اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
خداوند دوست و سرپرست کسانى است که ایمان آوردهاند، آنها را از تاریکىها (ى جهل و کفر و فسق) به سوى نور (علم و ایمان و تقوا) بیرون مىبرد، و کسانى که کفر ورزیدند سرپرستان آنها طغیانگرانند که آنها را از نور (هدایت) به سوى تاریکىها (ى گمراهى) بیرون مىبرند. آنها اهل آتشند که در آنجا جاودانند
1- مؤمنان، یک سرپرست دارند که خداست و کافران سرپرستان متعدّد دارند که طاغوتها باشند و پذیرش یک سرپرست آسانتر است. <735> درباره مؤمنان مىفرماید: «اللّه ولىّ» امّا دربارهى کفّار مىفرماید: «اولیائهم الطاغوت» 2- آیه قبل فرمود: «قد تبیّن الرّشد من الغى» این آیه نمونهاى از رشد و غىّ را بیان مىکند که ولایت خداوند، رشد و ولایت طاغوت انحراف است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت» 3- راه حقّ یکى است، ولى راههاى انحرافى متعدّد. قرآن درباره راه حقّ کلمهى نور را به کار مىبرد، ولى از راههاى انحرافى و کج، به ظلمات وتاریکىها تعبیر مىکند. «النور، الظلمات» 4- راه حقّ، نور است و در نور امکان حرکت، رشد، امید و آرامش وجود دارد. «النور» 5 - مؤمن در بن بست قرار نمىگیرد. «یخرجهم من الظلمات» 6- طاغوتها در فضاى کفر وشرک قدرت مانور دارند. «الذین کفروا اولیائهم الطاغوت» 7- هر کس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواه ناخواه طاغوتها بر او ولایت مىیابند. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت» 8 - هر ولایتى غیر از ولایت الهى، ولایت طاغوتى است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت» 9- توجّه به عاقبت طاغوت پذیرى، انسان را به حقّ پذیرى سوق مىدهد. «اولئک اصحاب النّار»