بهار جشن طبیعت است، و طبیعت در جشن بهاری خویش آنقدر زیباست که آدمی را مسحور خویش می کند، آن چنان که از سخن گفتن باز می ماند و حرف هایش، ناگفته، در ژرفای جانش انباریده می شود. به جای او گنجشگان پرگو سخن می گویند و زبان گنجشگان یعنی: بهار، برگ، نسیم، عطر.
آیین ها و رسم های مردم فرآیند الزامات و نیازهای درهم تنیده مادی و معنوی، در پیوند جغرافیایی و شیوه های تولید و ساختارهای اقتصادی دوره ای مختلف اند که برحسب ضرورت پیوسته در حال تغییرند و به مقوله هایی که در ژرفا معنا دارند پاسخ می دهند. در جمهوری اسلامی ایران تقویم دو گونه است.
نخست بر سال قمری مبتنی است و دیگری بر اساس سال شمسی (خورشیدی) قرار دارد. مبدا سال قمری هجرت رسول گرامی اسلام محمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله) از مکه مکرمه به مدینه منوره میباشد که برابر با سال 622 م بوده است.
سال «هجری قمری» تا سنه 1344 مبنای تاریخ رسمی کشور ایران بود. در آن سال که بر حسب تاریخ 1304سال شمسی از هجرت پیامبر عظیم الشأن اسلام میگذشت، تاریخ شمسی (خورشیدی) برای امور دولتی انتخاب شد و به موجب قانون رسمیت یافت. اصل هفدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اینباره میگوید: «مبدأ تاریخ رسمی کشور، هجرت پیامبر اسلام (ص) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است، اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است ... »
سال قمری ده روز و شش ساعت و یازده ثانیه کوتاه تر از سال شمسی است. آغاز سال شمسی نخستین روز بهار است که مطابق با 21 یا 22 مارس از سال مسیحی میباشد، شش ماه نخستین سال را 31 روز می شمارند و ماههای بعد باستثنای اسفند که گاه 29 روز میشود را سی روز به حساب می آورند.
ایرانیان روز اول فروردین را نوروز می نامند، در زمانهای قدیم نوروز در اول بهار نبود و گاه به بهار و گاه به تابستان و ... می افتاد. در سال 471 ق به فرمان سلطان جلال الدین ملک شاه سلجوقی حکیم عمر خیام و چند منجم دیگر تقویم جلالی را تنظیم کردند و نوروز را در اول بهار یا نخستین روز برج حمل قرار دادند. بدین منظور قرار شد هر چهار سال یک روز بر تعداد روزهای سال بیفزایند و سال چهارم را 366 روز حساب کنند و پس از هر 28 سال ( هفت دوره چهار ساله ) به جای آنکه به آخرین ماه سال یک روز بیفزایند این روز را به نخستین ماه دوره بعد یعنی دوره نهم اضافه کنند. بدین ترتیب سال جلالی نزدیک ترین سال به سال شمسی شد. سال شمسی حقیقی 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 64 ثانیه است.
حیات دوباره
بهار دمیدن روح حیات است در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی. سال به پایان خود نزدیک می شود. شب به دنبال روز و روز به دنبال شب و این قصه که نامش قصه عمر است همچنان ادامه دارد.
پس باید هوشیار باشیم که فصل ها می آیند و می روند اما این عمر ماست که قابل بازگشت نمی باشد. بیایید از این تجدید بهار درس تجدید حرکت و تلاش را آموخته و ارزش واقعی عمر را دریابیم.
آغاز سال نو ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است.
آمدن فصل بهار و آغاز نوروز و رنگ تازه طبیعت این مسئولیت اغنیا جامعه را به آنان گوشزد می نماید که باید بخل نورزیده و از مال خویش در راه خدا به نیازمندان و محرومان کمک نمایند و حقوق فقرا را که خداوند به فضل خویش به آنان داده، ادا نمایند و با عمل خیر خود بهار انسانیت را جلوه و شکوه بخشند، چرا که به قول امام راحلمان (ره) آن روز عید داریم که مستمندان و مستضعفان ما به زندگی صحیح رفاهی و تربیت اسلامی و انسانی برسند ...... عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست آورد و درون خود را اصلاح کند.
با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی بر چشم و چراغ این ملت یعنی خانواده های معظم شهدا درود می فرستیم که با ایثار عزیزان خویش در راه اسلام اجازه ندادند استعمار بر مقدرات این کشور سایه افکند. آنان باید بدانند که شهدای عزیز ما عزیزان خدا بوده و اکنون میهمان خدا هستند.
با امید آن که خداوند توفیق آنچه انجام آن موجب خشنودی و رضای اوست به ما عطا نماید.
ان شاء الله این عید سعید و این سال نو بر همه مسلمین و ملت شریف ایران مبارک و مسعود باشد.