اگر نقدی بر کتابهای دکتر شریعتی شده است چند نمونه و یا کتاب بیاورید؟
پاسخ پرسشهای شما را در قالب نکته های زیر تقدیم می کنیم:
1- دکتر شریعتی می گوید: من جامع معقول و منقول نیستم و فقط در یک رشته خاص چیزی بلدم، و همه مسائل را از همان وجهه - که وجهه اجتماعی و جامعه شناسی است - مطرح می کنم و وجوه دیگر مسئله را متخصصین و کسانی که در این رشته ها کار کرده اند و آگاهی دارند باید طرح کنند. بنابراین این را باید یادآوری کنم که آنچه می گویم تمام آنچه در این باب باید گفته شود نیست بلکه آن چیزی است که من می توانم در این باب بگویم و این یادآوری برای همه مسائلی که در اسلام مطرح می کنم صادق است.دکتر شریعتی، انتظار مذهب اعتراض، ص22. شیخ قائم اسلامی، خرد داوری کند، ص53
2- دکتر شریعتی بارها گفته بود این طور نیست که آنچه را که من می گویم به عنوان یک نظریه فقهی و صد در صد اسلامی باشد، من برداشت و تلقی خودم را می گویم و حتی این احتمال را می داد که اشتباه کرده باشد و آرزو داشت که شخصیت ها و دانشمندانی که آنها صاحب نظر هستند نقد و تصحیح کنند آثارش را، به همین دلیل هم وصیت های زیادی کرده اند من جمله به آقای محمد رضا حکیمی و تنی چند از صاحب نظران. خود ایشان هم این تصمیم را داشتند مسائلی را که گفته اند بازنگری کنند که اجل مهلت نداد!دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیت ها، چاپ هفتم بهار 1376، نشر اشراقیه، ص83. گوینده مطلب حجت الاسلام دعایی. همین مطلب که دکتر شریعتی متوجه اشتباهات خود شد و به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح داد در کتاب «استاد مطهری و روشنفکران» ص64 آمده است.
3- شهید مطهری در این باره می نویسد:« ... نظر تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی خبر می ماند - هرچند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می افزود - در مسائل اسلامی (حتی در مسائل اصولی) دچار اشتباهات فراوان گردیده است»استاد مطهری و روشنفکران، انتشارات صدرا، چاپ ششم، ص64
شهید مطهری در نقد جزوه 15 و 16 اسلام شناسی شریعتی می نویسد: این جزوه مانند غالب نوشته های نوسنده از نظر ادبی و هنری اعلی است و از نظر علمی متوسط است و از نظر دینی و اسلامی صفر است.همان، ص34 یا اینکه شهید مطهری در نقد کتاب «حسین وارث آدم» (شریعتی) می فرماید: این جزوه نوعی توجیه تاریخ است بر اساس مادی مارکسیستی، توعی روضه مارکسیستی است برای امام حسین(ع) که تازگی دارد. امام حسین این جزوه همان امام حسین مظلوم و محکوم روضه خوانها است که هیچ نقشی در تاریخ ندارد با این تفاوت که امام حسین روضه خوانها لالقل سفره گریه ای برای توشه آخرت پهن کرده و امام حسین این جزوه ... ابزاری در دست جناح حاکم برای بهره کشی طبقه محکوم»حماسه حسینی، ج3، شهید مطهری،انتشارات صدرا، چاپ دهم، ص307-310
4- رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله العالی می فرمایند: «... مرحله بعدی این است که بیائیم آن مسائلی را که شریعتی با استفاده از آشنائی های خودش با فرهنگ اسلام فهمیده بود و ارائه داده بود با اصول اساسی فلسفی مکتب اسلام بیامیزیم و منطبق کنیم. آنچه که به دست خواهد آمد به نظر من مرحله جدیدی است که می تواند برای نسل ما مفید باشد، به تعبیر بهتر بیائیم شریعتی را با مطهری بیامیزیم. شریعتی را در کنار مطهری مطالعه کنیم.
ترکیبی از زیبائیهای شریعتی با بتون آرمه اندیشه اسلامی مطهری به وجود بیاوریم، آن به نظر من همان مرحله نوینی است که نسل ما به آن نیاز دارد.دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیت ها، ص72، به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی 30/3/60
از آنچه که ذکر شد روشن می شود که کتابهای مرحوم دکتر شریعتی به تنهائی نمی توانند منبع قابل اعتمادی برای نسل جوان ما باشد به خصوص اینکه ایشان (دکتر شریعتی) به اشتباهات خودشان پی برده بودند و قصد اصلاح آنها را داشتند که اجل مهلت نداد و اگر جوانی بخواهد از این کتابها استفاده کند نباید از نقدهای دلسوزانه شهید مطهری و دیگر بزرگان چشم پوشی کند و به تعبیر رهبر عزیزمان، باید کتابهای دکتر شریعتی را در کنار آثار شهید مطهری مطالعه کرد.
نقدهای زیادی بر نوشته های دکتر شریعتی نوشته شده است و شما می توانید برای روشن تر شدن پاسخ به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید:
1- استاد مطهری و روشنفکران.
2- نزاع سنت و تجدد، رسول جعفریان.
3- تتمه الایقاظ، محمد باقر شریعتی.
4- وسواس خناس، قاسم اسلامی.
5- خرد داوری کند، قاسم اسلامی.
6- حماسه حسینی، شهید مطهری، ج3، نقد حسین وارث آدم.
http://rss.nahad.ir/QAForm.aspx?ID=8548