از لحظه های افسردهء تنهایی می گریزم و در ابتدای خیابان عشق، چشمان پرانتظارم را به دستان صمیمیت میدوزم. حالا تو آمده ای و تنهایی من از تپش حضور تو شکسته است. تو آمده ای و با آمدنت آرزوهایم را که چونان پرنده ای درقفس ناامیدی زندانی بودند، پرواز داده ای؛ ای آزاده بهارآلود من، زیباترین شعر عشق را از چشمان تو میخوانم. آمدنت بهانه ای شد برای اینکه مرواریدهای کوچک اشکم را چون دسته گلی برای تو بریزم و نامت را در غزل های سبزم جاری کنم. ای زیباترین شعر عشق، با آمدنت بهار میروید و فصل زیبای گل به شکوه عظمتت سجده میکند....
مراسم با شکوه جشن عید سعید غدیر خم
همراه با قرائت خطبه غدیر
غدیر، روز حماسه جاوید، روز ولایت، روز امامت، روز وصایت، روز اخوت، روز نعمت، روز شکرگزارى، روز پیام رسانى، روز تبریک و تهنیت، روز سرور و شادى و هدیه فرستادن، روز عهد و پیمان و تجدید میثاق، روز تکمیل دین و بیان حق
قابل توجه کلیه اعضای پایگاه مقاومت :
زمان تجمع و حرکت از مسجد امام سجاد (ع) ساعت 7 صبح به سمت چهار راه مشیر
پیوستن به دیگر اعضای حوزه 4 حضرت معصومه و حرکت دسته جمعی از چهار راه مشیر
به سمت حرم مطهر ساعت 8 صبح
وعده همه شیعیان و محبان حضرت علی (ع) حرم مطهر شاهچراغ
ساعت 9 صبح
چهار شنبه 27 آذر 1387
//////////////////////////////////////////////
مسابقه کتابخوانی خطبه غدیر
سه شنبه ساعت 2.5 بعد از ظهر
پایگاه مقاومت شهید چمران کانون رهپویان وصال شیراز
//////////////////
متن کامل خطبه غدیر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در غدیر خم
همراه با فایل صوتی
دانلود کتاب خطابه غدیر
نقشه منطقه غدیر
خطابه غدیر در موبایل
////////////////////////////////////////////////////////////
اس ام اس تبریک عید غدیر
http://hmha.parsiblog.com/765201.htm
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////
عید غدیر (محمد رضا طاهری) - خنده به لبهای کهکشونه که شب تیره سر آمده،
لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/taheri040(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (محمود کریمی) - اونی که مستت نشده هزارتا دلبر می بینه،
[لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/karimi141(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (محمود کریمی) - شعرخوانی؛ امین تبع وحی من بیا به لاله زارها،
لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/karimi140(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (عبدالرضا هلالی) - منم نوکر منم عبد و غلامت،
لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/helali062(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (سعید حدادیان) - ملک براش می میره، فلک زبون می گیره، بعد نبی علی امیره
لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/hadadian035(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (سعید حدادیان) - عشق تو گرمی خون منه، چون منه، شب شب عشق و جنون منه [275 کلیک] لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/hadadian034(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (سید مجید بنی فاطمه) - هرکی دلبری نداره،
لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/banifatemeh025(www.BGH.ir).mp3
عید غدیر (سید مجید بنی فاطمه) - عشق اولی رو عشقه،
لینک مستقیم دانلود:
http://bachehayeghalam.ir/media/sound/banifatemeh024(www.BGH.ir).mp3
سالروز ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) مبارکباد
در تمام مراحل و موارد ، مراسم ازدواج حضرت زهرا(س)، الهی بود. ولیمهی ازدواج، مبارک بود چرا که با آن فقیران مدینه را اطعام نمودند. فاطمه (س) با فریاد تکبیر به خانهی امیرمؤمنان(ع) مشرف شد و در میانهی راه پیراهن عروسی خویش را مسکین بخشید.
معجزه شکاف خانه کعبه هر سال 13رجب از محلی که برای ورود مادر گرامی حضرت علی ع شکافته شده بود
برای مشاهده عکس های مربوطه و شرکت در بحث لینگ زیر را کلیک فرمایید
http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/islam/topicid/1701255/wrapper/true
چرا مردم علی علیه السلام را رها کردند؟
سؤال: با توجه به اینکه مردم میدانستند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امام علی علیه السلام را برای جانشینی خود انتخاب کرده، چرا حضرت علی علیه السلام را رها کردند و یار و یاور دیگر خلفاء شدند؟ (1)
پاسخ:
1. وجود هوای نفس
صرف دانستن غصب ولایت از طرف خلفاء نمیتواند مردم را از خلفاء دور کند؛ زیرا خیلی وقتها انسان میداند که تکلیف و راه و روش رسیدن به معبود چیست، اما در عین حال به تکلیفش عمل نمیکند یا اینکه میداند شایستگی فلان سمت و مقام را ندارد و لیاقت و شایستگی از آن دیگری است، ولی با دهها حیله و تزویر و ... حق او را غصب میکند؛ چنان که خود خلفاء میدانستند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر حضرت علی علیه السلام را برای جانشینی خود معرفی کرده است و تبریکات عمر را در قالب واژه : بخّ بخّ لک یا علی ... [1] ضبط کردهاند یا اینکه عمر در بارة بیعت با ابابکر میگوید: بیعت با ابابکر کاری بیرویه و اتفاقی و بدون تدبیر بود ... پس هر کس این اشتباه را بکند، او را بکشید! [2] ولی با این حال منصب و مقام خلافت را از او گرفتند.
بنابراین، به همان دلیلی که خلفاء حق علی علیه السلام را غصب کردند، با آنکه میدانستند خلافت حق علی علیه السلام است، بعضی از مردم هم با اینکه میدانستند خلفاء غاصب حق علی علیه السلام میباشند، در زیر بیرق غاصبان رفتند.
ابو حامد محمد بن محمد غزالی از علماء بزرگ اهل سنت مینویسد: «همه اجماع و اتفاق بر متن حدیث دارند که در خطبة روز غدیرخم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس من مولا و آقای او هستم، بعد از من علی مولی و آقای اوست. عمر فوری مبادرت به تظاهر کرد و تبریکات لازمه را در ضمن بخّ بخّ لک یا علی تقدیم کرد. پس نفس اماره بر آنان غلبه کرد و حب ریاست و جاهطلبی عواطف و مزایای انسانیت را از آنها سلب کرد و در سقیفه به خلیفه تراشی پرداختند و جام شراب هوای نفسانی را نوشیدند و به قهقرا برگشتند، قرآن را پشت سر انداختند و احکام و سنت پیامبر را ملعبة خود کردند.
بعد اشاره میکند به جریان مخالفت کردن عمر از آوردن قلم و کاغذ برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که نشان میدهد آنهایی که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله با فرمایش آن حضرت مخالفت کردند، کار تازهای نکردند.
در زمان خود پیامبر صلی الله علیه و آله هم مخالفتها کرده بودند، مثل: مخالفت از حضور در لشکر اسامه و ... سپس غزالی مینویسد: دین را به دنیا فروختند و چه زشت معاملهای کردند... . [3]
2. عدالت خواهی علی علیه السلام
بسیاری از مردم تحمل عدالت و عدالت خواهی علی علیه السلام را نداشتند؛ چرا که عدة زیادی از آنها رشد یافته در جامعه تبعیضی بودند و میدانستند با حاکمیت علی علیه السلام راه منافع نامشروع آنها بسته خواهد شد.
در احتجاج طبرسی آمده است: «... امام علی علیه السلام فرمود: حالا که اقرار کردید و گفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای شما آشکار شد، از خدای یکتا بپرهیزید! ... حق را به اهل آن رد کنید و پیرو سنت پیامبر شوید! ... پس خلافت را به کسی که شایسته آن است بسپارید که حق اوست... .به وسیلة چشم و ابرو با یکدیگر رمزهایی رد و بدل کردند و به مشورت پرداختند و بالاخره گفتند: ما مقام و موقعیت او را منکر نیستیم. او از همه شایستهتر به خلافت است، ولی مردی است که هیچ کس را بر دیگری برتری نمیدهد. اگر او به خلافت برسد، شما و دیگران را به یک چشم نگاه میکند و برای او مساوی و برابرید؛ اما اگر عثمان به خلافت برسد، خواستة شما بر آورده است. او آنچه که شما تمایل دارید، انجام میدهد و خلافت را به عثمان واگذار کردند. [4]
آمادگی برای محرومیتها
ولایت اهل بیت و دلباختگی به این خاندان بدون آمادگی برای رنج و محنتها و با گریختن از انواع محرومیتها امکانپذیر نخواهد بود، زیرا:
حقیقی بودن علاقه درونی شخص، هنگامی نمایان میشود که فرد مورد امتحان قرار گیرد و حوادثی تلخ و ناراحتکننده در زندگی انسان رخ نماید، آن گاه است که دوستان حقیقی از دوستان مجازی جدا میگردند و گرنه در هنگام راحتی و آسایش هر کسی میتواند ادعای دوستی اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد. آری راه عشق، راهی بس دشوار و رنجآور و بلاخیز است. عاشق صادق هرگز از رنج و بلای در راه دوست نمیترسد بلکه با شوق و رغبتبه استقبال آن میشتابد. امام علی علیه السلام میفرماید: «من تولانا فلیلبس للمحن اهابا; هر کس ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را دوستبدارد باید برای محنتها پوستی دیگر بپوشد.» کنایه از اینکه آماده انواع بلاها و مشکلات باشد.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
جاننثاری و فداکاری با تمام وجود از علامتهای عشاق حقیقی اهل بیت علیهم السلام است و آنان رنجها و بلاهایی در طریق عشق به اهل بیت علیهم السلام با کمال میل، همچون لذتبخشترین جرعهها سر میکشند.
عاشق صادق برای اینکه با معشوق خود همنشین شود باید هستی خویش را در اختیار محبوب بگذارد و خود را از تمام محبتها و تعلقات دیگر رها سازد. به گفته حافظ:
بحری استبحر عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند، چارهنیست
باید در راه ولایت و محبت اهل بیتسختیها و رنجها را تحمل کرد و دم بر نیاورد و باید خون دل خورد و هیچ نگفت و این یکی از بارزترین نشانههای مهم شیفتگان اهل بیت علیهم السلام میباشد. امیرمؤمنان علیه السلام در سخنی دیگر فرمود: «من احبنا اهل البیت فلیستعد للفقر جلبابا; هر کس ما اهل بیت را دوستبدارد پس باید فقر و محرومیتها را چونان لباس رویین بپذیرد.»
حتی در کلمات مولای متقیان نکاتی دیده میشود که آن حضرت عشق به اهل بیت علیهم السلام به ویژه دوستی خودش را برای اکثر مردم غیر قابل تحمل میداند و میفرماید: «لو احبنی جبل لتهافت; اگر کوهی مرا دوستبدارد درهم فرو میریزد.» یعنی محرومیتها و مشکلات و بلاها به سرعتبه سراغ او میآید و این سرنوشت در انتظار تمام پرهیزکاران و برگزیدگان و یاران حقیقی اهل بیت علیه السلام است.
موانع محبت اهل بیت علیهم السلام
هر کسی نمیتواند دوستدار اهل بیتباشد، باید عشاق آل محمد صلی الله علیه و آله از آلودگیها مبرا باشند و استعداد این هدیه الهی را در وجود خویش داشته باشند، با وجود موانع، مسلما دوستی اهل بیت علیهم السلام به دل نخواهد چسبید و حلاوت و لذت این عشق مقدس و هدیه آسمانی را درک نخواهد کرد. به قول مولوی:
این محبت از محبتها جداست
عشق محبوب خدا عشق خداست
براین اساس جایگیر شدن دوستی اهل بیت علیهم السلام در دلهای انسانها، نیاز به زدودن و رفع موانع دارد. این موانع عبارتند از:
الف) تولد از حرام
امام علی علیه السلام در ضمن سخنانی به نوف بکالی فرمود: «کذب من زعم انه ولد من حلال و هو یبغضنی و یبغض الائمة من ولدی; (30) ای نوف! دروغ میگوید کسی که خودش را حلالزاده میپندارد اما من و پیشوایان بعد از من را که از نسل من هستند، دشمن خود میداند.» بنابراین کسی که از حرام متولد شده باشد نمیتواند دوستدار حقیقی اهل بیت علیهم السلام باشد، زیرا پلیدی با خوبی و زشتی با زیبایی همگون نیستند و از این جا روشن میشود که عشق و علاقه به عترت پیامبر صلی الله علیه و آله، یکی از نشانههای حلالزاده بودن انسان نیز هست، چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «من وجد برد حبنا علی قلبه فلیکثر الدعاء لامه فانها لم تخن اباه; هر کس در دل خویش لذت دوستی ما اهلبیت علیهم السلام را احساس کند، به مادرش زیاد دعا کند، چرا که به پدرش خیانت نکرده است.» (31)
ب) صفات زشت و غیر اخلاقی
روزی مردی به علی علیه السلام عرض کرد: خداوند مرا فدای شما گرداند، من به شما خانواده خیلی علاقه دارم و آن حضرت را بسیار ستود، حضرت به او فرمود: «دروغ میگویی، مارا چند دسته دوست ندارند; انسانهای بیغیرت و ناموسفروش، مردانی که حالات زنانه از خود بروز میدهند، متولدین از حرام و کسانی که مادرشان در ایام عادت به آنها باردار شده است.»
راوی حدیث میگوید: مدتی گذشت تا اینکه جنگ صفین پیش آمد، همان مرد به همراه لشکریان معاویه در جنگ صفین به هلاکت رسید و راستی گفتار امام علی علیه السلام روشن شد.
اصولا این که مومن نمیتواند بدون عشق و محبت اهل بیت علیهم السلام زندگی کند و در مقابل، انسانهای منحرف و گمراه و منافق هم نمیتوانند آل الله علیهم السلام را از ته دل دوست داشته باشند، یک حقیقت تردیدناپذیر است و کلام زیبای علی علیه السلام در ذیل روایت اصبغ نباته، این حقیقت را واضحتر مینماید. او میگوید: در مسجد کوفه و در محضر امیرمؤمنان علی علیه السلام بودم که غلام سیاهی را به اتهام سرقتبه محضر آن حضرت آوردند. بعد از سه بار اقرار وی به دزدی و اثبات آن در نزد علی علیه السلام، امام دستور داد تا دست راست او را قطع کنند. آن غلام با دست چپ، دستبریده خویش را در حالی که خون از آن میریخت، برداشته و از محضر امام بیرون رفت. در این موقع یکی از خوارج و دشمنان حضرت به نام «ابن کوا» خواست از فرصت استفاده کند و آن غلام را که از دوستداران اهل بیت علیهم السلام بود به بدگویی بر علیه امام علی علیه السلام تحریک نماید، لذا به او گفت: «ای غلام دست تو را چه کسی قطع کرد؟!
او در جواب ابن کوا چنین گفت:
«قطع یمینی امام التقی، و ابن عم المصطفی شقیق النبی المجتبی، لیث الثری، غیث الوری، حتف العدی و مفتاح الندی و مصباح الدجی. قطع یمینی امام بدری احدی مکی مدنی ابطحی هاشمی قرشی; دست راستم را کسی برید که پیشوای متقیان و پسر عمو، برادر پیامبر صلی الله علیه و آله، شیر روی زمین، باران بیابانها، کوبنده دشمنان و چراغ فروزان در تاریکیهاست. دست راستم را پیشوایی قطع کرد که قهرمان نبردهای بدر و احد بود. او سرور مکه و مدینه و ابطح است و از دودمان هاشم و قریش است. »
بعد از این مدح و ثنای زیبا، بلیغ و طولانی، راه خودش را گرفت و رفت. ابن کوا با شگفتی تمام خود را به محضر علی علیه السلام رسانده و گفت: یا اباالحسنین! تو دست آن غلام سیاه را قطع کردی و او در کوچه و بازار با زیباترین عبارات و بهترین کلمات تو را مدح و ثنا میگوید. امام دستور داد غلام را حاضر کنند. سپس از او پرسید: «ای غلام! من دست تو را بریدم و تو مرا مدح و ثنا میگویی؟!» او پاسخ داد: «یا امیرالمؤمنین! تو دست مرا به حکم خداوند و رسول او بریدی و به حق بریدهای و به واجب خدا و رسول عمل کردهای! چگونه تو را نستایم؟»
امیرمؤمنان علیه السلام دستبریده او را گرفته و با عبای خود پوشانید و دو رکعت نماز خوانده و دعا کرد و بعد آن را بر جای خود قرار داد. آنگاه عبا را برداشت، دست غلام را به اذن الهی سالم یافتند.
آنگاه به عبدالله بن کوا روی کرده و فرمود: «یاابن الکوا، ان لنا محبین لو قطعنا الواحد منهم اربا اربا ما ازدادوا الا حبا و لنا مبغضین لو العقناهم العسل ما ازدادوا الا بغضا; (32)
ای ابن کوا! ما دوستانی داریم که اگر ایشان را قطعهقطعه کنیم جز بر دوستی و محبت آنان نسبتبه ما نیفزاید و دشمنانی داریم که اگر عسل خالص در گلوی آنها بریزیم جز بر دشمنی نسبتبه ما نخواهد افزود.»
پینوشتها:
ضرورت دوستی خاندان رسالت
عشق به اهلبیت علیهم السلام زمینهساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مهر ورزیدن به ارزشهای والای الهی میباشد.
رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی بدون دوستی اولیاء الهی ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و ولایت اهلبیت علیهم السلام میباشد. امام علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکنند:
«لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع ... و عن حبنا اهل البیت; (1)
در روز قیامت هیچ بندهای قدم برنمیدارد مگر اینکه از چهار چیز سؤال میشود ... [که چهارمین سؤال ]از دوستی ما اهل یتخواهد بود.»
براین اساس تقرب به خداوند و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت با عشق و دوستی آلپیامبر صلی الله علیه و آله عجین شده است.
مولوی میگوید:
هر که خواهد همنشینی با خدا
او نشیند در کنار اولیاء
مهرورزی به دیگران یک نیاز محبت اهلبیت علیهم السلام از دیدگاه علی علیه السلام
فطری است، اما چه زیباست که انسان در بذل محبت، خوبان و برترینها را برگزیند و اهلبیت علیهم السلام مظهر خوبیها و کمالاتند، چنانکه علی علیه السلام فرمود:
«هیچ کس را در کمالات و صفات زیبای انسانی با آلمحمد صلی الله علیه و آله نمیشود مقایسه کرد، دیگران که پرورده نعمت هدایت اهلبیت پیامبرند، هیچگاه با آنان برابر نخواهند بود.»
عواطف پاک و اظهار عشق و علاقه نسبتبه معصومین علیهم السلام و خاندان پاک پیامبر صلی الله علیه و آله عامل ثبات قدم در راه دین و دینداری است و عشق و محبتخالصانه به اهل بیت علیهم السلام انسان را در برابر گناه و فساد بیمه میکند.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آلمحمد
|
به غیر از وصیت کوتاهی که در نهج البلاغه از امام علی (علیه السلام) ثبت گردیده ، وصیتهای دیگری نیز از ایشان در سندهای قدیمی دیده میشود. "قاضی محمد بن سلامه " معروف به قضاعی متوفای 405 هجری در مجموعه ای از سخنان علی علیه السلام که آن را "دستور معالم الحکم" نامیده، وصیتی از امام آورده است. وی گوید وقتی پسر ملجم حضرت را ضربه زد، امام حسن علیه السلام گریان بر او درآمد، امام پرسید: « پسرم چرا گریه میکنی؟"
امام حسن علیه السلام پاسخ داد: "چرا نگریم که تو در نخستین روز آن جهان و آخرین روز این جهانی" ، حضرت فرمود: " پسرم! چهار چیز را به تو میگویم که به خاطر بسپار و به کار دار، و چهار چیز را اگر انجام ندهی، اندک زیانی به تو نمیرساند."
و اما آنهایی که باید به کار بندی:
1- خرد برترین توانگری است .
2- بدترین تهیدستی نادانی است .
3- خودبینی، وحشتناک ترین وحشت است .
4- خوش خوئی گرامی ترین حسب می باشد.
و اما چهار خصلتی که باید از آن پرهیز نمایی:
1- از دوستی با احمق که او خواهد ترا سود رساند لیکن به زیانت کشاند. 2- از دوستی با دروغگو که دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نماید. 3- از دوستی با بخیل که چیزی را که بدان سخت نیازمندی از تو دریغ میدارد. 4- از دوستی با تبهکار که تو را به هنگام سود خود میفروشد.(1)و نیز آوردهاند که وقتی امیرالمؤمنین ضربت خورد، برای امام حسن و امام حسین علیهماالسلام اینگونه وصیت فرمود:
شما را سفارش میکنم به ترسیدن از خدا، و این که دنیا را نخواهید هر چند دنیا در پی شما بیاید. دریغ مخورید بر چیزی، از آن که به دستتان نیاید. حق را بگویید، برای پاداش - آن جهان - کار کنید ، با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یاری کنید .
شما و همه فرزندان و خویشانم و آن کسانی که نامه من به ایشان رسد را ، سفارش میکنم به ترس از خدا و آراستن کارها، آشتی با یکدیگر ، که من از جد شما شنیدم که فرمود: «آشتی دادن میان مردمان بهتر است از نماز و روزه سالیان.»
خدا را ! خدا را! درباره یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید، و نزد خود ضایعشان مگذارید.
خدا را! خدا را! همسایگان را بپایید که سفارش شده پیامبر شمایند و پیوسته درباره آنان سفارش می فرمود چندان که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد . خدا را! خدا را! درباره قرآن، مبادا دیگری بر شما پیشی گیرد در رفتار به احکام آن.خدا را! خدا را! درباره نماز، که نماز ستون دین شماست.
خدا را! خدا را! در حق خانه پروردگارتان، آن را خالی مگذارید، تا آنجا که در این جهان ماندگارید، که اگر - حرمت - آن را حفظ ننمایید به عذاب خدا گرفتار شوید .
خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا. درباره مالتان، جانتان و زبانتان!بر شما باد به یگدیگر پیوستن و به هم بخشیدن. مبادا از هم روی بگردانید و پیوند هم را بگسلانید.
امر به معروف و نهی از منکر را وامگذارید که بدترین شما حکمرانی شما را بر دست گیرند! آنگاه دعا کنید و از شما نپذیرند.
پسران عبدالمطلب! نبینم در خون مسلمانان فرو رفتهاید و بگویید امیر مؤمنان را کشتهاند! بدانید جز کشنده من نباید کسی به خون من کشته شود.بنگرید! اگر من از این ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مبرید که من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: «بپرهیزید از بریدن اندام مرده هر چند سگ دیوانه باشد.»
منبع :
1- زندگانی امیر مؤمنان علی علیه السلام، دکتر سید جعفر شهیدی، ص 168.
2- نامه 47 نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی.
http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/HazartAli/2002/11/26/740.html