نقد و بررسى:
در مورد مشروعیت قانون در حکومت ولایى باید گفت که مبناى آن، انطباق قانون با موازین شرعى است. تعدادى از این موازین که نسبت به دیگر مقررات حاکم در کشور، جنبهى پایهاى و زیربنایى دارند، تحت عنوان «قانون اساسى» تدوین مىگردند. سایر مقررات که به ترتیب درجهى اهمیت، از بالا به پایین، با نامهاى قانون عادى، اساسنامه، آییننامه و بخشنامه شناخته مىشوند، نباید با احکام اسلامى و نیز اصول مندرج در قانون اساسى مغایر باشند. تشخیص عدم مغایرت این قوانین و مقررات با موازین و احکام اسلامى به عهدهى خبرگانِ این کار است که فقهاى واجد شرایطاند و ممکن است خود ولىّفقیه یا فقهایى از سوى او این کار را انجام دهند.
دکتر محمدجواد ارسطا
مدیر گروه حقوق مؤسسه پژوهشى حوزه و دانشگاه
چکیده
از ابتداى تشکیل حکومت جمهورى اسلامى در ایران با رهبرى امام خمینى به عنوان فقیه جامعالشرایط، یکى از شبهاتى که در موارد متعددى مطرح شده، تضاد بین حکومت جمهورى و حکومت اسلامى مبتنى بر ولایت فقیه (= حکومت ولایى) بوده است.
در این مقاله ابتدا سعى شده تعریف دقیق و مستندى از حکومت جمهورى ارائه شود و سپس با در نظر گرفتن ویژگىهاى حکومت ولایى، امکان جمع بین آن دو اثبات گردد.
در ادامه موارد ادعایى افتراق بین حکومت جمهورى و ولایى مورد بررسى قرار گرفته و با ارائهى پاسخ استدلالى به آنها، بر سازگارى جمهوریت با اسلامیت تأکید شده است.
واژههاى کلیدى: اسلام و حکومت، جمهورى ولایى، مشارکت سیاسى، ولىفقیه، رییسجمهور، احکام حکومتى.
طرح موضوع:
اولین اصل قانون اساسى ایران مقرر مىدارد که
حکومت ایران، جمهورى اسلامى است... .
و اصل پنجم همین قانون مىگوید:
در زمان غیبت ولىعصر ـ عجلالله تعالى فرجه ـ در جمهورى اسلامى ایران، ولایت امر و امامت امت بر عهدهى فقیه عادل و باتقوى، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است... .
و اصل ششم بلافاصله تصریح مىکند:
در جمهورى اسلامى ایران امور کشور باید به اتکاى آراى عمومى اداره شود... .
بدینصورت اصول پنجم و ششم، در توضیح اصطلاح «جمهورى اسلامى» ـ که در اولین اصل قانون اساسى ایران به کار رفته است ـ اسلامى بودن حکومت را به معناى ولایى بودن یا مبتنى بودن آن بر اساس ولایت فقیه جامعالشرایط، و جمهورى بودن حکومت را به معناى ادارهى امور کشور به اتکاى آراى عمومى دانستهاند.
در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها، روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .
او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض)، پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمیـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالیکه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به .تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید
بدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید.
دو کاسترو به این موضوع جواب کاملاً مثبت میدهد و این عقیده را صد در صد تایید میکند آنجا که میگوید:احتیاج به مواد سفیده ای ایجاب میکند که آسیدهای آمینه ای چندی کم شود و در نتیجه به طرز محسوسی باروری حیوانات زیاد میشود و دلیل صحت این مسئله آزمایش و تجارب شگفتانگیز ژ.ر.اسلو ناکر (G.R.Slonaker) است که تاکنون آنطوری که باید و شاید انتشار نیافته است.
اسلوناکر دسته های متعددی از موشها را تحت رژیم غذایی که دارای مقدار مختلف مواد سفیده ای بود قرارداد و آثار تولیدمثل را روی شش نسل آنها مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که رژیم هایی از لحاظ مواد سفیدهای بسیار غنی و سرشار است و بیش از هجده درصد کالری های است که جذب شده است همیشه برای تولید مثل نامساعد است و دوره عقیم شدن را طولانی میکند و اوقات باروری ماده را به تاخیر میاندازد و تعداد بچهها را در هر وضع حمل کم میکند.
در اصل پنجم قانون اساسی ، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر قرار گرفته است، اما در اصل 109 قانون اساسی ، شرایط و صفات رهبر را دسته بندی نموده است:
«1- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
2- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
3- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری».
به چه علت شرایط رهبر در دو اصل جداگانه (5 و 109)، با عبارت های مختلف آورده شده است، در حالی که بهتر بود در قانون اساسی از تکرار پرهیز شود و شرایط و صفات رهبر در یک اصل گنجانده شود. آن چه به نظر می رسد آن است که اصل پنجم در بیان کلیات بوده است و آن را در فصل اول قانون اساسی (اصول کلی) مطرح کرده است، حال آن که در اصل 109، شرایط و صفات رهبر در فصل مربوط به رهبر (فصل هشتم) ذکر شده است. در اصل 5، هفت شرط نام برده شده است، ولی در اصل 109، سه شرط عنوان شده است که در نهایت با هم فرقی ندارد. در اصل پنجم گفته شد، فقیه عادل و با تقوا، ولی در اصل 109 عبارت عادل و با تقوا به صورت عدالت و تقوای لازم آمده است. هم چنین در اصل 5 گفته شد، شجاع، مدیر و مدبر و همین شرایط در اصل 109 با عبارت تدبیر، شجاعت و مدیریت آمده است. آن چه در دو اصل شرایط جداگانه ای را ذکر کرده اند این است که در اصل پنجم شرط «آگاه به زمان» آمده است، اما در اصل 109، بینش صحیح سیاسی و اجتماعی ذکر شده است که می توان گفت در نهایت یک چیز را می رساند.
تعداد روایاتى که براى اثبات ولایت فقیه، مورد استدلال قرار گرفته اند و مباحث مربوط به آنها، به اندازه اى است که نیازمند تدوین کتاب و یا مقاله اى گسترده است[1] و در این مجال، امکان پرداختن به این مبحث وسیع وجود ندارد. تنها براى آشنایى کلّى با برخى از آنها، نخست تعدادى را به صورت مختصر نقل کرده، آنگاه در حدّ امکان به نتیجه اى کلّى که از آنها مى توان گرفت، اشاره خواهد شد:
1. در روایات زیادى، از جمله روایت صحیحه ى ابوالبخترى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:
العلماءُ ورثهُ الانبیاء;[2] علما وارثان انبیا و پیامبران الهى هستند.
به عنوان مقدّمه، توجّه به یک نکته مهم درباره مفاهیم و آموزه هاى قرآنى، بسیار مفید و راه گشاست و آن، این که، با توجّه به مسئله خاتمیّت و این که قرآن کتاب هدایت تمامى عصرها و نسل هاست، روش عمومى قرآن در پرداختن به موضوعات گوناگون، ارائه ى رؤوس کلّى برنامه ها و سرفصل ها مى باشد. قرآن، غالباً، وارد جزئیات و خصوصیات ریز مسائل نمى شود، مگر آن که در آن مسئله ى جزئى و شخصى خصوصیّتى نهفته باشد; مثل حرمت ازدواج با همسران پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)که ویژگى خاصى دارد. روش قرآن ارائه برنامه هاى کلّى است، تا مسلمانان با تأمّل و تدبّر در آیات قرآن و در کنار هم چیدن آیات مختلف، به عنوان ثقل اکبر، بخش هایى از قرآن را مفسّر و توضیح بخش هاى دیگر قرار دهند و با مراجعه به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)و تفسیرى که ایشان از قرآن ارائه مى دهند، به عنوان ثقل اصغر، نظر قرآن را در هر موضوعى به دست آورند و با راه نمایى او، در ابعاد گوناگون جامعه، به حرکت و تلاش بپردازند و از حیرت و ضلالت برهند.
زمانیکه امام مهدی(عج) ظهور میکنند مامور هستند مانند امام حسین(ع) کسی را جز مومنین خاص و ولایتمدار به خیمه خویش راه ندهند. چرا که خیمه بایدمطمئن باشد و کسی در دقیقه نود کنار نکشد.
در زمان امام مهدی(عج) یکبار دیگر پیکره اسلام نزدیک مرگ مغزی میشوددرست مانند زمان امام حسین(ع). و این بار امام مهدی(عج) هستند که بایداسلام را احیا نمایند و این کار عملی نمیشود جز با یارانی مطیع و ولایتمدار. حتی در روایات آمده است اسلام تا حدی به بیراهه میرود که بسیاری از فقیهان مسلمان علیه امام مهدی(عج) قیام میکنند و خطاب به ایشان میگویند تو دین جدید آوردهای. بنابراین وظیفه امام مهدی(عج) و امام حسین(ع) بسیار شبیه یکدیگر میباشد و هر دو احتیاج به یارانی وفادار و ولایتمدار میباشند.
امام حسین(ع) زمانیکه به سمت کوفه در حرکت بودند دائما از کشته شدن برای همراهان سخن میگفتند و لحظه به لحظه از تعداد یاران اباعبدالله(ع) کم میشد و وای بر آنان که با امام بیعت کرده بودند و بیعت شکستند. امام نیز با اینکار همراهان خود را تصفیه کردند چرا که آگاهی داشتند با یاران قلیل نیز میتوانند حماسهای عظیم بیافرینند.
اگرچه در روایات آمده است گریه بر امام حسین و یارانش گناهان انسان را پاک میکند و موجبات فضل بیشتر خداوند را فراهم مینماید اما نباید فقط به گریه اکتفا کرد و باید پیامهای اصلی عاشورا را نیز دریافت کرد و با درس گرفتن از این واقعه خود را آماده امتحانهای اللهی کرد.
در زمان وقایع هجده تیر 87 زمانیکه رهبر فرزانه انقلاب سخنرانیکردند و به بسیجیان فرمان دادند «اگر کسی عکس مرا هم پاره کرد شما آرامش خود را حفظ کنید»، صف خودی از غیر خودی مشخص شد. همان روزها بود که عدهای برخلاف صحبت ایشان عمل کردند.
در همین چند روز اخیر هم زمانی که رهبری، تمام مومنین جهان اسلام را موظف به دفاع از مردم بی دفاع غزه کردند عدهای سر از پا نشناختند و از حکم مقام عظمای ولایت تبعیت کردند ولی عدهای همچنان گیج مانده و در حال تفسیر این پیام هستند.
ما نیز برای یاری رساندن به امام مهدی(عج) در روز ظهور باید از امروز تمرین کنیم. باید به خویشتن مراجعه کنیم و ببینیم تا چه حد مطیع امر نایب امام زمان هستیم. مبادا از ایشان جلو بزنیم.
نوشته شده توسط :Google Groups "فصل انتظار".
http://groups.google.com/
شهادت جانسوز حضرت على بن الحسین، زین العابدین(ع)؛ پیام رسان کربلای حسینی و بازمانده روزهای سرخ حماسه را تسلیت میگوییم
ترنم روز و شب اشک تو پرده از چهره تزویر ایل دشنه برداشت و سیل اشک تو، خانمان ظلم و ستم شان را ویران ساخت. ای تو معلم ایستادگی و صبوری! پیام آور ایثار و جانفشانی! و این اشک غربتی است که بر مظلومیتت از دیده عاشقان بر مزار بی شمع و چراغت جاری است.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
امام على بن الحسین(ع)، مشهور به زین العابدین و سجاد بنا به نقل مشهور در سال 38 هجرى در مدینه به دنیا آمد. در هنگام حادثه کربلا 22 یا 23 سال سن داشته و بنا به نظریه بیشتر دانشمندان اسلامى از برادر شهیدش حضرت على اکبر، کوچکتر بوده است.
حیات اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و علمى امام سجاد(ع) از زوایاى گوناگون قابل بررسى است. یکى از ابعاد زندگى امام سجاد(ع) همراهى او در قیام کربلا و پیام رسانى آن نهضت بزرگ است.
قیام بزرگ عاشورا ماندگارترین نهضت اسلامى است که در محرم سال 61 قمرى روى داده است. این نهضت داراى دو مرحله بود. برهه نخست، آفرینش و شکل گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید. مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على بن الحسین(ع) تداوم یافت.
غیرت این بچه ها در کربلا صد شرف دارد به من ... فریاد رقیه نشان داد او قهرمان تر از من ...
علیاصغر طفل شش ماهه و یا رقیه دخت سه ساله، این نوادگان حضرت زهرا (س) که
"اشک و آه" را به عنوان تنها ابزار دفاعی
برای خود اختیار کرده بودند با تمام وجوشان با تنها سلاحشان تا آخرین نفس از امام زمانشان دفاع کردند...