سلام علیکم اجمعین و رحمه الله و برکاته
ای مسلمانان داغدیده فاجعه غم انگیز انفجار در حسینیه را به محضر امام عصر (عج)و رهبر عزیز و همه داغدیدگان مظلوم کانون تسلیت می گویم. بی شک در این حوادث چهره واقعی دوستان و دشمنان مشخص می شود.لذا به عنوان یک شریک در غم همه اعضای قهرمان کانون رهپویان وصال به همه شما و بقیه مردم توصیه می کنم به نکات زیر توجه کنید:
1)هدف دشمن ایجاد رعب و وحشت در صفوف بهم پیوسته مسلمین هست و هدف بالاتر او ایجاد تفرقه بین مسئولین و مردم.خیلی به این نکته توجه داشته باشید.
آنها می خواهند ما پشتوانه مسئولین نباشیم و آنها ایشان را در انجام وظایفشان دلسرد کنند.وقتی آنها پشتوانه مردمی و تکیه گاه نداشته باشند به بیگانه تکیه می کنند و کم کم با وعده های فراوان و دروغین بعضی از آنها را فریب می دهند که ناخواسته اهداف آنها را در وظایفشان اجرا کنند و به این وسیله به مردم بهانه بدهند و مردم را نسبت به آنها بدبین و مایوس کنند.اولین حربه دشمن برای نفوذ در کشور ما همین هست.شمایی که حسین حسین می کنید.نیاید روزی که پشت رهبر و کارگزاران که از خود شما هستند را خالی کنید که بدون حمایت شما آنها بی تکیه گاه می شوند و ارکان نظام به خطر می افتد.لذا گناه بزرگی هست که هر کدام از ما بیاییم به این تفرقه دامن بزنیم و دشمنان را شاد کنیم.
پس حامی انقلاب و نظام و مسئولین باشید.حمایتشان کنید.اگر تخلفی دیدید تذکر بدهید.دوستانه .شما باید عامل امر به معروف باشید و ناهی منکر ...
اینها خود شما هستند.بدون اینها که با گوشت و خونشان دارند از آسایششان می گذرند و با این همه هجوم تبلیغ و جنگ روانی از آسمان و زمین دارند از مرزها مراقبت می کنند ?ما الان یک لحظه امنیت نداشتیم . شکر گزار خدا باشید که در یک کشور اسلامی هستید.جهت خواندن نماز مسجد ها و حسینیه ها را پر کنید .به خودسازی بپردازید .قرآن بخوانید و عمل کنید و به دیگران بیاموزید.
یاد و خاطره امام راحل و شهدا را زنده نگه دارید و به معصومین تمسک جویید.
امروز دم غروب رفتم جلوی کانون.برادران مشکی پوش و داغدار را پشت درهای بسته دیدم.چقدر از حسینیه صدای غربت و مظلومیت می آید.
حتما تلاش کنید زودتر درهای کانون را باز کنند و اماده کنند برای برپایی نماز جماعت و مراسم هفتگی.که به دشمنان ثابت کنید راه ما راه خداست و از این به بعد با حضور بیشتر در این کانون و مساجد و دست در دست هم گذاشتن به دنیا بفمانیم که ما از این تهدیدها و ترفندها که تازگی ندارد و از زمان پیامبر تاکنون به شیوه های مختلف علیه جماعت مسلمین اجرا می شده و می شود نمی ترسیم و شهادت در راه خدا آرزوی همه ما و البته سعادت واقعی ماست .که البته در بستر گرم خانه و زیر بار ذلت مردن جز سرافکندگی در پیشگاه امام حسین و همه شهدا
چیزی دیگر نیست.
میلاد امام حسن عسگری را به تمام شیعیان جهان تبریک می گویم.
دل امام زمان (عج) را در میلاد پدرشان شاد کنید با ذکر یک صلوات.....
اى کسانى که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالى که میدانید (این کار، گناه بزرگى است)!
و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است؛ و (براى کسانى که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمى نزد خداست!سوره مبارک انفال آیات 27و28
خیانت به خدا و پیامبر آن است که اسرار نظامى مسلمانان را به اختیار دیگران بگذارند، و یا دشمنان را در مبارزه خود تقویت کنند، و یا به طور کلى واجبات و محرمات و برنامه هاى الهى را پشت سر بیفکنند، لذا از ((ابن عباس )) نقل شده که هر کس چیزى از برنامه هاى اسلامى را ترک کند یک نوع خیانت نسبت به خدا و پیامبر مرتکب شده است
در ضمن
در حدیث از پیامبر نقل شده : ((آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب ، و اذا وعد اخلف ، و اذا ائتمن خان ، و ان صام و صلى و زعم انه مسلم )):
((نشانه منافق سه چیز است :
هنگام سخن دروغ مى گوید، و بهنگامى که وعده مى دهد تخلف مى کند و بهنگامى که امانتى نزد او بگذارند خیانت مى نماید، چنین کسى منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند)).
زمان تشییع جنازه شهدا : سه شنبه 9 صبح ( 25/01/1387 - 17:03 )
روابط عمومی کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز زمان و مکان تشییع جنازه شهدای واقعه بمب گذاری حسینیه سید الشهداء (ع) را به شرح ذیل اعلام کرد :
زمان : سه شنبه 27/01/1387 - ساعت 9 صبح
مکان : حرم مطهر حضرت احمد بن موسی (ع) به سمت گلزار شهداء
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت.
در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.
به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.
محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد دراین که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال 256 هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد.
محمد (ص) در آیینه تاریخ
.... و آنگاه که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل بدرستی که من فرستاده خدایم بسوی شما، تصدیق کننده آنچه که پیش از من بود از تورات و مژده دهنده رسولی که بعد از من می آید با نام او احمد است....
(صف/ آیه 6)
آفتاب، روز جمعه 17 ربیع الاول سال 570 میلادی مدتی است دمیده و کم کم از پشت کوههای شرق مکه بالا آمده و بر خانه های سمت غربی شهر تابیده است... آمنه در بستر دراز کشیده بود. با ورود عبدالمطلب و برخی از پسران او که همراه پدر ، به دیدنش آمده بودند، می خواست برخیزد و در بستر بنشیند. عبدالمطلب با اشاره دست او را از این کار بازداشت و سپس پیش رفت و ولادت نوزاد را به او تبریک گفت.
آمنه با دیدن پدر و برادران شوهرش، به یاد همسرش عبدالله افتاد، دلش فشرده شد و اشک در چشمانش حلقه بست، آهی کشید و در پاسخ تبریک پدر شوهر، لبخندی زد و تشکر کرد و به چهره کودک دلبندش که در کنار وی در خواب ناز فرو رفته بود، نگریست .... کودک دستهای کوچک و زیبایش را مشت کرده و در کنار صورت ملیح وگرد خود نگهداشته بود. موهای تیره رنگش مثل یک دسته سنبل تازه رسته برق می زد.
عبدالمطلب کنار او آمد و نشست. در چشمهای پدر بزرگ پیر، برق شادمانی دیده می شد. خم شد و در حالیکه
می کوشید بچه بیدار نشود، گونه های چون برگ گل او را بوسید. معلوم نبود کودک با کدام فرشته سخن می گفت زیرا همان طور که پلکهایش را بر هم فشرده و در خواب بود، لبخند شیرینی بر لب داشت (.... هنگامی که از شیر گرفته شد خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا راههای بزرگواری را پیمود و خویهای نیکوی جهان را فراهم نمود. نهج البلاغه/خطبه 192)
ـ روز هفتم ولادت کودک، عبدالمطلب قوچی برای نوه عزیز خود «عقیقه» کرد و با آن میهمانی باشکوهی ترتیب داد که عموم سران قریش و خاندان بنی هاشم، در آن شرکت داشتند پس از صرف ناهار، عبدالمطلب کودک را که در جامه سپیدی پوشانده بودند سر دست گرفت و به همگان نشان داد و گفت:
خدا را سپاس می گزارم که به ما فرزند عزیزی عطا فرمود؛ امروز صبح او را به خانه کعبه بودم و خدای را سپاس گفتم و نام او را «محمد» گذاشتم (مادر رسول خدا پیش از آن نام او را احمد گذارده بود (سیره جلسی/ ج 1/ ص 92 به بعد نقل از فروغ ابدیت/ تالیف آیه الله سبحانی).
در قرآن نام «محمد» صلی الله علیه و آله و سلم تنها چهار بار آمده است.
ـ محمد نیست مگر پیامبری از جانب خدا که پیش از او نیز پیامبرانی بودند.... (آل عمران/ 144)
ـ محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست لیکن او رسول خدا و خاتم انبیاء است.... (احزاب/40)
ـ و آنان که به خدا گرویدند و نیکوکار شدند و به قرآنی که بر محمد (ص) نازل شد که البته بر حق و از جانب خدا بود ایمان آوردند خدا از گناهانشان درگذشت و امرشان را اصلاح فرمود. (محمد/ 2)
ـ محمد فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار سخت دل و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند. (فتح/ 29)
2- بنا به روایتی از خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله (بحار الانوار/ ج15/ ص 105) ذکر اجداد رسول خدا از «عدنان» جد بیستم پیامبر فراتر نباید رفت ما به پیروی از دستور پیامبر گرامی، این شجرة طیبه را همان
تا عدنان، ذکر می کنیم که در آن هیچ اختلافی نیست: محمد، عبدالله، عبدالمطلب، هاشم، عبد منافی، قصی، کِلاب، مُرَّه، کَعْب، لُوی، غالب، فِهْر، مالک، نَضْر، کنانه، خزیمه، مدرکه، الیاس، مضر، نزار، معه، عدنان.
عبدالمطلب:
دوازده پسر و شش دختر داشت، پسرانش عبارتند از: عبدالله (پدر گرامی رسول خدا (ص)، ابوطالب، حمزه، عباس، زیبر، حارث (بزرگترین پسر اوست) حَجْل، مقوم، ضرار، ابولهب.
هاشم پدر عبدالمطلب، (در یکی ازسفرهای خود به یثرب با سلمی دختر عمرو خزرچی ازدواج کرد و عبدالمطلب تولد یافت او در یثرب نزد مادر خود مانده بود و هنوز پسر نابالغی بود که هاشم وفات یافت مطلب بن عبدمناف بعد از برادرش هاشم امر مکه و سقایت و مهمانداری حاجیان را به عهده گرفت. مطلب سفری به یثرب کرد و برادرزاده خود را که اینک بزرگ شده بود با اجازه مادر وی به مکه آورد و چون او را در ردیف خویش بر شتر سوارکرده بود مردم بی خبر از حقیقت امر گفتند مطلب، بنده ای خریده است ولی مطلب به آنان می گفت: وای بر شما این فرزند برادرهاشم است او رابه مدینه می آورم اما از آن روز نام عبدالمطلب بر وی که نام اصیلش عامر بود، باقی ماند.
وقتی مطلب در یمن وفات یافت عبدالمطلب در مکه بر سروری رسید و قریش او را به برتری پذیرفتند.
عبدالمطلب خدا را به یگانگی می پرستید و از پرستش بت بر کنار بود و سنتهایی نهاد که بیشتر آنها بعدا در قرآن و در سنت رسول خدا (ص) آمده است از جمله: وفای به نذر، پرداخت صد شتر دردیه، حرمت نکاح با محارم، بریدن دست دزد، نهی از زنده بگور کردن دختران، حرمت زنا و .....
پیامبر در مورد جد خود فرموده است که خدا در رستخیز جد من عبدالمطلب را به تنهایی در هیات پیامبران و هیبت پادشاهان محشور خواهد فرمود.
3- عبدالله: پدر گرامی حضرت رسول اکرم (ص) فرزند عبدالمطلب، مادرش فاطمه دختر عمروبن عائد بن عمران بن مخزوم....
وی از 24 سالگی با آمنه دختر وهب بن عبدمناف ازدواج کرد و آمنه پیامبر را از او به روایت کلینی (صاحب کتاب اصول کافی) در ایام تشریق(یازده، دوازده، سیزده ذی الحجه) یکسال پس از آنکه عبدالمطلب برای آزادی عبدالله از کشته شدن صد شتر فدیه داد.... در خانه ای واقع در نزدیکی جمره وسطی متعلق به شوهرش عبدالله باردار شد و سپس در خانه ای واقع در شعب ابی طالب پیامبر را به دنیا آورد. (پیامبر این خانه را به عقیل بن ابی طالب بخشیده بودند و فرزندان او بعدها آنرا به محمد بن یوسف ثقفی برادر حجاج بن یوسف فروختند. مادر هارون الرشید بعد آن را مسجد کرد).
عبدالله در بیست و پنج سالگی در بازگشت از سفر شام، در خانه ای از خانه های بنی النجار (دائی های پدرش) معروف به دار النابغه، بنا به مشهور پیش از ولادت پیامبر وفات یافت.
با استفاده از :
1- داستان پیامبران/ علی موسوی گرمارودی/ انتشارات قدیانی/ چاپ یازدهم 1379
2- نهج البلاغه/ ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی/ انتشارات علی فرهنگی/ چاپ دهم 1376
3- ترجمه قرآن/ استاد مهدی الهی قمشه ای
بهار جشن طبیعت است، و طبیعت در جشن بهاری خویش آنقدر زیباست که آدمی را مسحور خویش می کند، آن چنان که از سخن گفتن باز می ماند و حرف هایش، ناگفته، در ژرفای جانش انباریده می شود. به جای او گنجشگان پرگو سخن می گویند و زبان گنجشگان یعنی: بهار، برگ، نسیم، عطر.
آیین ها و رسم های مردم فرآیند الزامات و نیازهای درهم تنیده مادی و معنوی، در پیوند جغرافیایی و شیوه های تولید و ساختارهای اقتصادی دوره ای مختلف اند که برحسب ضرورت پیوسته در حال تغییرند و به مقوله هایی که در ژرفا معنا دارند پاسخ می دهند. در جمهوری اسلامی ایران تقویم دو گونه است.
نخست بر سال قمری مبتنی است و دیگری بر اساس سال شمسی (خورشیدی) قرار دارد. مبدا سال قمری هجرت رسول گرامی اسلام محمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله) از مکه مکرمه به مدینه منوره میباشد که برابر با سال 622 م بوده است.
سال «هجری قمری» تا سنه 1344 مبنای تاریخ رسمی کشور ایران بود. در آن سال که بر حسب تاریخ 1304سال شمسی از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام میگذشت، تاریخ شمسی (خورشیدی) برای امور دولتی انتخاب شد و به موجب قانون رسمیت یافت. اصل هفدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اینباره میگوید: «مبدأ تاریخ رسمی کشور، هجرت پیامبر اسلام (ص) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است، اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است ... »
سال قمری ده روز و شش ساعت و یازده ثانیه کوتاه تر از سال شمسی است. آغاز سال شمسی نخستین روز بهار است که مطابق با 21 یا 22 مارس از سال مسیحی میباشد، شش ماه نخستین سال را 31 روز می شمارند و ماههای بعد باستثنای اسفند که گاه 29 روز میشود را سی روز به حساب می آورند.
ایرانیان روز اول فروردین را نوروز می نامند، در زمانهای قدیم نوروز در اول بهار نبود و گاه به بهار و گاه به تابستان و ... می افتاد. در سال 471 ق به فرمان سلطان جلال الدین ملک شاه سلجوقی حکیم عمر خیام و چند منجم دیگر تقویم جلالی را تنظیم کردند و نوروز را در اول بهار یا نخستین روز برج حمل قرار دادند. بدین منظور قرار شد هر چهار سال یک روز بر تعداد روزهای سال بیفزایند و سال چهارم را 366 روز حساب کنند و پس از هر 28 سال ( هفت دوره چهار ساله ) به جای آنکه به آخرین ماه سال یک روز بیفزایند این روز را به نخستین ماه دوره بعد یعنی دوره نهم اضافه کنند. بدین ترتیب سال جلالی نزدیک ترین سال به سال شمسی شد. سال شمسی حقیقی 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 64 ثانیه است.
حیات دوباره
بهار دمیدن روح حیات است در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی. سال به پایان خود نزدیک می شود. شب به دنبال روز و روز به دنبال شب و این قصه که نامش قصه عمر است همچنان ادامه دارد.
پس باید هوشیار باشیم که فصل ها می آیند و می روند اما این عمر ماست که قابل بازگشت نمی باشد. بیایید از این تجدید بهار درس تجدید حرکت و تلاش را آموخته و ارزش واقعی عمر را دریابیم.
آغاز سال نو ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است.
آمدن فصل بهار و آغاز نوروز و رنگ تازه طبیعت این مسئولیت اغنیا جامعه را به آنان گوشزد می نماید که باید بخل نورزیده و از مال خویش در راه خدا به نیازمندان و محرومان کمک نمایند و حقوق فقرا را که خداوند به فضل خویش به آنان داده، ادا نمایند و با عمل خیر خود بهار انسانیت را جلوه و شکوه بخشند، چرا که به قول امام راحلمان (ره) آن روز عید داریم که مستمندان و مستضعفان ما به زندگی صحیح رفاهی و تربیت اسلامی و انسانی برسند ...... عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست آورد و درون خود را اصلاح کند.
با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی بر چشم و چراغ این ملت یعنی خانواده های معظم شهدا درود می فرستیم که با ایثار عزیزان خویش در راه اسلام اجازه ندادند استعمار بر مقدرات این کشور سایه افکند. آنان باید بدانند که شهدای عزیز ما عزیزان خدا بوده و اکنون میهمان خدا هستند.
با امید آن که خداوند توفیق آنچه انجام آن موجب خشنودی و رضای اوست به ما عطا نماید.
ان شاء الله این عید سعید و این سال نو بر همه مسلمین و ملت شریف ایران مبارک و مسعود باشد.
فرمان امام خمینی (قدس سره) مبنی بر تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی
سپاه، ارتش، بسیج، جهاد و دستگاه های دولتی باید یاد شهیدان را زنده بدارند و مفهوم شهادت، این مفهوم با عظمت و پر ارزش و بسیار مؤثر را در کشور ایران اسلامی، در میان ملت مبارز ایران احیا و حفظ کنند، اگر چه خون مطهر شهدای ما در سطح جهان بار دیگر این مفهوم را احیا کرد.
آنچه مهم است حفظ راه شهداست، یعنی پاسداری از خون شهدا، این وظیفه اول ماست. در قبال شهدا همه موظفیم.
مقام معظم رهبری
بنیاد شهید در 22 اسفند 1358، به فرمان امام (قدس سره) تأسیس شده و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق مقررات و قوانین مربوط به نهادهای عمومی غیر دولتی و در چهارچوب اساسنامه مصوبه و آیین نامه های مربوط زیر نظر رییس جمهور و نظارت عالیه مقام معظم رهبری اداره می شود. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی، زنده نگهداشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانواده های معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانواده های شاهد، خود اتکایی و قانونمند کردن ارائه خدمات به آنان، و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیت های این نهاد مقدس است. البته سابقه اولیه این نهاد به دوران آغاز قیام امام (قدس سره) به سال 1342، باز می گردد. بعد از قیام خونین پانزده خرداد 1342 گروهی از روحانیون انقلابی و مبارز و افراد نیکوکار به دستور امام (قدس سره) مأموریت یافتند تا به خانواده های شهدا رسیدگی کنند، که این کار در طول سال های مقاومت و مبارزه ادامه یافت و در سال های 57-1356، دامنه وسیع تری پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب، برای سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده های آنان، با فرمان امام (قدس سره) بنیاد آغاز به کارکرد که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهیدان، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین تر شد.
فرمان امام خمینی (قدس سره) مبنی بر تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی(1)
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی ایده الله تعالی
ملت شریف ایران می داند که نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب اسامی مرهون فداکاری قشرهای مختلف ملت است که در صف اول باید شهدای انقلاب – رحمة الله علیهم – و کسانی را که در این راه معلول و آسیب دیده شده اند، محسوب داشت. لهذا باید رسیدگی کامل به خاندان شهدا و آسیب دیدگان و معلولین در این راه، چه در حال انقلاب و چه قبل و بعد از آن به نحو احسن و با مراعات احترام آنان بشود.
ابتدا لازم است سازمانی به سرپرستی جناب عالی و هیأتی از معتمدین متدین و آگاه و آشنا بدین گونه امور، برای این مقصد مهم تأسیس شود که با اجرای طرح های مفید آن، ملت و دولت انقلابی دین خود را در مقابل این گروه فداکار در راه انقلاب اسلامی ادا نماید. شورای انقلاب موظف هستند برای این شروع مهم، بودجه کافی تصویب نماید و در اجرای آن سرعت عمل به خرج دهد و دولت و متصدیان امور موظف هستند موارد زیر را مورد تصویب و اجرای سریع قرار دهند:
1- اولویت فرهنگی: یعنی در مدارس و دانشگاه با تسهیلات مقتضی وارد شوند.
2- اولویت اقتصادی: یعنی مسکن، وسایل زندگی و سایر ما یحتاج زندگی برای آنان تهیه می گردد.
3- اولویت در استخدام: یعنی خانواده های شهدا و معلولین در استخدام دولتی اولویت داشته باشند و آنان که قدرت خدمت دارند به استخدام دولت در آیند.
4- کارت مجانی برای سوار شدن آنان در اتوبوس های دولتی داخل شهرها تهیه گردد.
5- کارت نیمه بها برای استفاده از وسایل نقلیه بین شهری مثل قطار و هواپیما و غیره.
6- تشکیل دفترچه مخصوص برای قدرت خرید از تعاونی های دولتی.
7- بیمه درمانی و استفاده از کارت ویژه خرید دارو.
8- قرار دادن حقوق رسمی برای معلولین که قدرت کار ندارند و خانواده شهدا بالنسبه به افراد آن خانواده.
9- ایجاد برنامه هایی در رادیو به عنوان معلولین و خانواده ی شهدا.
10- سازمان موظف است بدون فوت وقت، معلولین و آسیب دیدگانی را که احتیاج به معالجه دارند تحت علاج قرار دهد و در صورتی که با تصدیق طبیب لازم است برای معالجه به خارج از کشور بروند، اسباب مسافرت و مخارج معالجه آنان را فراهم نماید.
ضمناً متذکر می شود که اگر سازمان در موارد مرقومه به اشکالی برخورد نمود و یا از طرف بعضی متصدیان اهمالی شد، این جانب را مطلع نمایید تا در رفع آن به طور مقتضی عمل نمایم.
روح الله الموسوی الخمینی
ساختار سازمان بنیاد(2)
ریاست بنیاد با حکم رهبری، در مقام نماینده ولی فقیه و با حکم ریاست جمهوری در مقام رییس بنیاد به مدت 4 سال منصوب می شود و از طریق معاونت های فرهنگی، پژوهش و تبلیغات، تعاون و امور مجلس، اداری و مالی و برنامه ریزی و دفاتر ستادی، شامل: دفتر ریاست و روابط عمومی، اداره کل حراست، دفتر امور مشاورین، دفتر بازرسی و دفتر امور بین الملل و دفتر هیئت مرکزی گزینش از طریق ادارات کل استان ها و 242 اداره در سطح کشور هدایت عالیه و اداره امور بنیاد شهید را به عهده دارد.
اهداف و رسالت هامجموعه اهداف و رسالت های بنیاد به طور اختصار عبارتند از:
- احیا، حفظ و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان ضامن بقای مکتب نجات بخش اسلام و تشیع و به عنوان سلاح کسب استقلال و استمرار جمهوری اسلامی و مؤثرترین ابزار حفظ عزت جامعه و تمامیت ارضی کشور.
- زنده نگه داشتن یاد و نام شهیدان و حفظ آثار آنان و اجرای فرامین امام (قدس سره) در خصوص رسیدگی شایسته و همه جانبه به امور خانواده های شاهد.
- تکریم و تجلیل از یادگاران عزیز شهدا، مفقودین و اسرا.
- تبیین حق عظیم شهیدان و خانواده های آنان.
وظایف
بنیاد شهید علاوه بر وظایف خود یک نهاد هدایتگر، سیاستگذار، برنامه ریز و نظارت کننده است که وظیفه دارد تمام امکانات نظام و جامعه اسلامی را در جهت تحقق اهداف خود بسیج کند. بنابر این می توان وظایف آن را از سه جنبه، شهادت، شهید و خانواده شهید مورد بحث و بررسی قرار داد.
الف – شهادت:
1- برنامه ریزی و تلاش به منظور تبیین مفهوم و فلسفه جهاد، شهادت و ایثار، احیا، حفظ و ترویج فرهنگ و روحیه شهادت طلبی و جهاد و آکندن فضای جامعه از عطر شهادت به عنوان والاترین ارزش الهی از طریق: بسیج کلیه امکانات به ویژه نهادهای فرهنگی، اجتماعی، هنری، آموزشی و وسایل ارتباط جمعی.
2- شناسایی و ترویج عوامل رشد و توسعه فرهنگ شهادت طلبی.
3- کشف و شناسایی عوامل بازدارنده و مخرب فرهنگ شهادت و ایثارگری و مشارکت در امحای آن ها.
ب – شهید:
برنامه ریزی و تلاش برای تجلیل و تکریم شهیدان و زنده نگهداشتن یاد و خاطره آنان از طریق:
1- برگزاری مراسم یاد بود و سالگرد شهدا، با الهام از مکتب عاشورای حسینی و با استفاده از اعیاد و مناسبت های ملی و مذهبی.
2- حفظ قداست و نگهداری شایسته گلزار شهدا و محور قرار دادن این مرکز در برگزاری مراسم رسمی و مردمی با مشارکت مردم و نهادها و نامگذاری معابر و میادین و مراکز فرهنگی، اجتماعی و اماکن عمومی و ملی به نام شهدا و نصب یادمان های گوناگون شهید و شهادت.
3- تعمیق یاد و خاطره شهدا در عرصه فرهنگ و ادبیات و هنر و تاریخ.
4- جمع آوری و نگهداری و معرفی آثار فرهنگی، ادبی، هنری، وصایا و دیگر آثار شهدا.
5- تشویق و ترغیب و حمایت از اندیشمندان، ادبا و نویسندگان و هنرمندان، و معرفی ویژگی ها و فضایل اسوه های شهادت و ایثار.
ج- خانواده های شاهد:
برنامه ریزی و تلاش برای رشد و اعتلای مادی و معنوی خانواده های شاهد در زمینه های:
1- امور فرهنگی - آموزشی
2- امور فرهنگی – آموزشی
پیگیری و نظارت امور فرهنگی، تربیتی و آموزشی فرزندان شاهد و زمینه سازی رشد تعالی فکری، روحی، اخلاقی و تحصیلی آنان به منظور پذیرش مسؤولیت های جامعه اسلامی و به دست گرفتن امور جامعه از طریق:
- تهذیب و کسب معنویت و ارتقای معرفت دینی و بهره ور کردن استعدادها.
- نظارت در جهت ایجاد تسهیلات لازم برای ارتقای علمی، تحقیقی، آموزشی و مهارت های فکری و تخصصی و پرورش جسمی فرزندان شاهد و در تمام مراحل و مقاطع تحصیلی به بهترین وجه با همکاری مراجع ذیربط.
- تقویت روحیه خدمت به اسلام ناب در خانواده های شاهد.
2- امور معیشتی و رفاهی
تلاش در جهت خود اتکایی اقتصادی و تأمین اجتماعی و رفاهی خانواده های شاهد از قبیل:
- فراهم سازی تسهیلات و ارائه حمایت های لازم و آموزش های تخصصی، فنی و حرفه ای جهت ایجاد اشتغال مفید با همکاری مراجع ذیربط.
- تأمین و پرداخت حقوق، مستمری ومزایای خانواده های شاهد واجد شرایط در چهارچوب ضوابط مربوط.
ـ تأمین مسکن همسر و فرزندان تحت پوشش فاقد مسکن یا دارای مسکن نامناسب با کمک خانواده شاهد و مراجع ذیربط.
- تأمین خدمات درمانی همسر، فرزندان و والدین شاهد تحت پوشش، با همکاری دستگاه های ذیربط.
- ارائه خدمات و تسهیلات در زمینه ازدواج فرزندان و همسران شاهد.
- انجام اقدامات ممکن در جهت ارائه خدمات و مساعدت های ضروری به والدین شاهد.
3- امور حقوقی و قضایی
تلاش در جهت حل و فصل در رسیدگی امور حقوقی و قضایی خانواده های شاهد با همکاری مراجع ذیربط از طریق: پیشنهاد و همکاری با مراجع قضایی در تعیین و نصب و عزل قیم و امین و مراقبت بر اعمال اولیاء و اوصیاء و قیّم ها و حضانت کنندگان از صغار شاهد.
- مساعدت و همکاری با مراجع ذیربط در جهت تبدیل و تغییر در اموال و دارایی صغار شاهد در راستای مصالح آنان بر حسب موازین شرعی و در صورت لزوم پی گیری به منظور حل و فصل اختلافات مربوطه تا صدور حکم قطعی.
- در خواست تنفیذ وصیت نامه عادی شهدا از محاکم ذیصلاح و پی گیری امور مربوط به انحصار وراثت و مراقبت بر احصاء و تسهیم ماترک شاهد و تقویم و نگهداری حساب اموال صغار و محجورین و معاضدت حقوقی و قضایی خانواده.
سیاست ها و راهبردهای بنیاد بر اساس مبانی و اهداف مذکور، عبارتند از:
1- تلاش در جهت تحقق وجهه فرهنگی بنیاد.
2- بسیج نظام و جامعه اسلامی.
3- خوداتکایی خانواده های محترم شهدا.
4- قانون مندی و رعایت اعتدال.
5- تأکید بر انتشار فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خانواده های شاهد.
6- اصلاح ساختار نهاد.
7- استفاده بهینه از منابع اقتصادی.
فعالیت های فرهنگی
متعاقب صدور فرمان مورخ 6/1/1356، امام (قدس سره) مبنی بر رسیدگی بیشتر به امور فرهنگی یادگاران شاهد، شورای طرح و برنامه شاهد، متشکل از نماینده ولی فقیه و رییس بنیاد، وزرای فرهنگ و آموزش عالی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش، نسبت به تدوین اساسنامه اقدام کردند. متعاقباً ستادهای ویژه ای از قبیل شورای طرح و برنامه ریزی، ستاد امور تحصیلی فرزندان شاهد در بنیاد شهید و وزارتخانه های ذیربط پیش بینی و سازماندهی شد و برای بهینه ساختن فعالیت های فرهنگی و تداوم پیگیری جدی آنها، در سال 1372، معاونت فرهنگی تأسیس گردید و به تدریج با تغییر صعودی هرم سنی فرزندان شاهد و شرایط و موقعیت آن ها، تحولاتی را در ساختار تشکیلاتی خود ایجاد کرد که هم اکنون در قالب چهار اداره کل (آموزش عمومی، آموزش عالی، پرورشی و مددکاری و مشاوره) امور فرهنگی همسران و فرزندان شهدا را برنامه ریزی، سازماندهی و اجرا می نماید.
بخش پژوهش و تبلیغات
به منظور تبیین ارزش های والای شهادت و ایثار و زنده نگهداشتن یاد و نام شهیدان و نشر فرهنگ طلبی و نظر به اهمیت مأموریت فرهنگی بنیاد و لزوم برقراری نوعی توازن نسبی میان فعالیت های مادی و معنوی، در خرداد 1357، معاونت پژوهش و تبلیغات بنیاد شهید تأسیس شد تا تلاش های فرهنگی به طور متمرکز در جهت تحقق اهداف مذکور به انجام برسد. این معاونت نیز از چهار اداره کل و دفتر ستادی تشکیل شده است.
پی نوشتها:
1- صحیفه ی نور، جلد 12، ص 9-8، 25/12/1358.
2- لایحه ی اساسنامه ی بنیاد شهید، در 5 فصل و 16 ماده، در تاریخ 16/1/1377، به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
22 اسفند، سالروز صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر
تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی گرامی باد.
شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است.
و از آنجا که تجلیل و تکریم از ایثارگران به ویژه شهدای گرانقدر و جانبازان انقلاب شکوهمند اسلامی و سپاسگزاری از خانواده های معظم آنها در رأس برنامه های انقلاب و نظام اسلامی قرار دارد. حضرت امام خمینی (ره) بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی فرمان تأسیس نهاد مقدس بنیاد شهید انقلاب اسلامی را در 22 اسفند سال 1358 صادر فرمودند.
اهداف بنیاد عبارتند از:
1 – احیاء، فصل و ترویج فرهنگ شهادت در جامعه.
2 – زنده نگهداشتن یاد و نام شهیدان انقلاب اسلامی و حفظ آثار آنها.
3 – تجلیل، تکریم، صیانت و حمایت از خانواده های معظم شاهد.
4 – تلاش برای استفاده از امکانات عمومی جامعه و نظام و نیز بهره گیری از سرمایه و دارایی بنیاد برای رشد و اعتلای مادی و معنوی خانواده های معظم شاهد.
جایگاه نمایندگی در قانون اساسی
وظیفه تقنینی
1. وضع و تصویب قوانین
2. تفسیر قوانین عادی
3. تصویب عهدنامه ها و ...:
4. تصویب مراجعه مستقیم به آرائ عمومی
وظیفه نظارتی
1. نظارت تاسیسی (مثل تشکیل دولت)
2. سوال از وزرا و رئیس جمهور و استیضاح آنها
3. تحقیق و تفحص در امور کشور
4. اظهار نظر نمایندگان در همه مسائل داخلی و خارجی کشور
5. رسیدگی به شکایات مردم از طرز کار قوای سه گانه
6. انتخاب حقوقدان های شورای نگهبان
7. تصویب اعتبارنامه نمایندگان
وظیفه پاسخ به استعلام های قوه مجریه
1. برقراری محدودیتهای ضروری در کشور
2. گرفتن و یا دادن وام یا کمک های بلاعوض داخلی و خارجی
3. صلح دعاوی یا ارجاع به داوری
4. استخدام کارشناسان خارجی
5. تغییر خطوط مرزی کشور
6. فروش بناها و اموال نفیس دولتیادامه مطلب...