نقش امام حسین(علیه السلام) در احیای امر به معروف و نهی از منکر
ضرورت امر به معروف و نهی از منکر حاکمان ملت ها
امر به معروف نسبت به علمای امت
امر به معروف نسبت به علمای امت است که این را حضرت بزرگترین مسئولیتخوداحساس میکرد و این وظیفه مهم را در جاهای مهمی از کردار و گفتار آن حضرتمتجلّی میبینیم که صریح ترین آنها خطبهای است که در مِنی" ایراد فرمود که بیشتر آنخطاب به علمای دینی مهاجر و انصار و سایر علما و فقهای آن زمان بود.
خطبه تاریخی حضرت سید الشهدا(ع)
آن حضرت فرمود: «ای مردم عبرت بگیرید از بدیادکردن خدا از علمای یهود.
اولیای خود را پند میدهد آن جا که فرمود: «چرا مردان خدا و علمای یهود، آنها(یهودیان) را از سخن گناه و خوردن حرام باز نمیدارند؟ چقدر زشت است کاریکه اینعلمای یهود میکنند» و فقط به این جهت خدا عیب آنها را اظهار فرموده که آنان(علمای یهود) مقابل چشم خود میدیدند که عمل منکر و فساد مرتکب میشوند، ولیآنان را از آن فساد و منکر نهی نمیکردند، به سبب آن چیزیکه از آنان ظالمان میگرفتندو از آنان میترسیدند، در حالی که خداوند میفرماید: «از مردم نترسید، از خدا بترسید...» .بعد، ای حاضران! شما جماعتی هستید که به علم مشهورید و به نیکی یاد میشوید و بهخیرخواهی معروف هستید به سبب خدا در دلهای مردم هیبت دارید، که افراد باشخصیت از شما هراسان و افراد ناتوان در مقابل شما احترام کنان. کسانی که شما از آنهابرتر نیستید و حقی بر آنها ندارید، شما علما در راه حوائج مردم وساطت میکنید وقتی کهاز عهدة آن برنیایند.
شما با هیبت پادشاهان و یا بزرگواری اشراف راه میروید. مگر نه این است کههمه اینها را به سبب این که مردم از شما انتظار دارند (که به وظیفه الهی قیام کنید) بهدست آوردهاید؛ اگر چه شما از بیشتر وظائف الهی کوتاهی میکنید. پس شما در حقپیشوایان استخفاف کردید، شما حق افراد ناتوان را تباه و حق خودتان را به خیال خودتانمطالبه کردید،
شما نه در راه خدا مالی صرف کردید و نه جان خود را در راه کسیکه شما راآفریده به مخاطره انداختید و نه در راه خدا با خویشاوندان خود دشمنی کردید. شما از خدابهشت و همسایگی پیامبران و در امان بودن از عذاب توقع دارید.
ای کسانی که ازخدا توقع بیجا دارید! من ترسیدم عذابی از عذابهای خدا بر شمانازل شود، زیرا به خاطر کرامت خدا به مقامی رسیدید که از دیگران برتر شدید و مورداحترام قرار گرفتید و شما به خاطر خدا در میان بندگانش مورد احترام قرار گرفتید.
در حالی که شما میبینید که پیمانهای خدا گسسته شده و شما اصلاً از این حادثهوحشت نمیکنید، ولی برای گسستن پیمانهای بعضی از پدرانتان ناراحت میشوید.
پیمان رسول خدا کنار زده شد و کوران و لالها و زمین گیرها در شهرهابیسرپرست ماندهاند و شما به آنان ترحم نمیکنید، نه مقام خود را میشناسید و نه کاریکه وظیفه مقام شما است انجام میدهید، ولی با دورویی و تملق نزد ستمکاران آرامشپیدا میکنید، تمام آنچه خدا به شما فرمان داده - از قبیل نهی از منکر دیگران و نهی ازمنکر بین خودتان - غافلید. مصیبت شما از همه مردم بزرگتر است، به جهت آن مقامعلمایی که شما ادعا میکنید، اگر ظرفیت آن را داشته باشید و این به سبب این است کهجریان امور اجتماع و احکام آن در دست علمای الهی است که، امانت داران حلال و حرامهستند.
اکنون این مقام از شما گرفته شده، زیرا از اطراف حق پراکنده شدهاید. بعد از اینکه دلیل واضح به شما رسیده، هر کدام در زبان خود سخنی گفتهاید و اگر شما به اذیتظالمان صبر میکردید و در راه خدا مشقتِ این وظیفه را بر خود هموار مینمودید کارهایخدا بر شما عرضه میشد و از شما صادر میگردید، ولی شما ستم کاران را به خود راه دادیدو کارهای خدا را به دست آنان سپردید تا آنان کارهای شبهه ناک و راههای شهوترانی راادامه دهند. فرار شما از مرگ و علاقة زیاد شما به این زندگانی دنیا - که بالاخره از شماجدا خواهد شد - آنان را بر شما مسلط کرده، پس شما ناتوانها را به دست آنان سپردید.خدا دربارة آنچه با هم نزاع داریم حاکم و در آنچه بین ما پیدا شد قاضی میباشد».
هنگام ایراد این خطبه اکثر علمای اسلام مانند عبداللهبن عباس، عبداللهبن عمر،جابر بن عبدالله انصاری، محمد حنفیه، عبدالله بن زبیر و سایر بزرگان علمای آن عصر درپای منبر آن حضرت حاضر بودند.
حضرت در این خطبه علمای امت را مسئولین اصلی حوادث خیر یا شرّ عالماسلامی معرفی کرده و وظیفة اصلاح حکام و زورمندان و دفاع از بیچارگان را به عهدةآنان میگذارد. به عبارت واضحتر: امر به معروف و نهی از منکر خود را متوجه علمایاسلام میکند، ولی بزرگترین معروفیکه آنان را به آن امر میکند، همان امر به معروف ونهی از منکر و خطرناکترین منکری که از آن میترساند، ترک این دو وظیفه یا تبدیلآن به عکس است، یعنی امر به منکر و نهی از معروف.
http://maroofyaran.net/gozaresh/10/ashora12.aspx