مساله «ولایت فقیه»، یکى از مهمترین مسائل جامعه اسلامى است که بحث و گفتگو درباره آن، از دو جهت ضرورى مىباشد:
اول آنکه ولایت فقیه سنگبناى نظام جمهوری اسلامی است و بر هر فرد مسلمان و انقلابى لازم است این اصل اساسى را خوب بشناسد و سپس بر مدار آن حرکت کند.
دوم اینکه دشمنان اسلام و انقلاب فهمیدهاند که ظلمستیزى انقلاب و نظام اسلامى، از این اصل مهم و مترقى سرچشمه گرفته است و براى منحرف ساختن چنین نظام و انقلابى، باید به قلب نیرودهنده و ستون استوار آن هجوم برند و به همین جهت است که پس از پیروزى انقلاب اسلامی، در هر زمان مناسب، شبهاتى در زمینه این اصل بىبدیل مطرح گشته است.
مساله ولایت فقیه به معناى اعمال امورى که جنبهحکومتى داشته، در همان سالهاى آغاز «غیبت کبرى» در گفتارفقها و علما مطرح بوده است.حضرت امام خمینی قدس سره در حوزه علمیه نجف اشرف، بحث ولایت فقیه را در تاریخ 1/11/1348ش تا 20/11/1348 در جلسات درسخارج فقه خود مطرح نمود، در آن جاچنین فرمودند:
«موضوع ولایت فقیه چیز تازهاى نیست که ما آورده باشیم،بلکهاین مساله از اول مورد بحثبوده است، حکم مرحوم میرزاىشیرازى (آیه الله العظمى میرزا محمد حسن شیرازى معروف بهمیرزاى بزرگ، وفات یافته 1312 ه.ق، مرجع تقلید بعد از استاداعظم شیخ انصارى) در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتى بود، براىفقیه دیگر نیز واجب الاتباع بود، و همه علماى بزرگ ایران جزچند نفر از این حکم متابعت کردند، حکم قضاوتى نبود که بینچند نفر سر موضوعى اختلاف شده باشد، و ایشان روى تشخیص خود،قضاوت کرده باشد، بلکه روى مصالح مسلمین و به عنوان ثانوى،این حکم حکومتى را صادر فرمودند، و تا عنوان (ادامه استعمارانگلستان در رابطه با دخانیات) وجود داشت، این حکم نیز بود، وبا رفتن عنوان، حکم هم برداشته شد. و هم چنین مرحوم میرزامحمد تقى شیرازى (وفات یافته 1338ه. ق معروف به میرزاى کوچکاز مراجع بعد از میرزاى شیرازى) که حکم جهاد دادند البتهاسم آن دفاع بود و همه علما تبعیت کردند، براى این است کهحکم حکومتى بود. به طورى که نقل کردند مرحوم کاشف الغطا(معروف به آیه الله شیخ جعفر کاشف الغطاء وفات یافته 1228ه.ق صاحب کتاب کشف الغطاء در فقه استدلالى) نیز بسیارى از اینمطالب را فرمودهاند، و از متاءخرین مرحوم نراقى (ملا احمد،وفات یافته سال 1245ه.ق) همه شوون رسول اللهصلیاللهعلیهوآلهوسلمرا براى فقهاءثابت مىدانند، و مرحوم آقاى نائینى (آیه الله حاج میرزا حسیننائینى وفات یافته سال 1355 ه.ق) نیز مىفرمایند که این مطلباز حدیث مقبوله عمر بن حنظله استفاده مىشود. در هر حال طرحاین بحث تازگى ندارد، و ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسىقرار دادیم، و شعب حکومت را ذکر کرده و در دسترس آقایانگذاشتیم تا مساله روشنتر گردد.»
میلاد فرخنده و با سعادت یاس بوستان رسول خدا(ص)
حضرت فاطمه زهرای بتول(س)
بانوی عفاف و عصمت،
اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل،
سیدة النساء (سرور زنان عالم)
و هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر را
برهمه عاشقان بانوی بزرگوار، ترنم باران وحی و
به همه مادران تبریک و تهنیت میگوییم
مدتها بود که زنان عرب از خدیجه همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاطر ازدواج با آن حضرت، فاصله گرفته بودند.
هالهای از غم و اندوه او را گرفته بود و در خانه هیچ مونسی نداشت تا در نبود پیامبر صلی الله علیه و آله با او انس بگیرد که ناگه سکوت مطلق شکسته شده و جنین با مادر خود سخن گفته و دلداریش میدهد. این بماند که در این مدت با مادر خود چه میگفت و چه میشنید زیرا تاریخ به درستی از این گفتگوهای اسرارآمیز پرده بر نداشته چرا که مادر مؤ منان آن را در هالهای از ابهام گذارد. راستی این جنین کیست و حقیقت او چیست که ماهها با مادر سخن میگوید و او آنها را از پیامبر صلی الله علیه و آله کتمان میکند.
نوشتهاند روزی پیامبر صلی الله علیه و آله وارد خانه شد شنید که خدیجه با کسی سخن میگوید! از روی تعجب پرسید: ای خدیجه! با که سخن میگویی؟!
گفت: با این جنین که در شکم دارم، اوست که با من سخن میگوید و مایه انس من شده است .
پیامبر فرمود: ای خدیجه بدان این جبرئیل است که به من میگوید: این جنین دختر است و خداوند نسل مرا از او قرار داده و از نسلش امامانی به عنوان جانشین من معین خواهد کرد.(1)
آری؛ جهان در انتظار مقدم عالیترین نمونه زن بود که تاکنون به خود ندیده بود، که با میلادش برای زنان عالم هستی، الگو و اسوه قرار گیرد.
و اینک ... نزدیک زایمان خدیجه شده،از زنان عرب درخواست کمک کرد، اما آنها از روی کینه و دشمنی که با وی داشتند پاسخ منفی دادند و از هر گونه کمک امتناع ورزیدند.
او در این فکر بود که چه کند و چه کسی در این مشکل به کمکش میشتابد... ناگهان حضور چهار زن بلند بالای سیاه چهره را که گویا از زنان بنی هاشم بوده باشند، در خانه احساس نمود.
خدیجه از دیدن آنها لرزه بر اندامش افتاد چرا که تا کنون آنها را ندیده بود...یکی از آنها گفت: ای خدیجه! غم مخور؛ چرا که ما فرستادگان پروردگار تو میباشیم ما خواهران تو هستیم . من ساره و این آسیه دختر مزاحم و آن مریم و آن یکی کلثم خواهر موسی بن عمران است . خدای ما را فرستاد تا در امر زایمان تو را یاری نماییم .
پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) فرمود: ای خدیجه بدان این جبرئیل است که به من میگوید: این جنین دختر است و خداوند نسل مرا از او قرار داده و از نسلش امامانی به عنوان جانشین من معین خواهد کرد
این چهار زن در طرف راست و چپ و پیش رو و پشت سر خدیجه قرار گرفتند، لحظاتی چند این مولود با سعادت قدم به عرصه گیتی نهاد...آن مولود فاطمه بود... او بدنیا آمد تا زمین را نورانی کند، پس از آن که آسمانها را از نور خود منور ساخته بود.از این روی به هنگام ولادت فاطمه نوری از وجودش پدیدار شد که تمام خانههای مکه را در هالهای از نور فرو برد و در شرق و غرب عالم هستی جایی نبود که نور فاطمه در آن جا نتابیده باشد.
فاطمه علیهاالسلام را با کوثر شستشو داده و در دو پارچه سفید پیچیده و از او خواستند تا سخن گوید.
فاطمه به اراده پروردگار، لب به سخن گشوده و رسالت و پیامبری محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و ولایت علی علیه السلام و امامت یازده فرزندش را گواهی داد.(2)
مورخان سال روز میلاد با سعادت فاطمه را بیستم ماه جمادی امثالی سال پنجم بعثت نگاشته اند.
مرحوم مفید درباره این روز مبارک مینویسد:
روز بیستم ماه جمادی الاخر روزی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله متولد گردید و آن روزی است که همه ساله شادی و سرور مؤ منین تجدید میشود، از این روی مستحب است که در روز میلاد فاطمه علیهاالسلام کارهای نیک انجام پذیرد و صدقه به فقرأ و مساکین داده شود.(3)
قسمتی از سخنرانی حجه الاسلام انجوی نژاد در بحث سیاست عاشورا
بحثِ جهانی شدن است . امروزه یک اتفاق داره در جهان می افته تحت عنوان جهانی شدن ، یعنی دارن مرزها رو برمی دارن . بخشی از این کار در اروپا انجام شده ، دیدید دارن واحد پول رو یکسان می کنند ؟ فردا ممکنِ مرزهای بین قاره ها رو هم بردارن ، یعنی دارن جهان رو با اهداف اقتصادی یک دست می کنند ، یه وقت هست شما در دو تا مغازه کار انجام می دید ، یه وقت هست می گین توی این خیابون هرچی مغازه هست مال منِ ، اونی که هرچی مغازه هست دستشِ مطمئناً از اونی که دو تا مغازه داره جلوتره و این دو تا رو هم حذف می کنه ، الان در جهان دارن کارتل راه می ندازن . یعنی مؤسسه های به هم پیوسته که تمام بازار رو دست می گیرن . مثل همین ایران خودمون که فلان جا برمی داره شرکتهای زنجیره ای راه می ندازه ، مثلاً کلِ محصولات کیک کشور رو دست می گیره ، هرچی کیک و کلوچه فروشی کوچیک ، کوچیکه مجبوراً بِکِشن کنار ، بیان از این بخرن . چون کار هرچی در مقیاس بزرگتر انجام بشه سود کمتری می تونی روی کالات بکشی ، خُب این سود کمتری می کشه ، اون مغازه دار هم نمی تونه اینقدر کم سود ببره ورشکست می شه ، نتیجه می گیره که بیاد از این بخره . یعنی می خوان جهان رو از نظر اقتصادی یک دست کنن ، ممکنه ، از نظر سیاسی هم یکدست بشه ، مثلاً آمریکا می خواد از نظر نظامی هم یکدست کنه که فعلاً نتونسته و انشاء الله نخواهد تونست .
حالا ما دو تا کار می تونیم بکنیم : 1 ـ با این کنار بیام . 2 ـ حذف بشیم . اما سومین کاری که الان ما می خواهیم بکنیم اینه که باهاش کنار بیایم ولی تبعاتش رو قبول نکنیم چون چاره ای نیست غیر از کنار اومدن .
فردا مثلاً تمام شرکتهای استان فارس رو می گیرن ، همه مؤسسات و کارخانجات و بیمارستان ها و مدارس می افته دست بخش خصوصی . شما می شین کارگر اون شرکت ، مهندسِ اون شرکت ، دکتر اون شرکت . بعد خیلی عادی به شما می گن : آقا مملکت آزادِ ، شما دیگه تو این مجموعة ما ، بی زحمت حزب الله بازی در نیار ! دعوا هم نداریم با هم ، یا حزب اللهی نباش یا التماس دعا ، برو یه جای دیگه کار کن . می گه : این کارخونه مال من هست یا نه ؟ من داداش ! نه پایگاه مقاومت می خوام ، نه هیئت می خوام ، نه عزاداری می خوام ، نه برای من گریه و زاری رو بیارید ، نه این قیافه ها رو قبول می کنم ، خیلی مرتب باید بیای برام تو کارخونه ام کار کنید ، هیچ زوری هم بهت نمی کنم ، می خوای نیای ، نیا برو تو خیابون ول بگرد ! گدایی کن !
یعنی این جهانی شدن در حقیقت یک پروژه است برای بی دین کردن ما ، باید جلویش وایسیم و تبعاتش رو نگه داریم . شما که مشتاتون رو گره می کنید و میگید ؛ مرگ بر آمریکا ! اگر که همین طوری بیکار بشینی و دست رو دست بذاری و نرید خودتون رو بالا بکشید ، جهان رو نگیرید ، فایده ای نداره ، اغلب فرار مغزای ما برای اینه که ماها نشستیم دست رو دست گذاشتیم ، اگر نرید پیشرفت کنید ، ده سال دیگه نمی تونی نمازت رو اول وقت بخونی ، چون می گه : ببخشیدا ، الان وقتِ نماز نیست ، باید کار کنی ، بعداً قضاشو بخون ! زور هم بهت نمی گم . اگه نمی خوای برو بیرون . کسی دیگه أی هست ، می یاد جات کار می کنه !
...
اینا اعداء ما هستند : اگه چشماتو ببندی بگی آقا بذار سرمایه های خارجی وارد بشه ، خیلی خُب می شه . ولی اینا همش باید مراقبت بشه عزیز من ! باید مراقبت بشه ، اگر قرار توسعه اقتصادی ما به هر قیمتی باشه ، مطمئناً آمریکا در عرض دو ماه توسعه اقتصادی می ده ، همه چیز رو هم ارزون می کنه ، اما ما دینمون می گه “ هیهات من ذله ” ، در دینِ ما شکم مهم نیست ، عزت مهم است .
متن کامل :http://www.rahpouyan.com/article/showart.asp?sid=718&aid=1625
راههای صهیونیسم جهانی برای سلطه بر جهان و محو اسلام
1) سیاست گرسنگی
کمونیستها به خوبی می دانند گرسنگی اسلحه جنگ است آنها می دانند که با کم کردن مواد سفیده ای از رژیم غذایی ملتها آنها را به اطاعت وا می داردو آنان مطیع می شوند.
ممکن است آنها به خوبی بدانند که به این ترتیب و به مرور ایام این رژیم غذایی ناقص از لحاظ مواد سفیده ای دیگی را به جوش می آورد که محتوای آن افراد انسانی زیادبیماران زیادو نومیدان و مایوسان بسیار باشد.
هیلتر لهستان چکسلواکی اتریش و کشورهای دیگری را متدرجا و عمدا گرسنه کرد و اولین چیزی را که از رژیم غذایی انان کم و حذف کردمواد سفیده ای حیوانی از گوشت تخم مرغ و شیر بود.
فلسفه های گمراه کننده و فساد انگیز و بیگانه عقیده دارند که برای از پا در آوردن ملتی نخست باید سلامت و تندرستی او را ضعیف کرد و مبانی اخلاقی او را در هم شکست پس از آن به آسانی می توان او را طعمه خویش قرار داد.
http://wyas.parsiblog.com/799345.htm
2)تصویب پروتکل های یهود و اجرای آن در جهان
نکاتی چند در مورد پروتکل های یهود
1.پروتکل های یهود(صهیون) مجموعه ای از راهکار ها و برنامه هایی است که توسط مجموعه ای از علمای صهیونیسم تنظیم گردیده است.پروتکل در لغت به معنی صورت مجلس مذاکرات سیاسی و متمم قرارداد هاست . سران صهیونیسم با سر لوحه قرار دادن این برنامه ها در سیاست های خویش به سیطره خود بر جهان جامه عمل پوشاندند.
2.کتاب پروتکل های یهود به طور اتفاقی و بسال 1901 بدست روزنامه نگاری روسی به نام "سرگی" رسید و اون این کتاب را در سال 1902 منتشر ساخت این کتاب چهار بار در شوروی تا سال 1917 به چاپ رسید اما چاپ اخر آن به دستور حکومت جمع آوری شد .این کتاب توسط "فکتور مارسدن" خبرنگار روزنامه" نیپست مورنل " به انگیلسی در سال 1921چاپ گردید . بعد از این تاریخ هیچ موسسه و ناشری جرات چاپ دوباره این کتاب را نداشته ، تمامی افرادی که به نوعی در چاپ این کتاب تا این تاریخ دخیل بوده اند کشته شدند ! در ایران این پروتکل ها پس از انقلاب در کتب مختلف چاپ گردید.
3.در میان انواع طرح ها و برنامه و اسناد و منابع و اسرار انجمن های سری شیطانی تنها این پروتکل ها راه نفوذ بخارج یافته اند.اگر این پروتکل ها موجود نبود بسیاری از نوکران بیخبر شیطان براحتی هر احدی را که از این فاجعه (اینک از خطر گذشته و فاجعه گشته است) سخنی می گفت دیوانه یا به قولی آشناتر در توهم توطئه می خواندند !
4. برخی معتقدند هیچ امر بدیهی وجود ندارد و هر کس اصول عقیده خود را امر بدیهی و جزو طبیعت می خواند(مثلا "آزادی حق بشر است" برای یک لیبرالیست یک امر بدیهی است و یا در عبارتی گویاتر "جاذبه زمین وجود دارد" برای تک تک ما امری مسلم و اثبات شده است ) این امور به ظاهر بدیهی که با عمق تفکر ما عجین گشته پارادایم نامیده می شود . اکنون گفتمان غالب در جهان که همان سخن شیطان است و با هزاران بنگاه سخن پراکنی که در هر ثانیه صد ها میلیون مخاطب را بمباران می کنند پارادایم دلخواه خود را سیطره بخشیده است ؛ در میان سطور پروتکل ها می توانید مواردی را مشاهده کنید که مقوم همین پارادایم هستند . مواردی که گاهی ما هم آن را طبیعی !! می شماریم .
5.به یاد داشته باشیم که این برنامه ها 100 سال پیش تهیه شده است (فارغ از سابقه چند هزار ساله سازمان های سری شیطانی) یعنی صهیونیسم از ما حداقل 100 سال جلو تر است ! ضمنا بد نیست که این برنامه ها رو با برنامه هایی که برخی مسئولین احمق ما برای کشور تهیه می کنند رو مقایسه کنید .(البته اگر انتقاد از کوتوله های کودن دشمنی با اسلام نباشد !!)
6.قسمت های مختصری از پروتکل ها که در شرایط کنونی درکشان میسر تر می نماید را بخوانید :
پروتکل شماره1:
...
تِز آزادى سیاسى را ما وضع کردیم، ولى برما لازم نیست که آن را تطبیق کنیم، امّا اگر ضرورت پیدا کرد تمسک به آزادى سیاسى براى جلب مردم مانعى ندارد....
حیا، عفت و ناموس را به وسیله قهرمانان، آموزگاران و کلاً آموزش و پرورش از مغزها بیرون آورده که این چیزها در اجتماع مفهومى ندارد.
دروغ و سرنیزه و خدعه یگانه شعار ما است.
...
پروتکل شماره2:
...
از بین مردم افرادى کوتاهفکر و بىرأى را انتخاب خواهیم کرد، تا هرچه به آنها دستور بدهیم بدون چون و چرا اجرا نمایند.
خیال نکنید که این تصریحات پوچ و بىاساس است، به خاطر داشته باشید، ما بودیم که زمینه را براى داروین Darwin و مارکس Marx و نیتچه Nietzsche آماده ساختیم و به اصطلاح به آنها سر و سامان دادیم. (3)
...
روزنامه، یکى از بهترین و مهمترین وسیله نشر افکار ما است....
- رسول اکرم صلى الله علیه وآله در ضمن گفتارى فرمود:
«اگر عالمان دین و زمامداران، فاسد شدند، مردم نیز فاسد مىشوند.»
و در سخن دیگر فرمود:
«عوام امت من اصلاح نمىشوند مگر با اصلاح خواص امت من!»
شخصى پرسید: خواص امت چه کسانى هستند؟. فرمود:
«خواص امتى اربعة: الملوک و العلماء و العباد و التجار»
خواص امت من چهار دستهاند: 1- زمامداران. 2- دانشمندان. 3- عابدان. 4- تاجران.
شخصى دیگر پرسید: چگونه؟ پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود:
«زمامداران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟ و علما طبیبان مردمند، وقتى طبیب بیمار باشد، بیماران را چه کسى درمان کند، بندگانِ عابد خداوند راهنماى مردمند، اگر راهنما گمراه شد، چه کسى راه رونده را هدایت مىکند؟ و تاجران امین مردمند، وقتى که امین خیانت کرد، به چه کسى باید اطمینان نمود؟»
جوانان بسیاری در همین کشور به خاطر حمایت از دین اسلام
روی میدان مین تکه تکه شدند...
یکبار کشته نشدند بلکه با هر بار غلطیدن قطعه ای از بدنشان کنده شد...
ما چکار کردیم....؟
یاران امام حسین (ع) درعاشورا به او گفتند
((پناه بر خدا که شما شهید شوید و ما زنده باشیم و ستیز و جانفشانی شما را ببینیم ))
الان ما ....
امام زمان ما کجاست ؟
یارانش کو...؟
ماییم...!!!!
چقدر بیچاره ایم ما ....
امام حسین(ع) :
من مرگ را جز سعادت و زیستن با ستمکاران را جز زبونی و رنج نمی شناسم.
کشته شدن بهتر است از زیر بار ننگ رفتن
ولی عار و ننگ بهتر از دخول در آتش جهنم است...
امام حسین در برابر فشارهای حکومت یزید و یا تصمیمات او، فریاد میزند:
«لا أعطی الدنیه من نفسی ابداً»
هرگز تن به پستی نخواهم داد.
«لاوالله لا اعطیهم بیدی اعطائ الذلیل، ولااقر اقرار العبید»
نه، به خدا سوگند که نه مانند ذلیلان تسلیم میشوم، و نه مانند بردگان گردن مینهم.
«الا وان الدعی ابن الدعی قدرکزبین اثنین، بین السله والذله و هیهات منالذله…»
«آگاه باشید که این فرومایه (ابن زیاد)، فرزند فرومایه،مرا میان دوراهی شمشیر و خواری قرار داده است و هیهات که ما تن به خواری دهیم… و دامنهای پاک مادران و انسانهای پاکدامن و جاهای باغیرت و نفوس باشرفات روا نمیدارند که با فرمانبرداری از فرومایگان را بر قتلگاه رادمردان مقدم بداریم…»
یاران امام حسین (ع) در شب عاشورا به او گفتند
((پناه بر خدا که شما شهید شوید و ما زنده باشیم و ستیز و جانفشانی شما را ببینیم ))
در روز عاشورا می توان جامه ای سرخ پوشیده به سرخی خون و فریاد بر آورد که این سرخی نشانه پیروزی خون بر شمشیر است که درس آن را از واقعه کربلا آموخته ایم .
می توانیم لباسی سراپا سفید بپوشیم و با صدای بلند بگوییم این کفن است که پوشیده ایم تا احدی باشد بین ما و امام حسین (ع) که در راه ادامه نهضت حق طلبانه و مردم ظلم ستیز او، همواره برای شهادت آماده ایم.
می توان سیاه پوشید و بانگ سر داد که این سیاهی نشانه آن است که من و منها،در روز و روزهای عاشورا، حسین و حسین ها را تنها گذاشته ایم و آنها در مصاف با یزدیان مظلومان به شهادت رسیدند و این لباس سیاه، نشانه ای است بر شریک جرم بودن ما در ریخته شدن خون آنها زیرا که در جایی، حتی سکوت نیز شرکت در وقوع جرم است آیا این فکر لرزه بر اندام ما نمی اندازد و تصویر شریک جرم بودن در ریخته شدن خون حسین (ع) خواب از چشمان ما دور می کند؟
اگر در کربلا نبوده ایم تا افتخار هم رزم بودن با او را داشته باشیم اما در کربلای عصر خود که زندگی می کنیم کافی است که حسین و حسین های زمان خود را بشناسیم، عاشورا و کربلا به خودی خود پیدا می شوند . اما اگر حق طلبان و ظلم ستیزان همچنان تنها مانده اند به این علت است که هنوز شناختی از معرفت عاشورا نداریم و سنگرهای دفاع از حق همچنان خالی است. بنابر این باید به سوگ نشست و سوگواری نمود. خدا را تشکر کنیم که
ما روز عاشورا در کربلا حضور نداشته ایم
زیرا اگر آنجا بودیم یا در زمره یزدیان قرار داشتیم
و یا از کسانیکه امام حسین را ترک کردند.
بیایید معرفت و روح نهضت حسین را دریابیم و حماسه بزرگ اورا زنده کنیم تا در زمره یزدیان زمان خود قرار نگیریم زیرا که جهان دو قطبی است یا راه حسین (ع) و یا راه یزید، راه سومی نیز وجود ندارد.
به عقیده بسیاری از تحلیل گران خارجی،انقلاب اسلامی در ردیف انقلابهای بزرگ جهان قرار دارد، عظمت و شکوهی که با انقلاب اسلامی همراه و عجین گردیده پیام بلند آنست. پیام و اندیشه ای که نه تنها از انقلاب تفکیک نمی گردد بلکه موجب امتیاز انقلاب اسلامی از سایر انقلابها نیز گردیده است .و پیامی که تحول اساسی و ریشه ای در جهان معاصر بوجود آورده و سبب بیداری ملتها گردیده و زمینه را برای باز گشت به خویشتن فراهم ساخته است .بروز و ظهور انقلاب اسلامی معادلات پیچیده ی سیاسی ،اقتصادی و نظامی را دگرگون و تمامیت اردوگاه کفر و استکبار را بلرزه در آورده است .ناظران و تحلیل گران مسائل ایران میگویند:«انقلاب اسلامی ایران به طور معجزه آسا و سریع پیروز شده است» در حالی که سایر انقلابهای جهان چنین نبوده اند .همین امر موجب گردید که مسائل مربوط به انقلاب را پیگیری کرده و دهها کتاب و مقاله پیرامون علل و عوامل وقوع انقلاب اسلامی در منطقه و سر انجام پیروزی آن به رشته تحریر در آوردند .15 خرداد 42 آغاز دوره ای از پیدایش تمدن جدید با معیارهای قرآنی و الهی محسوب میگردد. چرا که امام خمینی (ره) در این روز نهضت مقدس خویش را آغاز کرده است و امروز ملت بزرگ ایران سرگرم ساختن ارکان پولادین آن هستند. 15 خرداد 42 آغاز حرکت عاشورایی ملت ایران بوده و امام دراین روز در مقابل حکومت یزیدی شاه ایستاده و اعتنایی به قدرت او نکرده و فریاد برآورد:«اسلام در خطر است» و «اسرائیل غاصب سرزمینهای اسلامی است » ،«شاه و دولت حامی صهیونیسم جهانی هستند» فی الواقع میتوان گفت .در 15 خرداد خط مشی مبارزه و مواضع سیاسی انقلاب اسلامی نیز ترسیم شده است .قرائن و شواهد تاریخی نشان میدهد که بسیاری از ملتها و اقوام ،برخی از روزها را به خاطر پیروزی یا بدلیل دستیابی به عزت و نعمتی گرامی می دارند و این مسئله در جوامع امروزی رایج و به صورت فرهنگ در آمده است. با بیان مذکور روشن گردید که 15 خرداد یکی از روزهای مهم و حساس تاریخ ایران و انقلاب اسلامی به شمار میرود و بر آحاد ملت ضروری است که این روز بزرگ را به عناوین گوناگون گرامی دارند ،امام خمینی (ره) روزهای حساس و پرشکوه انقلاب اسلامی را به تبع و پیروی از قرآن «یوم الله» نامیده، بدین شکل از این روزها تجلیل فرمودند.15 خرداد 42،22 بهمن 57-12فروردین 58 از جمله ی این روزهاست .در این مقاله تلاش میشود تا جایگاه گرامی داشت برخی از روزها و فلسفه آن در مکاتب الهی روشن گردد. بسیاری از جملات امام (ره) برگرفته از مفاهیم بلند آیات قرآن و احادیث معصومین صلوات الله علیهم می باشد که بدون شک تحقیق در آن بابی از ابواب معارف را برای تشنگان آن می گشاید .این گفتار فشرده در نظر دارد با برسی آیات قرآن و احادیث شریف معصومین علیهم السلام واژه « ایام الله» را در قرآن معنی و تفسیر کند ،تا شاید بتوان از این سخن امام که فرهنگ ناب اسلام است درسی آموخت. شماری از الفاظ قرآن کریم به طور شگفت انگیزی با علم تکوین برابری دارند برای مثال کلمه «شهر» که به معنی «ماه» میباشد در قرآن مجید 12 مرتبه آمده که برابر با ماه های یک سال است .همچنین واژه «یوم» و هر چه که از متعلقات آن محسوب میگردد مانند «یومکم» «یومهم» «یومین» «ایام» «یوما"» و« یوم» 365 مرتبه در مصحف شریف آمده که برابر با روز های یک سال است .لفظ «یوم » و سایر متعلقات آن بر حسب موارد و مفاهیم مربوطه ، به اماکن ،از منه اقوام ،اشیاء و به الله نسبت داده شده است . ولی ظاهرا" در قرآن کریم دو مورد ملاحضه می گردد که «ایام » به «الله» نسبت داده شده است.نخست در سوره ابراهیم آیه 5 « و لقد ارسلنا موسی بایا تنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله» «ما موسی را با آیات خود فرستادیم و دستو دادیم قوم خود را از ظلمات به نور بیرون آر ،و ایام خدا را به آنها متذکر شو»