متاسفم که خیلی از ماها با اعمال و رفتارمان، گاهی با سکوتمان و حتی بعضی از ما با بلندگو شدن برای صحبت های آنها مهر تایید به رفتار جنایتکاران می زنیم و به طریقی شریک در اعمال آنها می شویم...
و هر مسلمان باید برگرد محور توحید بگردد و از تمام مشرکین و بت ها و استکبار برائت جوید و زیر بار هیچ کس جز خدا نرود و نشان دهد که از مبارزه خسته نشده است.
بىتفاوتى و تماشاچى بودن در برابر ظلم
یکى از عواملى که به فساد محیط دامن مىزند، و موجب تشویق گناه در جامعه مىشود، این است که مردم در برابر گناهانى که در محیط انجام مىشود بىتفاوت و تماشاچى باشند.
اسلام با دستور دقیق و گسترده دو فریضهى مهم «امر به معروف و نهى از منکر» و دو وظیفه عمیق «تولّى و تبرّى» و جهاد و دفاع به پیروان خود دستور مىدهد که نسبت به جامعه و رویدادهاى آن تماشاچى و بىتفاوت نباشند، بلکه با نظارت دقیق در صحنه حضور یابند و از هر گونه فساد جلوگیرى نمایند و به گسترش نیکىها همت گماردند. و در عقیده و عمل به یارى دوستان خدا «تولّى» بپردازند. و از دشمنان خدا بیزارى «تبّرى» جویند.
تولّى یعنى عشق به خوبان ورزیدن و تایید عملى راه آنان، که در راستاى پاکى محیط در دراز مدت بسیار عمیق و گسترده و نتیجه بخش خواهد بود.
تبرّى یعنى قهر و بىاعتنایى با فاسقان و ستمگران.
این دستورات بزرگ اسلامى هر فرد مسلمان را از بىتفاوتى و تماشاچى بودن نهى مىکند و با تاکید از آنها مىخواهد که در برابر گناه ایستادگى کنند و براى جلوگیرى از آن در صحنه حضور یابند و تا آخرین حد امکان در راستاى پاکسازى محیط کوشا و جدى باشند.
رضایت به گناه
رضایت به گناهِ گنهکار و خاموشى در برابر گناه نیز از عوامل زمینهساز اجتماعى گناه است و نقش به سزایى در پیدایش و استمرار گناه دارد.
خداوند به یهودیان زمان پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله که به پیامبر کُشى اجدادشان راضى بودند مىفرماید، «شما قاتل هستید!» چنانکه این مطلب در آیه 183 آل عمران آمده است.
امام صادق علیه السلام آنانرا که در عصر ایشان به قتل امام حسین علیه السلام در کربلا خشنود بودند قاتل معرفى کرد و با استناد به آیه مذکور فرمود: رضایت به قتل، انسان را در صف قاتلین قرار مىدهد.
در جریان کشتن ناقهى صالح با اینکه قاتل یک نفر بود خداوند همه قوم ثمود را مشمول عذاب نمود و کشتن ناقه را به همهى آنها نسبت داده و فرمود: «فَعَقَروها»
امیرمؤمنان على علیه السلام در تبیین این موضوع مىفرماید:
«و انّما عَقَر ناقَةَ ثمودَ رجلٌ واحد فعَمَّهم اللّه بالعذاب لَمّا عَمّوه بالرِّضا»
«ناقهى صالح را یک نفر از پاى درآورد اما خداوند همهى آن قوم را مجازات کرد چرا که همه به آن راضى بودند.»
روایات در این باره بسیار است به عنوان نمونه به ذکر سه روایت مىپردازیم:
1- امیرمؤمنان على علیه السلام فرمودند:
«الراضى بفعل قوم کالداخل فیه معهم و على کل داخل فى باطل اثمان اثم العمل به و اثم الرضا به»
«آنکس که به کار جمعیتى راضى باشد همچون کسى است که در کار آن قوم دخالت و شرکت دارد و آنکس که در کار باطل دخالت دارد دو گناه مىکند: یکى گناه عمل و یکى گناه رضایت به گناه.»
2- رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند:
«هرگاه گناهى در زمین پدیدار شود آنکس که در کنار گناه ناظر و حاضر است ولى از آن متنفر مىباشد مانند کسى است که از آن گناه غایب است. و کسى که از
گناه غایب (و دور) است ولى به آن خشنود و راضى است مانند کسى است که در انجام آن گناه حاضر و شریک است.»
3- در بعضى از زیارتنامهها از جمله در زیارت اربعین مىخوانیم:
«لَعن اللّه اُمّة سَمِعت بذلک فَرضیَتْ به»
«خدا لعنت کند امتى را که جریان قتل تو را شنید و به آن راضى شد.»
کمک به گناه و ظلم
یکى از زمینههاى اجتماعى که باعث گسترش گناه مىگردد اعانت بر ظلم است چرا که کمک به ظالم و گنهکار در جهت گناهش او را نیرومندتر و گستاختر مىنماید و همین اساس گسترش گناه و پیدایش گناهان دیگر خواهد شد، مثلاً بىحجابى یکى از گناهان اجتماعى است که اگر افراد دیگر کمک به موضوع بىحجابى کنند، هرگونه کمک باشد، باعث گسترش آن شده و به صورت عادى در همه جا رخنه خواهد کرد، خود این گناه نیز باعث کمک به گناهان دیگر است.
اسلام شدیداً از کمک به گناه و بخصوص اعانت ظالم نهى کرده است و در این زمینه هشدارهاى موکد نموده است.
اینک به آیات قرآن در این رابطه توجه کنید:
«تَعاونوا علىَ البِرّ و التّقوى وَ لا تَعاونوا عَلى الاِثمِ و العُدوان»
«در کارهاى نیک و تقوى یکدیگر را یارى کنید و هرگز در راه گناه و تعدى همکارى نکیند.»
براستى اگر در جامعه، همکارى در کارهاى نیک و مثبت و سازنده باشد و از همکارى در گناه و ستم خوددارى شود بخش بسیار مهمى از نابسامانىها، سامان مىیابد واز گناهان بسیارى جلوگیرى به عمل مىآید.
«و لا تَرکَنوا الَى الّذینَ ظلموا فتَمسّکم النّار»
«بر ظالمان تکیه نکنید که موجب مىشود آتش دوزخ شما را فراگیرد»
یعنى هرگونه تمایل، همکارى، دوستى و اظهار رضایت به ظالمان جرم است و از آن برحذر باشید و هرگونه پیوند خود را با آنها قطع کنید.
«فلا تَقْعُد بعد الذِّکرى مع القَوم الظّالِمین»
«بعد از توجه با قوم ستمگر منشین.»
«و لا تطع منهم آثماً او کفوراً»
«و از هیچ گنهکار و کافرى اطاعت نکن.»
به طور کلى در قرآن تمام آیاتى که در آن واژههاى «لاتطع، لاتطیعوا، لاتتبع» آمده بیانگر نهى از کمک به ظالمان و گنهکاران است.
در روایات اسلامى نیز با عناوین و تعبیرات گوناگون از کمک به گناه و هرگونه مساعدت با ظالم نهى شده که در اینجا به ذکر چند عنوان زیر بسنده مىشود:
1- کسى که بدعتگذارى را احترام کند و یا به رویش بخندد و به او پناه بدهد، در هدم اسلام کوشیده و از رحمت خدا بدور است.
2- هرکس خواهان بقاى ظالم باشد یا او را مدح کند و یا در برابر او فروتنى نماید در گناه عمل او شریک است و در جوار هامان (دلال مظلمه فرعون) در جهنم خواهد بود.
3-کسى که نام خود را در لیست حقوق بگیران زمامداران ظالم بنویسد، خداوند او را در قیامت به صورت خوک محشور مىکند.
4- نگاه (باتوجه) به چهره زمامدار ستمگر از گناهان کبیره است.
5- پذیرش امامت جماعت دربار ظالم کمک به ظلم است و پذیرندهاش مشمول لعن خدا است.
6- گناه فروختن اسلحه به دشمنان اسلام در حد کفر است.
7- در روز قیامت صدا مىزنند کجایند ظالمین و کجایند همکاران ظالمین حتى آنان که براى آنها دفتر و قلم فراهم کردند، که همه آنها با هم وارد دوزخ مىگردند.
8- اجراى دستور زمامدار ظالم باعث ورود به دوزخ با شدیدترین مجازات است.
9- رسول خدا صلى الله علیه وآله ده گروه دستاندرکار شراب را لعنت کرد که عبارتند از: کشاورز درخت انگور، نگهبان، تهیه کننده آن، حمّال، فروشنده، خریدار، تاجر، واسطه، شراب ده و شرابخوار.
10- امام رضا علیه السلام به یکى از دو مسافرى که خدمتش رسیدند فرمود: نمازت را تمام بخوان زیرا به قصد دیدار سلطان آمدهاى. (و سفرت سفر معصیت است).
11- قارى قرآن دَربار ستمگر براى هر حرفى ده بار مورد لعن قرار مىگیرد و همچنین مستمع قرآن از آن قارى براى هر حرف یکبار مشمول لعن است.
منبع :
http://www.qaraati.net/library/show.php?bn=11&start=118915