بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت دوم
4) وی مجالس رقص وسماع را وسیله تقرب به پیشگاه خداوند می داند و حتی سماع را برتر از نماز می داند : (عرفان حقیقی/ص160) و (شرح زندگی مولوی-ناصر نجمی/ص17)
افلاکی شاگرد مولوی در مناقب العارفین می نویسد :
روزی در حضور مولانا رباب می زدند و مولانا ذوق ها می کرد. از ناگاه عزیزی (یکی از مریدان) درآمد که نماز دیگر (اذان) می گویند. (مولوی) لحظه ای تن زد (صبر کرد) و فرمود : نی نی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع نماز دیگر.هر دو داعیان حقّند. یکی (اذان و نماز) ظاهر را به خدمت می خواهد و این دیگر (سماع) باطن را به محبّت حق می خواند.
(احیاءعلوم الدین/ص406— مولاناجلال الدین/ص342)
در جایی دیگر ، در مقابل حدیث پیامبر اکرم (ص) که می فرمایند : « حبب الی من الدنیا النسا و الطیب و قره عینی الصلوه » ، مولوی می گوید : ما از این عالم سه چیز را اختیار کردیم : یکی سماع و یکی فقاع (آبجو) و یکی حمام.
(مناقب العارفین/ص406 و مولانا جلال الدین ص342)
فرزند خلف مولوی نیز می گوید : انبیا توجه و رویکرد به خدا را در قالب نماز به مردم می رساندند؛ اما اولیا (صوفیه) آن نماز حقیقی را به صورت سماع به عالمیان رساندند.
(ولدنامه/ص112 و مناقب العارفین/ص394)
مولوی می گوید :
پس غذای عاشقان باشد سماع که در او باشد خیال اجتماع
5) آیا باور می کنند مولوی غلو در شخصیت شمس تبریزی کرده و اورا خدای خود میداند و در بعضی تعبیراتش اورا مصداق « کن فیکون » و یا شمس را « سمیع وعلیم » میخواند.
وی می گوید : شمس من و خدای من نور من و هدای من
فاش بگویم این سخن شمس من و خدای من
(مثنوی معنوی/ص623)
6) آیا باور می کنند مولوی خود را هم عقیده همه فرقه ها دانسته. (یعنی یه چیزی شبیه به پلورالیسم دینی)
(کتاب عرفان حقیقی/ص159)
7) آیا باور می کنند مولوی قائل به جبر است یعنی تمام افعال ما از سوی خداوند صادر می شود. که این مخالف صریح با مبانی اسلام است.
(مثنوی معنوی/دفتراول/ص190)
منبع :سایت محاکمه