پس از عزل بنى صدر، منافقین اعلام قیام مسلحانه کردند. بنى صدر به منزل منافقین پناهنده شد و توسط آنان همراه با رجوى از ایران گریخت و به دامن غرب پناه برد.حزب الله، در جنگهاى خیابانى، منافقین و گروههاى مارکسیستى چپ مسلح را سرکوب و آرامش را به کشور بازگرداند.اما از شخصیتهایى که بیشترین سهم را در پیروزى حزب الله، تداوم خط ولایت امام و اجراى احکام الهى در جامعه داشتند، انتقام گرفتند. آنان آیت الله خامنهاى را در تاریخ 6 تیر ماه 60، هنگامى که در مسجد «ابوذر» تهران سخنرانى مىکردند، ترور نمودند که بشدت مجروح شدند و به مدت 42 روز تحت معالجه قرار گرفتند، که پس از مرخصى از بیمارستان، از ناحیه دست راست همچنان دچار مشکل ماندند و به عنوان افتخارآمیز جانباز انقلاب اسلامى نائل شدند.
پیام امام خمینى به حجت الاسلام و المسلمین خامنهاى در مورد سوء قصد نافرجام به جان ایشان
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید على خامنه اى دامت افاضاته خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شکر که از ابتداى انقلاب شکوهمند اسلامى، هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانى که کردند، ملت فداکار را منسجمتر و پیوندها را مستحکمتر نمود و مصداق «لا زال یؤید هذا الدین بالرجل الفاجر» تحقق پیدا کرد.اینان هرجا سخن گفتند، خود را رسواتر کردند و هر چه مقاله نوشتند، ملت را بیدارتر نمودند، و هر چه شخصیتها را ترور نمودند، قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند.اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن على هستید و جرمى جز خدمتبه اسلام و کشور اسلامى ندارید و سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمایى دلسوز در صحنه انقلاب مىباشید، میزان تفکر سیاسى خود و طرفدارى از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند.اینان با سوء قصد به شما، عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور، بلکه جهان جریحه دار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسى بى نصیبند که بىدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملتبه این جنایت دست زدند و به کسى سوء قصد کردند که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است.اینان در این عمل غیر انسانى، به جاى برانگیختن و رعب، عزم میلیونها مسلمان را مصممتر و صفوف آنان را فشرده تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه، وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فداى امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان بر حذر دارند؟ آیا نمىدانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهى کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهى مشتى تبهکار از دست مىرود؟ ما در پیشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقیة الله ارواحنا فداه، افتخار مىکنیم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مىبرند.من به شما خامنه اى عزیز، تبریک مىگویم که در جبهه هاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى، به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى، سلامت شما را براى ادامه خدمتبه اسلام و مسلمین خواستارم. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته روح الله الموسوى الخمینى 1360/4/7
انتظار، شعار پایداری و بیرق ایمان به طلوع خورشید زندگی است. طلوعی که با درخشش انوار ایزدی، پردههای تیرة ستم و نومیدی، از هم دریده شده، و جهانی آکنده از داد و دادگری و روزگار طلایی ارزشهای جاوید بشری پدیدار خواهد شد. بدیهی است که چنین انتظاری، شورآور، امیدبخش و تحرک آفرین باشد. منتظران ظهور مهدی(عج) با آرزوی برپایی عدالت در گستردة گیتی، در انتظاری هوشیارانه، با تهذیب نفس خود و با تزکیة جامعه در فراهم آمدن قیام «مهدی موعود» تلاشی سترگ و با صلابت در پیش گرفتهاند.منتظران مهدی، در انتظار ظهور «قائم» به «قیام انفسی» و «قیام آفاقی» میپردازند و ابتدا بر اساس آنچه از بزرگان توشه گرفتهاند، در انتظار «مصلح» سعی میکنند خود، «صالح» باشند و لذا در تهذیب نفس خود، همتی وافر دارند تا خود را بر اساس احکام حیاتبخش اسلام تربیت نمایند. در نتیجه وقتی در «قیام انفسی» خود به پیروزی رسیدند و خود را شایستة الزام رکاب پیشوای «قائم» خود دیدند، آنگاه در «قیام آفاقی» با به دوش کشیدن پرچم پایداری و بیداری، در خط حماسهها به راه افتاده؛ سلاح بر کف گرفته، هر لحظه گوش به ندای آن منادی آسمانی میمانند تا ظهور دولت یار را نوید دهد. آنان با دلهایی استوار، با اندیشههایی روشن و عقلی کامل و با چهرههایی نورانی، هماره چشم در راهند و هر صبح و شام، تعجیل در ظهورش را از خداوند درخواست میکنند.
آمادهباش دائم
رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم:
طوبى للصابرین فى غیبته، طوبى للمقیمین على محبته
خوشا به حال صبر کنندگان در ایام غیبتش، خوشا به حال پایداران بر دوستى و محبتش 1
امیرالمؤمنین علیه السلام:
انتظروا الفرج ولاتیأسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل انتظار الفرج ... والمنتظر للفرج کالمتشحط بدمه فى سبیل الله
انتظار فرج بکشید و از رحمت خدا ناامید نگردید، زیرا محبوبترین اعمال نزد خداى عزوجل، انتظار فرج است. و همانا منتظران فرج مانند شهیدانى هستند که در راه خدا، در خون خود مى غلتند 2
امام حسین علیه السلام:
اما ان الصابر فى غیبته على الاذى والتکذیب، بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله
... به تحقیق که صبرکنندگان در غیبتش بر اذیت ها و تکذیب ها، مانند مجاهدان با شمشیر در سپاه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)هستند 3
امام زین العابدین علیه السلام:
من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا، اعطاه الله أجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد
هر که در دوران غیبت قائم ما، بر ولایت ما ثابت قدم باشد، خداوند پاداش هزار شهید مانند شهداى بدر و احد را به او عطا مى فرماید. 4
امام صادق علیه السلام:
المنتظر للثانى عشر کالشاهر سیفه بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله یذب عنه
کسى که منتظر امام دوازدهم است مانند کسى است که در کنار رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و براى دفاع از آن حضرت شمشیر مى زند. 5
امام موسى کاظم علیه السلام:
طوبى لشیعتنا المتمسکین بحبّنا فى غیبة قائمنا، الثابتین على موالاتنا والبراءة من اعدائنا، اولئک منّا و نحن منهم، وقد رضوا بنا ائمة ورضینا بهم شیعة، طوبى لهم ثم طوبى لهم، هم والله معنا فى درجتنا یوم القیامة.
خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما بر محبت و ولایت ما و بیزارى از دشمنان ما پایدار ماندند، آنها از ماو ما از آنهائیم. و همانا آنان امامت ما را پذیرفتند، ما هم آنها را به عنوان شیعیان خود پذیرفتیم. خوشا به حال آنها و باز هم خوشا به حال آنها، آنها به خدا قسم در درجه ما و در کنار ما در روز قیامت اند. 6
امام رضا علیه السلام:
ما أحسن الصبر و انتظار الفرج
چه بهتر است صبر کردن و انتظار فرج کشیدن. 7
امام جواد علیه السلام:
افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج
برترین اعمال شیعیانمان، انتظار فرج است. 8
امام هادى علیه السلام:
لولا من یبقى بعد غیبة قائمکم من العلماء الداعین الیه، والدّالین علیه، والذّابین عن دینه بحُجج الله، والمنقذین للضعفاء من عبادالله من شباک ابلیس ومردته، لما بقى احد الا ارتد عن دین الله. ولکنهم یمسکون ازمة قلوب ضعفاء الشیعة کما یمسک صاحب السفینة سکانها، اولئک هم الافضلون عندالله عزوجل
اگر نه این بود که پس از غیبت قائم آل محمد، برخى از علما وجود دارند که به سوى او دعوت مى کنند و مردم را بهحضرتش سوق مى دهند و از دینش با استدلالهاى الهى حمایت مى کنند و ضعیفان از بندگان خدا را از افتادن در دام ابلیس و یارانش، رهایى مى بخشند، پس به تحقیق هیچ کس نمى ماند جز اینکه از دین خدا بر مى گشت. ولى آن عالمان زمان قلوب ضعفاى شیعه را مى گیرند همانگونه که ناخداى کشتى، سکّان و فرمان کشتى را مى گیرد و پس آنها نزد خداى عزوجل از همه برترند. 9
پی نوشت ها :
1- ینابیع المودة، ج 3، ص 101.
2- بحارالانوار، ج 52، ص 123.
3- اعلام الورى، ص 384.
4- کشف الغمه، ج 3، ص 312.
5- غیبت نعمانى، ص 41.
6- الزام الناصب، ص 68.
7- منتخب الاثر، ص 496.
8- غیبت نعمانى، ص 180.
9- بحارالانوار، ج 51، ص 156.
دبیر ستاد اعیاد شعبانیه از همکاری 70 میلیون نفر در قالب 777 هزار تشکل فرهنگی در 77 کشور با این ستاد دربرگزاری جشن نیمه شعبان خبر داد.
قدرت الله زنجانی، دبیر ستاد اعیاد شعبانیه به تشریح فعالیت های این ستاد در سال 87 پرداخت و به خبرنگار شبستان گفت: هدف از برگزاری جشن میلاد حضرت مهدی (عج) آموزش انتظار و آمادگی برای ظهور است.
وی از همکاری هفت میلیون نفر منتظر حضرت مهدی (عج) با ستاد اعیاد شعبانیه در قالب هفتصد و هفتادو هفت تشکل فرهنگی در هفتادو هفت کشور خبر داد و اظهار داشت: از عموم مردم دعوت می شود که در شب های چهاردهم و پانزدهم شعبان در برنامه های ستاد مشارکت و از آنها استفاده کنند.
وی ختم قرآن، صلوات و دعای فرج برای ظهور امام زمان (عج)، قرائت مناجات شعبانیه و احیای شب عید در مساجد، برگزاری جشن مذهبی در حسینیه ها و تشکل های فرهنگی، برگزاری برنامه های ویژه در اماکن مقدسه چون جمکران، شهر ری، قم، مشهد مقدس را از برنامه های ستاد اعیاد شعبانیه در سال 87 برشمرد.
زنجانی مرکز جشن نیمه شعبان را میدان آزادی دانست و تصریح کرد: جشن نیمه شعبان در سراسر جهان برگزار می شود اما در تهران مسیرهای خاصی انتخاب شده است. انتهای بلوار کشاورز تا میدان هفت تیر، مسیر دوم از میدان راه آهن تا میدان تجریش، مسیر سوم از میدان امام حسین، خیابان 17 شهریور، میدان خراسان، چهارراه مولوی و میدان شوش است.
وی افزود: کلیه خدمات شهری مثل شرکت واحد و مترو، شب و روز عید رایگان است و برنامه های ستاد اعیاد شعبانیه مردمی است و همه عاشقان در تولد امام زمان (عج) مشارکت دارند.
وی با اشاره به نورافشانی میادین اصلی اکثر شهرها در شب میلاد حضرت حجت (عج) اذعان داشت: علاقه مندان شب و روز میلاد امام زمان زمان (عج) می توانند از نمایشگاه های کتاب، عکس، پوستر و هنرهای دستی بازدید کنند و در ایستگاه های صلواتی پذیرایی شوند.
دبیر ستاد اعیاد شعبانیه از توزیع کتاب امام عصر (عج) به صورت رایگان در روز میلاد امام زمان (عج) در همه مناطق این ستاد خبر داد و گفت: ستاد اعیاد شعبانیه برای ارایه خدمات هیچ گونه بودجه ای از نهادها و ارگان ها دریافت نمی کند و افراد می توانند نذورات خود را به ستادهای مستقر در سراسر کشور اهدا کند تا در روز میلاد در اختیار همگان قرار گیرد.
وی اظهار داشت: از دوم تا دوازدهم شعبان کالاهایی مثل پرچم، ریسه نوری، توپی و سوزنی و لامپ کم مصرف با پرداخت سوبسید از طرف ستاد اعیاد شعبانیه توزیع می شود.
وی با اشاره به برگزاری جشن میلاد در 110 منطقه داخل کشور که هر منطقه دارای حدود 1000 محله است جشن میلاد امام زمان (عج) ولایی و مهدوی و آموزش آمادگی انتظار است.
وی اعضای ستاد شعبانیه را متشکل از 110 نفر از افراد خیر فرهنگی و اجتماعی دانست و اظهار داشت: جشن های نیمه شعبان خودجوش است اما نظارت و سازماندهی بر عهده ستاد اعیاد شعبانیه است.
زنجانی اذعان داشت: ستاد اعیاد شعبانیه از نیمه رجب تا نیمه شعبان فعالیت می کند و در بسیاری از کشورها عضو دارد کشورهایی چون ترکیه، لبنان، افغانستان، کویت، سوریه و اسپانیا از جمله کشورهایی هستند که ستاد در آنها دفتر دارد و از این میان کشور لبنان در برگزاری جشن باشکوه نیمه شعبان موفق تر عمل می کند.
وی پیرامون سابقه فعالیت ستاد گفت: ستاد اعیاد شعبانیه 12 سال به طور رسمی فعالیت کرده است و 28 سال پیش از آن نیز به طور غیررسمی فعالیت می کرده است.
دبیر ستاد اعیاد شعبانیه با اشاره به خشکسالی و لزوم صرفه جویی در مصرف برق ابراز داشت: ستاد هر ساله در پی کم کردن مصرف برق بوده است و امسال نیز طرح های خوبی را در این زمینه ارایه کرده تا با همکاری هموطنان در مصرف برق صرفه جویی شود به طوری که حداکثر مصرف برق در سال جاری 20 % سال های گذشته می شود.
وی افزود: در راستای صرفه جویی در برق ریسه های لامپی از 2000 ولت در سال های گذشته به 400 ولت تبدیل شده است استفاده از ریسه های کاغذی و پارچه ای از مواردی است که در صرفه جویی برق کمک کند.
تــاریـخـچـه مسـجـد مـقـدس جــمــکــران
مسجد مقدس جمکران
از جمله اماکنى که همواره مورد توجه مخصوص امام زمان(ع) بوده و به برکت آن کرامات و عنایات ویژهاى در آن به وقوع پیوسته »مسجد مقدس جمکران« است. این مکان شریف را به جهت واقع شدن در کنار روستایى به نام جمکران، مسجد جمکران و به خاطر آن که به همت »حسن بن مثله« ساخته شده »مسجد حسن بن مثله« و به لحاظ آن که به امر مبارک حضرت امام زمان(ع) تأسیس شده است؛ »مسجد امام زمان(ع)« یا »مسجد صاحبالزمان« مىنامند. همانطور که گفته شد این مسجد در زمان حسن بن مثله بنا شد و پس از آن بارها در آن تعمیراتى انجام شده است. از جمله یک بار در زمان مرحوم صدوق و بعدها چندین مرتبه در دوره حکومت سلسله صفویه و یک بار هم در زمان مرجعیت حضرت آیةاللَّه عبدالکریم حائرى مؤسس محترم حوزه علمیه قم توسط مجاهد گرانقدر حجةالاسلام شیخ محمد تقى بافقى و بعد از ایشان تعمیراتى هم در آن به وسیله یکى از تجار معروف قم صورت گرفته. در سالهاى اخیر به ویژه بعد از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى به علت استقبال بىنظیر مردم از سرتاسر ایران اسلامى به کمک امت اسلامى تحت نظارت هیأت امنا و مدیریت مسجد جمکران طرحهاى عمرانى بسیار مهم و در عین حال لازم و ضرورى نظیر: سالنهاى اجتماعات و کتابخانه عمومى و نمایشگاه کتاب و درمانگاه و محل اسکان براى نمازگزاران و... در کنار گسترش و توسعه ساختمان مسجد در دست اجراست.
امروزه این مکان مقدس به یکى از میعادگاههاى بزرگ عاشقان ولایت و امامت تبدیل شده است که هر هفته شبهاى سهشنبه و چهارشنبه بویژه در ایام مبارک نیمه شعبان هزاران نفر در آن گرد مىآیند و از طریق تشکیل مجالس دعا و نیایش ضمن تجدید عهد با امام زمان(ع) از خداوند تبارک و تعالى؛ تعجیل در فرج منجى عالم بشریت را درخواست مىنمایند.
چگونگى دستور بناى مسجد جمکران
یکى از علماى شیعه به نام حسن بن محمد بن حسن قمى در کتاب تاریخ قم در مورد چگونگى بناى مسجد مقدس جمکران از کتاب مونس الحزین فى معرفة الحق و الیقین اثر شیخ ابو جعفر محمد بن بابویه قمى (شیخ صدوق) چنین نقل مىکند: شیخ صالح و عفیف، حسن بن مثله جمکرانى گفت: شب سهشنبه اى که مصادف بود با هفدهم ماه مبارک رمضان سال سیصد و نود و سه1 هجرى قمرى در خانهام خوابیده بودم در حالى که شب از نیمه گذشته بود. ناگهان صداى عدهاى از مردم که در پشت در خانه گرد آمده و مرا صدا مىزدند به گوشم رسید. وقتى بیدار شدم خطاب به من گفتند: برخیز که حضرت مهدى(ع) تو را به نزد خود مىخواند.
حسن مىگوید: به آنها گفتم اجازه بدهید تا آماده شوم و لباسهایم را بپوشم وقتى خواستم پیراهنم را بپوشم صدایى از طرف در خانه به گوشم رسید که »آن پیراهن تو نیست« لذا از پوشیدن آن صرف نظر نمودم و بعد شلوارم را برداشتم تا بپوشم باز همان صدا بلند شد که: »آن شلوار مال تو نیست شلوار خودت را بردار«. آن را به زمین انداختم و شلوار دیگرى را که مال خودم بود پوشیدم و سپس به دنبال کلید در خانه مىگشتم تا آن را باز کنم باز از طرف در همان صدا به گوشم رسید که: »در خانه باز است« وقتى به نزدیک در آمدم با جماعتى از بزرگان مواجه شدم. به آنها سلام کردم آنها بعد از جواب سلام این پیشامد را به من تبریک گفتند. سپس مرا همراه خود به محلى که هماکنون مسجد در آن بنا شده است آوردند. در آنجا وقتى خوب دقت کردم تختى را دیدم که فرش زیبایى روى آن انداخته شده بود و جوانى در حدود سى ساله در روى آن به بالشى تکیه زده بود و پیرمردى مطلبى را از روى کتاب براى او مىخواند و بیش از شصت مرد که بعضى از آنها لباس سبز و بعضى دیگر لباس سفید به تن داشتند در گوشه و کنار آن محل مشغول خواندن نماز بودند. آن پیرمرد که حضرت خضر(ع) بود مرا در کنار خود جاى داد. آنگاه همان جوان نورانى که بعد معلوم شد حضرت مهدى(ع) هستند بعد از تفقد و احوالپرسى مرا به اسم خودم صدا زده فرمودند: »نزد حسن بن مسلم برو و به او بگو مدت پنج سال است که تو این زمین را آماده ساخته کشت مىکنى ولى ما آن را خراب مىکنیم و امسال هم قصد دارى در آن زراعت نمایى در حالى که تو چنین اجازهاى ندارى باید سود این چند سال کشت را ردّ کنى تا در اینجا مسجدى بنا شود«. سپس فرمودند: »به حسن به مسلم بگو: اینجا زمین شریفى است که خداوند آن را از بین سایر زمینها برگزیده است ولى تو آن را به زمین خود لاحق کردى و خداوند به خاطر این کار خلاف دو پسر جوان تو را از دست تو گرفت ولى باز متنبّه نشدى اگر باز هم بخواهى به این کار ادامه بدهى کیفر الهى دیگرى که نمىتوانى آن را تصور کنى بر تو متوجه خواهد شد.«
حسن بن مثله مىگوید: »به آن حضرت عرض کردم: مولاى من براى این که مردم سخن مرا بپذیرند، نشان و علامتى در این باره براى من تعیین بفرمائید«.
امام(ع) در پاسخ فرمودند: »ما در اینجا نشانهاى را قرار مىدهیم تا سخن شما را مردم تصدیق نمایند. تو آنچه را که بیان شد انجام بده به نزد »سید ابوالحسن« برو و به او بگو بیاید و حسن بن مسلم را حاضر کند و سود چند ساله زمین را از او بگیرد و آن را به مردم بدهد تا با آن بناى مسجد را شروع کنند و بقیه مخارج آن را از منافع قریه »رهق« که ملک ما در ناحیه »اردهال« است به اتمام برسانند ما نصف درآمد رهق را وقف این مسجد نمودهایم تا همه ساله درآمد آن را بیاورند به اینجا و صرف عمارت و آبادانى و سایر مخارج این مسجد بنمایند«.
سپس حضرت افزودند: »به مردم بگو تا به این مکان روى آورند و آن را عزیز و گرامى دارند و در آن چهار رکعت نماز به جاى آورند؛ دو رکعت اول را به نیت نماز تحیّت (به این ترتیب که در هر رکعت اول سوره حمد را یک بار و بعد سوره »قل هواللَّه احد« را هفت بار و در ادامه هر یک از ذکرهاى رکوع و سجود را هم هفت بار تکرار کنند و نماز را به پایان ببرند) و دو رکعت بعد را هم به نیّت نماز امام زمان(ع) به جاى مىآورند (به این ترتیب که در هر رکعت بعد از نیت وقتى سوره حمد را شروع کردند به »ایاک نعبد و ایاک نستعین« که رسیدند آن بخش را صد بار تکرار مىنمایند و بعد در ادامه سوره حمد را مىخوانند و آنگاه سوره توحید را یکبار و هر یک از ذکرهاى رکوع و سجود را هفت بار تکرار مىکنند و بعد نماز را تمام مىکنند.
سپس یک بار لااله الاّ اللَّه مىگویند و در ادامه هم تسبیحات حضرت زهرا(ع) را که عبارت از سى و چهار مرتبه »اللَّهاکبر« و سى و سه مرتبه »الحمدللَّه« و سى و سه مرتبه »سبحاناللَّه« است ذکر مىنمایند و آنگاه به سجده رفته صد بار بر پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) درود و صلوات مىفرستند)«.2
در ادامه حضرت اضافه کردند: »هر کس این نماز را بخواند مانند آن است که در کعبه نماز خوانده باشد.«
حسن بن مثله مىگوید: »وقتى این سخنان را شنیدم با خود گفتم: گویى آن مکان مورد نظر اینجاست که مسجد باشکوه امام زمان(ع) خواهد شد«. بعد حضرت به من اشاره فرمودند که: »برو.«
چون به راه افتادم و مقدارى رفتم دوباره آن حضرت مرا صدا زدند و فرمودند: »در گله جعفر کاشانى (که یک نفر چوپان بود) بزى هست که اگر مردم پول آن را دادند با پول آنها و اگر ندادند با پول خودت آن را خریدارى کن و آن را به اینجا بیاور و ذبح کن و در روز چهارشنبه که برابر با هجدهم ماه مبارک رمضان است گوشت آن را در شب آینده براى بیماران و کسانى که گرفتارى دارند انفاق کن خداوند [تبارک و تعالى] همه آنها را شفا مىدهد. نشانى و علامت آن بز این است که ابلق است و موى بسیار دارد و در ضمن هفت علامت سفید و سیاه در بدن آن بز هست که سه تاى از آنها در یک طرف بدن و چهار تا در طرف دیگر آن است که هر یک از آنها به اندازه یک درهم هستند«.
بعد وقتى مجدداً به راه افتادم براى سومین بار مرا صدا زده فرمودند: »اینجا هفت یا هفتاد روز اقامت مىکنى اگر هفت روز اقامت کنى آن مصادف با شب قدر؛ یعنى بیست و سوم رمضان خواهد بود و اگر هفتاد روز بمانى آن مطابق با شب بیست و پنجم ذیقعده است که هر دو شب بسیار گرانقدرى هستند«.
حسن بن مثله مىگوید: »سپس برگشته و به خانه آمدم و تمام شب را در اندیشه آنچه واقع شده بود به سر بردم وقتى صبح شد نماز را به جاى آوردم و بعد نزد »على بن منذر« آمده و ماجرا را به وى بازگو کردم بعد به همراه او به محلى که دیشب مرا به آنجا برده بودند رفتیم«. حسن بن مثله چنین ادامه مىدهد: »سوگند به خدا علامتهایى را که حضرت فرموده بودند که از جمله آنها میخها و زنجیرهایى بود که با آنها حدود مسجد را مشخص نموده بودند در آنجا مشاهده کردیم. سپس به همراه على بن منذر به طرف منزل سید بزرگوار ابوالحسن الرضا راه افتادیم وقتى به در منزل او رسیدیم خدمتکاران او را دیدیم که در کنار در خانه منتظر ما هستند وقتى ما را دیدند به ما گفتند: آیا شما از اهالى جمکران هستید. گفتیم: آرى. گفتند: سیدابوالحسن از اول صبح در انتظار شماست.
سپس وارد خانه شده ضمن اظهار تواضع، خدمت سید عرض سلام کردم و او به گرمى و با احترام کامل جواب سلام را داده و مرا در کنار خود جاى داد و پیش از آن که من سخنى بگویم خطاب به من گفت: اى حسن بن مثله من خوابیده بودم در خواب شخصى به من گفت: صبح زود مردى از اهالى جمکران که او را حسن بن مثله مىنامند نزد تو خواهد آمد. آنچه که او به تو گفت آن را تصدیق کن؛ چرا که سخن او سخن ماست مبادا گفتههاى او را ردّ کنى در این حال از خواب بیدار شدم و از آن وقت تا کنون منتظر آمدن تو بودم. در ادامه حسن بن مثله جریان شب گذشته را به طور مفصل بیان مىکند. سید ابوالحسن دستور مىدهد تا اسبها را آماده سازند بعد سوار مىشوند و به طرف آن محل حرکت مىکنند در نزدیکیهاى روستاى جمکران به گلّه جعفر کاشانى برخورد مىکنند؛ حسن بن مثله براى پیدا کردن آن بز ابلق که حضرت فرموده بودند وارد گله مىشود و مىبیند آن بز در عقب گله است. وقتى بز متوجه حسن بن مثله مىشود به سرعت خود را به او مىرساند و حسن آن را مىگیرد و نزد جعفر کاشانى مىآورد تا آن را از او بخرد. جعفر کاشانى سوگند یاد مىکند که من هرگز این بز را داخل گله ندیدهام ولى وقتى آن را در عقب گله امروز دیدم خواستم که آن را بگیرم ولى هر چه تلاش کردم نتوانستم اما حالا چون شما را دید به نزد شما آمد و این امر بسیار شگفتانگیزى است.
بعد آنها آن بز را به محل مسجد مىآورند و در آنجا ذبحش مىکنند و همانطور که حضرت دستور داده بود گوشت آن را بین مریضها تقسیم مىکنند.
سپس سید ابوالحسن حسن بن مسلم را احضار مىکند و سود چند ساله زمین را از او مىگیرد و سود حاصل از املاک روستاى رهق را هم مىآورند و مسجد جمکران را بنا مىکنند و سقف آن را با چوب مىپوشانند درضمن سید ابوالحسنالرضا زنجیرها و میخها را به منزل خود در قم مىبرد و از آن به بعد هر کس بیمار مىشد به آنجا مىرفت به آن زنجیرها تبرک مىجست و خداوند تبارک و تعالى تفضلى فرموده به واسطه آنها ایشان را شفا مىداد.
ابوالحسن محمد بن حیدر مىگوید: شنیدم که سید ابوالحسن الرضا وقتى وفات یافت او را در محلهاى که »موسویان« نامیده مىشود دفن کردند بعدها وقتى یکى از فرزندان او مریض مىشود به سراغ صندوقى که زنجیرها و میخها در آن نگهدارى مىشد مىرود ولى هنگامى که در صندوق را باز مىکند اثرى از زنجیرها و میخها در آن نمىبیند.3
فضیلت و آداب مسجد جمکران
به طور کلى در مجموعه سخنان و سفارشات منسوب به حضرات معصومین(ع) درباره مسجد مقدس جمکران به دو قسم از فضائل اشاره شده است.
1. اهمیت تکوینى: در سخنانى که حضرت على(ع) به پسر یمانى فرمودهاند اینگونه آمده است:
... اى پسر یمانى اینجا (جمکران) زمینى مقدس و پاک از همه آلودگیهاست.
... بر این زمین اثر نور حق ساطع شود و از این زمین مردم رایحه و بوى مشک استشمام کنند... منازل و مواضع و زمینهاى اینجا عالى و گرانبها گردد.
علاوه بر این در ضمن فرمودههاى حضرت حجة بن الحسن (ع) به حسن بن مثله آمده بود به حسن مسلم بگو: »اینجا زمینى شریف است خداى تعالى این زمین را از زمینهاى دیگر برگزیده است و به آن فضیلت و برترى داده است«. از این قبیل تعابیر استفاده مىشود که زمین جمکران نظیر زمینهاى مکه و مدینه داراى ارزش تکوینى خاصى است.
2. همانطور که در حکایت بناى مسجد جمکران بیان شد در بخشى از فرمودههاى حضرت امام زمان(ع) آمده بود که ثواب اعمال عبادى نظیر اقامه نماز در این مکان شریف بسیار زیاد است تعبیر آن حضرت این بود که: »هر کس آن دو رکعت نماز را (با شرایط خاصش) در این مکان شریف به جاى آورد مثل آن است که در کعبه این نماز را خوانده است«. این امر نشان مىدهد که از نظر معنوى این مسجد از جایگاه ویژهاى برخوردار است.
آداب این مسجد نیز ابتدا خواندن دو رکعت نماز تحیت و سپس دو رکعت نماز امام زمان(ع) با شرایطى است که گفته شد.
در بعضى از اقوال نیز آمده است که پس از این نماز دعاى »الهى عظم البلاء« را تا آخر قرائت کنند.
علاوه بر این امور، خواندن دعاهاى مخصوص امام زمان نظیر دعاى »ندبه« و دیگر دعاهایى که خواندن آنها در دوره غیبت کبرى سفارش شده، در این مکان مناسب است.
پىنوشتها :
1 . محدث نورى بعد از نقل حکایت بناى مسجد جمکران مىنویسند: »عالم جلیل آقا محمد على کرمانشاهى تاریخ این قصه را در سال 393 ق. نقل کرده است ولى ظاهراً در نوشتن اشتباه شده و در اصل سال 373 ق. بوده است؛ زیرا وفات شیخ صدوق قبل از سال 390 ق. مىباشد.
2 . این دو رکعت نماز به صورتهاى دیگرى هم در کتابهاى معروف ذکر شده است از جمله 1. مرحوم شیخ طبرسى (صاحب تفسیر) در کنوز النجاح بعد از ذکر اصل نماز دعائى را براى بعد از نماز نقل مىکند ولى از تهلیل (صد بار لاالهالااللَّه) و تسبیحات حضرت زهرا(ع) ذکرى به میان نمىآورد؛ 2. مرحوم سید فضلاللَّه راوندى در کتاب دعوات درضمن نمازهاى معصومین(ع) مىفرماید: نماز امام مهدى(ع) دو رکعت است در هر رکعتى حمد یک مرتبه و صد مرتبه »ایاک نعبد و ایاک نستعین« بعد از نماز صد مرتبه صلوات بر پیامبر(ص) و آل او؛ 3. مرحوم سیدبن طاووس در جمالالاسبوع ذکر صد مرتبه صلوات را ذکر نمىکند ولى فرموده است که دعاى »الهى عظم البلاء و برح الخفاء وانکشف الغطاء ...« تا آخر بعد از نماز خوانده شود و...
3 . اقتباس از حکایت هشتم کتاب جنةالمأوى میرزا حسین نورى که در جلد 53 بحار الانوار، ص230 به بعد آورده شده است
موعود شماره 40