بیان شده - استوار است.اساسا در منطق قرآن کریم «ادیان» نداریم؛ بلکه «دین» داریم و تمام پیامبران، منادى «دین واحد» بوده‏اند که از آن به «اسلام» (تسلیم در برابر خداوند واحد) تعبیر شده است: "ان الدین عندالله الاسلام" یعنی همانا دین در نزد خداوند فقط اسلام است. "و من یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه" یعنی هر کس غیر از اسلام دینى را برگزیند از او پذیرفته نیست. قرآن کریم دین را فقط «اسلام» و همه پیامبران را «مسلمان» مى‏خواند: "ما کان ابراهیم هودیا و لا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما" یعنی ابراهیم نه یهودى بود و نه مسیحى؛ بلکه یکتاپرستىمسلمان بود. بنابراین از دیدگاه قرآن مجید، همه پیامبران، مردم را به دین واحد؛ یعنى، اسلام،تسلیم و عبودیت در برابر خداى یگانه دعوت کرده‏اند و اصول و ارکان اعتقادى واحدىرا تبلیغ کرده‏اند. تفاوت میان دین اسلام با سایر شریعت‏ها، عمدتا در ناحیه احکام، قوانین و دستورات فردى و اجتماعى که از آن به شریعت یاد مى‏شود، مى‏باشد.

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
انسان 4 نفس دارد...
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 9:10 عصر  

پاسخ : امام علی (ع) :

انسان 4 نفس دارد:

نفس نامیه نباتیه
نفس حسیّه
نفس ناطقه قدسیّه
نفس الهیه

نفس نامیه نباتیه : این نفس کمک می کند به رشد و نمو و تغذیه هایی که از طبیعت می گیریم که 5 قوه دارد
الف ) نفس ماسکه : ماسکه یعنی جلوگیری ،نفسی که کمک می کند که آن چیزهایی که در طبیعت مضر است وارد بدن نشود که همان عقل است.

ب) نفس جاذبه : مواد لازم را از طبیعت می گیرد و جذب می کند .

ج) نفس هاضمه : آن جیزی از روح شما که باعث می شود گوارش درست انجام شود.

د) نفس دافعه : نفسی که کمک می کند فضولات ( چیزی که به بدن جذب نشده و مواد زیادی مثل عرق) و سموم را از بدن خارج شود.

ه) نفس مربیه : نفسی که حالات روحانی در روح و بدن را پرورش می دهد.

خاصیت این نفس : این نفس شبیه حالت حیوانی است و کمک حال حالات حیوانی است و به اعضاء و جوارح کمک می کند با طبیعت ارتباط برقرار کند برای جذب و دفع و ...

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
از منظر قرآن دنیا طلبی در چه صورتی نا پسند است؟
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 3:57 عصر  

 دلبستگی به دنیا و فراموش کردن آخرت

اصل ثابت و تغییر ناپذیر دیگری که در همه حال و همه زمانها پسندیده است ، زهد به معنی عزت نفس و مناعت طبع و بلند نظری‏ است که انسان در همه حال و همه زمانها خوب است نسبت به امور مادی بی‏ اعتنا باشد ، دین را به دنیا و فضیلت و اخلاق را به پول و مقام نفروشد ، به امور مادی به چشم وسیله نگاه کند و نه به چشم هدف و مقصد . اما سایر امور که مربوط به توسعه و تضییق و بود و نبود وسایل زندگی‏ است یک امر ثابت و تغییر ناپذیری نیست ، ممکن است در زمانی تکلیف‏ جوری اقتضا کند و در زمانی دیگر جور دیگر ، همان طوری که رسول خدا و علی‏ مرتضی علیهما السلام طوری زندگی کردند و سایر ائمه علیهم السلام طور دیگر
منبع : صفحه 177 کتاب بیست گفتار از استاد شهید مرتضی مطهری


نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
درباره وبلاگ

تا ظهور ...

یاس
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 66 بازدید
بازدید دیروز: 125 بازدید
بازدید کل: 1018964 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

نقد و بررسی آثار علی شریعتی [176]
احکام جهاد [99]
خطر روحانی نماها [182]
افشای یک جنایت در حق نسل سوخته [238]
توسعه اقتصادی جهانی = رواج فساد [141]
کد قرار دادن فایل فلش در وبلاگ [1490]
سیاست عاشورا [197]
سیاست جهان گرسنه [145]
راههای صهیونیسم برای سلطه بر جهان و محو اسلام [151]
فلش احادیث امام حسین (ع) [297]
فلش زیارت ناحیه مقدسه [232]
آپلود رایگان فایل [124]
مهدی فاطمه عج [158]
حوزه آن لاین [124]
فتوبلاگ تا ظهور [125]
[آرشیو(21)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
حدیث[129] . مناسبت روز[47] . پاسخ به سوالات[23] . آلبوم عکس[20] . پژوهش در قرآن[19] . نقد و بررسی آثار علی شریعتی[13] . اخبار روز[9] . نقد و بررسی اشعار مولوی[5] .
نوشته های پیشین

امام حسین (ع)
حدیث
مناسبت ملی
آلبوم عکس
عمومی
پاسخ به سوالات
امام مهدی (عج)
معصومین
حضرت فاطمه (س)
اخلاق اسلامی
پژوهش در قرآن
امام علی (ع)
حضرت محمد (ص)
دفاع مقدس
حضرت معصومه (س)
امام صادق (ع)
حجاب
زبان عربی
مساجد و نماز جمعه
ماه رمضان
ولایت فقیه
امام حسن مجتبی (ع)
امام رضا (ع)
حج
روز قدس
اخبار کانون رهپویان وصال
نقد و بررسی آثار علی شریعتی
آرشیو
لوگوی وبلاگ من

تا ظهور ...
لینک دوستان من

یاوران مهدی (عج)
آلبوم تصاویر من
اعجاز علمی در قران وحدیث
همبستگی وبلاگنویسان مسلمان
ویژه نامه محرم سایت تبیان
ویژه نامه محرم سایت اعتقادات
ویژه نامه محرم سایت لبیک
ویژه نامه محرم سایت بلاغ
ویژه نامه محرم کانون وبلاگنویسان مذهبی
مرکز نشر اعتقادات
ویژه نامه محرم سایت معروف یاران
ویژه نامه محرم سایت غدیر
دانشنامه امام خمینی
پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی
وصیت نامه امام خمینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سیر خلقت نورانى حضرت زهرا(س)
معنی لغوی فاطمه
پیرامون اسامى حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏علیه
فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام ریشه‏ى شجره‏ى طیبه‏ى نبوت است
نام‏گذارى زهرا علیهالسلام
[عناوین آرشیوشده]