در حال تست یک سرویس وب دویی هستم که سایت کلوب به زودی لانچ میکنه.
بر طبق محاسبات سایت الکسا، کلوب در حال حاضر هفتمین سایت پربیننده در ایران و دومین سایت ایرانی در این فهرست بعد از بلاگفا هست. این سایت که مشهورترین شبکه اجتماعی ایرانی هست تا به حال سرویسهای متعددی رو اضافه کرده تا امکانات بیشتری در اختیار کاربرانش قرار بده. یکی از این سرویسها سرویس 100 درجه هست که ترکیبی هست از سایتهای اشتراک لینک و خبرخوان.
سعی میکنم تعریفی کلی از این سرویس و تصاویری از محیطش رو ارائه بدم تا قبل از انتشار رسمی باهاش آشنا بشید.
100 درجه چیست؟
کاربران میتونن با افزودن لینک جدید و به اشتراک گذاشتنشون آنها رو درجه به درجه داغ کنن تا با افزایش دما به بخش داغترینها وارد بشه. به نظر میرسه که نام 100 درجه سانتیگراد به خاطر نقطه جوش آب انتخاب شده باشه. (تا اینجاش شبیه بالاترین بود)
داغ کن
اصطلاح داغ کن برای به اشتراک گذاشتن یک لینک با دوستان کاربرد داره. داغ کردن یک لینک، ورودش به صفحه «لینکهای 100 درجه» رو تسریع میکنه. (باز هم در راستای بالاترین بودن)
امکانات دیگه سرویس
به وسیله این سیستم میتونید با اضافه کردن وبلاگها، وبسایتها و... که از فرمت RSS و Atom پشتیبانی میکنند، کلیه مطالب منتشر شده اونها رو یکجا مطالعه کنین. (چیزی شبیه گودر یا گوگلریدر). علاوه بر این شما با درج لینک و درج عنوان مطلب مورد نظر و همچنین در صورت نیاز با افزودن توضیحات به آن، میتونید یک لینک داغ فارغ از فید در سایت ایجاد کنید. لینکهای داغ شما، در صفحه اصلی (خانه) دوستاتون، صفحه پروفایلتون و لیست «لینکهای داغ من» قابل مشاهدهست. اگه موقع درج لینک داغ، وضعیت لینک رو نمایش برای دوستان تنظیم کنین، لینک در صفحه پروفایلتون فقط برای دوستاتونن قابل مشاهدهست. علاوه بر اینها امکان به اشتراک گذاشتن لینکها هم موجوده. (باز هم شبیه امکان به اشتراکگذاری در گودر)
تغییر رنگ لینکها به چه معناست؟
در سیستم 100 درجه تغییر رنگ لینکها معنا داره. در بخش خبرگزاریهای رسمی تغییر رنگ خبرمایهها به رنگ زرد به این معنیه که مطالب جدیدی برای خوندن وجود داره که شما هنوز اونها رو ندیدین. در قسمت خبرخوان این تغییر رنگ به صورت رنگ زرشکی برای عنوان و خاکستری برای متن یک مطلب، به این معناست که شما متن کامل آن مطلب را قبلاً خوندین. به نظر من این یک امکان خوب و به درد بخوره.
در کل این سرویس جدید هنوز چند تا اشکال کوچیک داره که برای مدیر سایت کلوب گزارش کردم اما به نظرم با راهاندازی این سیستم تعداد افرادی که مطالب وبلاگها و خبرگزاریها رو از طریق خبرمایه یا همون فید دنبال میکنن، به طرز چشمگیری افزایش پیدا می کنه. خیلی از کاربران سایت کلوب اصلاً با مقوله فید آشنایی ندارن و این میتونه جهش بزرگی باشه تا بخش دیگهای از کاربران ایرانی اینترنت که از سایت کلوب استفاده میکنن، با امکانات وب 2 بیشتر آشنا بشن.
متن کتاب روح
تالیف : محمدایوب کاظمی
دانشمندان مادی چگونه به وجود روح پی بردند؟
1- خواب مغناطیسى
در عصر ما میلیونها تن از دانشمندان و صاحبنظرانى که در برابر براهین فلسفى سر فرود نمىآوردند و وجود موجودات مجرد ر ابعید یا غیر ممکن مىشمردند ، از راه مراجعه به خواب مصنوعى ومغناطیسى و حقایق فراوان و بىشمارى که از این راه به دست آمد ، تسلیم حقیقتشدند و تجرد روح را تصدیق کردند.
کسى که به وسیله عامل خواب مصنوعى ، خواب مىشود ، حالاتى پیدا مىکند که هرگز در حالت عادى برایش ممکن نبوده است ، او به اندیشههاى افراد پى مىبرد و اعمال گذشته افراد برایش مکشوف مىشود و چه بسا مسائل مشکل علمى را که هیچ آگاهى از آنها نداشته ، پاسخ صحیح و دقیق مىگوید.
2 – احضار روح یا ارتباط با ارواح
در این که برخى از افراد با ارواح مردگان ارتباط پیدا مىکنند ، نمىتوان شک کرد.
شواهدی بر تجرد نفس انسان بیاورید :
تجرد نفس شواهد متعددی دارد که پاره ای از آن ها به قرار ذیل است :
الف ـ نفس ناطقه ی انسان در بعضی افعال هم چون ادراک خود و ادراک ادراک خود و نیز ادراک قوای خویش از به کارگیری ابزار مادی (بدن) بی نیاز است و آنچه در فعل خود از ابزار و ماده بی نیاز باشد ، در ذات خود نیز از آن ها مستغنی است( ابن سینا ، الاشارات و التنبیهات ، ج 3 ، نمط 7 ، فصل 4، ص 275)
ب ـ یکی از اموری که ما در خود می یابیم ، یادآوری مطالب و صور علمی است ، یعنی هرگاه معلومات خود را فراموش می کنیم ، با اندکی توجه و بدون یادگیری مجدد آن ها را به یاد می آوریم.
متن کتاب روح
تالیف : محمدایوب کاظمی
فصل هفتم :
روح
روح یعنی چه ؟
روح از نظر لغت به معناى نفس و دویدن است. بعضى ها تصریح کرده اند که روح و ریح (باد) هر دو از یک معنى مشتق شده است و اگر روح انسان که گوهر مستقل مجردى است به این نام نامیده شده به خاطر آن است که از نظر تحرک و حیات آفرینى و ناپیدا بودن هم چون نفس و باد است.
روح چیست و انسان چند روح دارد؟
روح عبارت است از موجودی لطیف و پر اثر که منشاء کارهای زیادی در محدوده خود می شود. به طور کلی دو نوع روح داریم : روح مادی و روح مجرد
روح مادی سه نوع است : 1- روح جمادی که مخصوص جمادات و مواد بی جان است و باعث حفظ اشیاء در حالت خاص خود می شود.
2- روح نباتی یا گیاهی که باعث رشد و رویش و تکثیر میشود.
3- روح حیوانی که باعث حساسیت و عکس العمل فوری می شود و در دو زمینه جذب امور مورد پسند و دفع امور ناپسند برای جسم کار می کند و به نام غریزه معروف است.
روحهای مادی با مرگ بدن از بین می روند و تنها وظیفه ی آنها آماده کردن بدن برای تکامل روح انسان بوده است.
اما روح مجرد چهارتاست که عبارتند از :
متن کتاب روح
تالیف : محمدایوب کاظمی
تفسیر مرگ در فلسفه ی غرب چیست؟
الف ـ افلاطون بر اساس دیدگاه خود ، در باب چگونگی وجود روح پیش از بدن و هبوط آن به دنیا ، مرگ را جدایی روح از تن و در نتیجه آزادی روح از قید و بند می داند. وی کلام سقراط را چنین نقل می کند :
تا در دام تن گرفتاریم و روحمان با این دیو دست به گریبان است ، نخواهیم توانست به آرزوی خود برسیم و حقیقت را دریابیم ، زیرا تن هر ساعت زحمتی تازه برای ما فراهم می آورد و پیاپی از ما نان و آب می خواهد و گاه هم بیمار می شود و پیوسته ما را در بند میل و هوس و ترس نگاه می دارد و با اشباح و سرگرمی های کودکانه مشغول می سازد ، چنان که هیچ فراغت نمی یابیم تا چیزی را بدان سان که به راستی هست بشناسیم ، از این گذشته جنگ ها و آشوب ها و خونریزی ها سببی جز تن و هوس های آن ندارد ، زیرا جنگ برای مال در می گیرد و مال برای تن خواسته می شود و بدین سان همه ی وقت ما در خدمت تن می گذرد و از آن رو نمی توانیم فارغ از تن ، دمی در خود فرو برویم و روی به جستجوی حقیقت بیاوریم... تا زنده ایم این نعمت دست نخواهد داد. زیرا روحی که در بند تن است دسترسی به شناسایی نمی تواند داشت. پس یا هرگز نخواهیم توانست از شناسایی بهره ای برگیریم یا پس از مرگ به تحصیل آن توانا خواهیم شد ، چه ، روح تنها در هنگام مرگ از تن جدا می گردد و آزاد می ماند. در زندگی فقط وقتی می توانیم اندکی به حقیقت نزدیک شویم که به حد امکان کاری به کار تن نداشته باشیم و جز مقدار ضروری به آن نپردازیم و نگذاریم طبیعت تن ، روح ما را آلوده سازد ، بلکه تا می توانیم خود را از آن بر کنار نگه داریم تا خدا ما را از آن رهایی بخشد... مگر مرگ جز جدایی روح از تن است و... آیا اثر فلسفه این نیست که روح را از تن و قیدهای تن آزاد کند.
متن کتاب روح
تالیف : محمدایوب کاظمی
فصل هشتم :
مرگ
ترسناکترین امر برای انسان چیست و چگونه باید این ترس را از بین ببرد؟
از میان عوامل گوناگونی که موجب ترس و وحشت انسان می شود ، شاید هیچ یک به اندازه ی اندیشه ی مرگ ، آدمی را به وحشت و هراس نیندازد. هرچند ممکن است که انسان با پرداختن به امور دیگر خود را از اندیشه ی مرگ غافل کند ، اما هرگاه که حوادثی همچون مرگ خویشان و نزدیکان پیش آید ، خود را گرفتار این اندیشه و ناتوان از درک حقیقت آن می بیند و سرانجام رهایی خود را دگربار در همان غفلت از مرگ جستوجو می کند. آشکار است که راه نجات از این حالت ، تغییر نگرش به این حادثه ی ناگزیر و حتمی باشد.
جای این پرسش هست که اگر مرگ ، به معنای آغاز حیات انسانی در جهان دیگر است و انسان همواره حرکتی جوهری و جبلی به سوی عالم آخرت دارد ، پس سبب تکوینی چنین وحشتی چیست ؛ زیرا ترس از مرگ یک عارضه نیست ، بلکه جنبه ای از ساختار نفسانی بشر است ، بدین جهت باید در نظام تکوینی سبب یا سبب های امکانی برای آن وجود داشته باشد.
در پاسخ می توان به دو امر اشاره کرد :