ضرورت دوستی خاندان رسالت
عشق به اهلبیت علیهم السلام زمینهساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مهر ورزیدن به ارزشهای والای الهی میباشد.
رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی بدون دوستی اولیاء الهی ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و ولایت اهلبیت علیهم السلام میباشد. امام علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکنند:
«لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع ... و عن حبنا اهل البیت; (1)
در روز قیامت هیچ بندهای قدم برنمیدارد مگر اینکه از چهار چیز سؤال میشود ... [که چهارمین سؤال ]از دوستی ما اهل یتخواهد بود.»
براین اساس تقرب به خداوند و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت با عشق و دوستی آلپیامبر صلی الله علیه و آله عجین شده است.
مولوی میگوید:
هر که خواهد همنشینی با خدا
او نشیند در کنار اولیاء
مهرورزی به دیگران یک نیاز محبت اهلبیت علیهم السلام از دیدگاه علی علیه السلام
فطری است، اما چه زیباست که انسان در بذل محبت، خوبان و برترینها را برگزیند و اهلبیت علیهم السلام مظهر خوبیها و کمالاتند، چنانکه علی علیه السلام فرمود:
«هیچ کس را در کمالات و صفات زیبای انسانی با آلمحمد صلی الله علیه و آله نمیشود مقایسه کرد، دیگران که پرورده نعمت هدایت اهلبیت پیامبرند، هیچگاه با آنان برابر نخواهند بود.»
عواطف پاک و اظهار عشق و علاقه نسبتبه معصومین علیهم السلام و خاندان پاک پیامبر صلی الله علیه و آله عامل ثبات قدم در راه دین و دینداری است و عشق و محبتخالصانه به اهل بیت علیهم السلام انسان را در برابر گناه و فساد بیمه میکند.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آلمحمد
بهترین نوع ارتباط با پیشوایان معصوم علیهم السلام همان محبت و مودت میباشد که یک رابطه قلبی و درونی است و خداوند متعال هم در قرآن کریم به چنین ارتباطی دعوت کرده و میفرماید «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»; (2) «بگو: من بر انجام امر رسالت، از شما مزدی نمیخواهم مگر دوستی و محبت درباره نزدیکانم.»
در زیارت امین الله نیز میخوانیم: «خداوندا! دل و جان مرا شیفته اولیای برگزیدهات قرار ده و مرا در زمین و آسمانت محبوب گردان.» (3)
هر قدر محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی با ائمه اطهار علیهم السلام بیشتر باشد، تبعیت و همرنگی و همراهی و همدلی با آنها نیز بیشتر خواهد شد. نقش عشق و محبت در ایجاد همسانی، همفکری و همراهی و همسویی بسیار مهم است و مردم پیوسته از چهرههای محبوبشان الگو و سرمشق میگیرند. ایمان عاطفی به رهبری حتی در اطاعتسیاسی و اجتماعی هم تاثیر میگذارد و زمینهساز تبعیتی عاشقانه میشود نه یک اطاعت رسمی و تشریفاتی. در این صورت میان «شناخت»، «عشق» و «پیروی» رابطهای مستحکم به وجود میآید، زیرا معرفت محبت میآورد و محبت «ولایت و تبعیت.» (4)
عشق به اهل بیت علیهم السلام در دیدگاه علی علیه السلام از اهمیت ویژهای برخوردار است و آن حضرت در فرصتهای مختلف، درجات، زمینهها، نشانهها، آثار و برکات، آفات و موانع و بالاخره شیوههای ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام را بیان فرموده است. در این جا به طور فشرده به گزیدهای از آن گفتارها میپردازیم.
درجات دوستی
عشق ورزیدن به معشوق، بستگی به میزان شناخت عاشق ازکمالات و زیباییهای او دارد و هر کس براساس معرفتخویش به محبوب ارادت میورزد. اگر آشنایی ضعیفی داشته باشد بیتردید رابطه قلبی او هم در درجات پایین خواهد بود و هر قدر معرفت او به کمالات و فضائل محبوب خود بیشتر باشد ارادت قلبی، عشق و علاقه و در نتیجه خضوع و خشوع و تسلیم در برابر محبوب بیشتر و ریشهدارتر خواهد بود و ثمره متقابل این محبت نیز به نسبت عشق و علاقه و خضوع و تسلیم است.
امام علی علیه السلام در رابطه با درجات گوناگون دلباختگان اهل بیت علیهم السلام و نتیجه آن میفرماید: «من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و قاتل معنا بیده فهو معنا فی الجنة فی درجتنا، و من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و لم یقاتل معنا اعداءنا فهو اسفل من ذلک بدرجة و من احبنا بقلبه و لم یعنا بلسانه و لا بیده فهو فی الجنة; (5) هر کس ما را در دل دوست داشته باشد و با زبانش یاری کند و با دستش به دفاع از ما برخیزد (یعنی با تمام وجود دلباخته ما باشد)، در بهشت هم درجه و همنشین ما خواهد بود و هر که ما را با دل دوستبدارد و با زبان یاری کند و همراه ما با دشمنانمان نجنگد، یک درجه پایینتر خواهد بود و هر که با قلبش ما را دوست دارد ولی با زبان و دستبه یاری ما نشتابد، در بهشتخواهد بود.»
زمینههای عشق به اهل بیت علیهم السلام
پیوند دادن نوزادان با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و عجین کردن وجود آنان با عوامل عشق اهل بیت علیهم السلام و هموار کردن زمینه این محبت، تاثیر زیادی در شکلگیری وجود آنان داشته و آنان را در زندگی آینده خویش با آل محمد صلی الله علیه و آله مرتبط ساخته و از دلدادگان آن خاندان خواهد ساخت. امام علی علیه السلام میفرماید: «اما ان اهل الکوفة لو حنکوا اولادهم بماء الفرات لکانوا شیعة لنا; (6) بدانید که اگر مردم کوفه، کام نوزادان خویش را با آب فرات برداشته بودند، آنها شیعه ما میشدند.»
بدیهی است که آب فرات خصوصیتی برای مردم کوفه ندارد و تمام اهل عالم را شامل میشود چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «من گمان نمیکنم کام نوزادی را با آب فرات برداشته باشند ولی او عاشق ما اهل بیت نباشد.» (7)
البته راههای مختلفی برای زمینهسازی دوستی اهلبیت علیهم السلام در سیره و سخن معصومین علیهم السلام و به ویژه مولای متقیان وجود دارد که مجال مفصلتری میطلبد، همچون نامگذاری کودک با نامهای اهل بیت علیهم السلام، بردن به زیارت ومجالس آن بزرگواران، دقت در غذای کودکان، ذکر فضائل و آشنایی فرزندان با مقام اهل بیت علیهم السلام، ارتباط دادن خاطرات خوش زندگی با خاندان رسالت صلی الله علیه و آله و سایر مواردی که میتوانیم به وسیله آنها خود و فرزندانمان را در مسیر ارادتمندان آل پیامبر و شیفتگان حضرات معصومین علیهم السلام قرار دهیم.
نشانههای محبت و دوستی اهلبیت علیهم السلام
علاقه به یک چیزی و محبت داشتن به آن، علائم و نشانههایی دارد و بدون آن انسان نمیتواند به حقیقت ادعای دوستی کسی پی ببرد و حتی گاهی ممکن است انسان در حقیقی بودن ادعای دوستی، دچار تردید و اشتباه شود.
برخی از این نشانهها با توجه به سخنان امام علی علیه السلام عبارتند از:
1 - محبت توام با عمل و تقوا
دوست داشتن اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تقوای الهی و دلی پاک میخواهد. شیدای اهل بیت علیهم السلام باید دوستی خویش را در عمل نشان دهد وگرنه علاقه ظاهری نمیتواند چندان تاثیری در زندگی انسان داشته باشد.
علی علیه السلام میفرماید: «من احبنا فلیعمل بعملنا و لیتجلبب الورع; (8) هر که ما را دوست دارد باید مثل ما عمل کند و لباس پرهیزگاری را جامه و پوشش خود قرار دهد.»
ورع و تقوی و دوری از گناه باید سرلوحه زندگی محبان اهلبیت علیهم السلام باشد تا بتوانند عشق پاکان را در دل خود جای دهند و گرنه دلی پر از شوق گناه را چطور میتوان جایگاه و ظرف محبت اولیاء الهی قرار داد. شیفتگان اهل بیت علیهم السلام باید همیشه چنین زمزمه کنند:
دل جایگاه عشق تو باشد نه غیرتو
این خانه خداستبه شیطان نمیدهم
2 - عشق به دوستان اهل بیت علیهم السلام
کسی که آل پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست داشته باشد لزوما دوستان آنان را هم باید دوستبدارد. و این یکی دیگر از نشانههای شیفتگان اهل بیت علیهم السلام است. امیرمؤمنان علیه السلام در این رابطه میفرماید:
«هر کس میخواهد بداند که آیا عاشق حقیقی اهل بیت علیهم السلام استیا نه، به قلب خویش رجوع نماید، اگر در دلش محبت دوستان ما هست پس او دشمن ما نیست; دوست ماست، ولی اگر یکی از دوستان ما را در دلش دشمن میدارد، او دوستدار حقیقی ما نیست.» (9)
همچنین روزی شخصی به حضور علی علیه السلام آمده و عرضه داشت:
یا امیرالمؤمنین! من تو را دوست میدارم و به فلانی هم علاقمندم. و در آن حال نام یکی از دشمنان آن حضرت را برد. حضرت به او فرمود: «یا کور باش یا بینا.» (10)
ولایت و محبت ائمه معصومین علیهم السلام را نمیشود با دوستیهای دیگر مخلوط نمود; یعنی هم دل در گرو عشق آنان نهاد و هم دلبسته مخالفان آنها شد، و به عبارتی دیگر با یک دل نمیتوان دو دلبر داشت.
خلوت دل نیست جای صحبت اغیار
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
در زیارت جامعه کبیره میگوئیم: «فمعکم معکم لا مع عدوکم ...; [ای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله!] من با شما هستم، با شما هستم، نه با دشمن شما ... .» (11)
و در حدیث دیگری امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «من احب الله احب النبی و من احب النبی احبنا و من احبنا احب شیعتنا; (12) هر کس خداوند را دوست دارد پیامبرش را دوستخواهد داشت، و هر کس پیامبر صلی الله علیه و آله را دوستبدارد ما را وستخواهد داشت و هر کس ما را دوستبدارد شیعیان ما را دوست میدارد».
3 - کتمان محبت در نزد نامحرمان
بعضی افراد نه تنها قابلیت و استعداد محبت اهل بیت علیهم السلام را ندارند بلکه طاقت تحمل شنیدن مدح و ثنای آل پیامبر صلی الله علیه و آله را نیز ندارند. این خفاش صفتان که از دیدن نور حقیقت کورند از آن جا که از شنیدن فضایل و مناقب اهل بیت علیهم السلام گریزانند، از روی کینه و حسد موجب آزار و اذیت دوستان اهل بیت علیهم السلام میشوند و زمینه تحقیر آنان را فراهم میسازند.
گرچه باید گفت:
شبپره گر وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد
امیرمؤمنان علیه السلام از ابراز محبت در نزد چنین افرادی منع کرده و فرمودند: «ما را در پیش دشمنانمان مدح نکنید و در نزد نااهلان به ما اظهار علاقه ننمایید، زیرا آنان این عشق مقدس شما را برنمیتابند و موجب تحقیر و اذیتشما میشوند.» (13)
4 - آمادگی برای محرومیتها
ولایت اهل بیت و دلباختگی به این خاندان بدون آمادگی برای رنج و محنتها و با گریختن از انواع محرومیتها امکانپذیر نخواهد بود، زیرا:
نازپرورده تنعم نبرد راه بدوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
حقیقی بودن علاقه درونی شخص، هنگامی نمایان میشود که فرد مورد امتحان قرار گیرد و حوادثی تلخ و ناراحتکننده در زندگی انسان رخ نماید، آن گاه است که دوستان حقیقی از دوستان مجازی جدا میگردند و گرنه در هنگام راحتی و آسایش هر کسی میتواند ادعای دوستی اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد. آری راه عشق، راهی بس دشوار و رنجآور و بلاخیز است. عاشق صادق هرگز از رنج و بلای در راه دوست نمیترسد بلکه با شوق و رغبتبه استقبال آن میشتابد. امام علی علیه السلام میفرماید: «من تولانا فلیلبس للمحن اهابا; (14) هر کس ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را دوستبدارد باید برای محنتها پوستی دیگر بپوشد.» کنایه از اینکه آماده انواع بلاها و مشکلات باشد.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
جاننثاری و فداکاری با تمام وجود از علامتهای عشاق حقیقی اهل بیت علیهم السلام است و آنان رنجها و بلاهایی در طریق عشق به اهل بیت علیهم السلام با کمال میل، همچون لذتبخشترین جرعهها سر میکشند.
عاشق صادق برای اینکه با معشوق خود همنشین شود باید هستی خویش را در اختیار محبوب بگذارد و خود را از تمام محبتها و تعلقات دیگر رها سازد. به گفته حافظ:
بحری استبحر عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند، چارهنیست
باید در راه ولایت و محبت اهل بیتسختیها و رنجها را تحمل کرد و دم بر نیاورد و باید خون دل خورد و هیچ نگفت و این یکی از بارزترین نشانههای مهم شیفتگان اهل بیت علیهم السلام میباشد. امیرمؤمنان علیه السلام در سخنی دیگر فرمود: «من احبنا اهل البیت فلیستعد للفقر جلبابا; (15) هر کس ما اهل بیت را دوستبدارد پس باید فقر و محرومیتها را چونان لباس رویین بپذیرد.»
حتی در کلمات مولای متقیان نکاتی دیده میشود که آن حضرت عشق به اهل بیت علیهم السلام به ویژه دوستی خودش را برای اکثر مردم غیر قابل تحمل میداند و میفرماید: «لو احبنی جبل لتهافت; اگر کوهی مرا دوستبدارد درهم فرو میریزد.» یعنی محرومیتها و مشکلات و بلاها به سرعتبه سراغ او میآید و این سرنوشت در انتظار تمام پرهیزکاران و برگزیدگان و یاران حقیقی اهل بیت علیه السلام است. (16)
5 - برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام
یکی دیگر از نشانههای عشق حقیقی، دوری جستن از مخالفین و دشمنان عترت پیامبر صلی الله علیه و آله است. دوستدار حقیقی اهل بیت علیهم السلام باید از دشمنان آنان تبری جوید و محبتخویش را برای خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله خالص و بیآلایش سازد و در سخنان معصومین علیهم السلام فراوان دیده میشود که فرمودهاند:
«دروغ میگوید کسی که ادعای محبت ما خاندان را میکند ولی از دشمنان ما برائت نمیجوید.» (17)
عاشق اهل بیت علیهم السلام هیچ گاه در کنار تولی، تبری را فراموش نمیکند و اساسا بدون تبری از دشمنان، مودت و محبت معنی ندارد.
کفر و ایمان قرین یکدگرند
هر که را کفر نیست، ایمان نیست
امیرمؤمنان علی علیه السلام در سخنی زیبا به این نشانه دوستداران اهل بیت علیهم السلام اشاره کرده و میفرماید:
دوستی ما و دوستی دشمنان ما در وجود یک انسان جمع نمیشود، چون خداوند برای انسان دو قلب قرار نداده که با یکی این را دوستبدارد و با دیگری آن را دشمن بدارد. دوستدار ما باید عشق و علاقه خود را برای ما خالص بگرداند همانطوری کهطلا در داخل آتش خالص و تمام عیار میگردد. بنابراین هر کسی میخواهد بداند که دوست واقعی ما هستیا نه، قلب خود را مورد آزمایش قرار دهد. اگر در دل او همراه محبت ما، محبت دشمن ما هم باشد او از ما نیست و ما هم از او نیستیم.» (18)
آثار و برکات دوستی اهلبیت علیهم السلام
آن چنان که از سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام استفاده میشود، هر کار نیک و بدی در دنیا و آخرت آثار و نتایجی دارد; یعنی کارهای نیک، برکات و درجاتی را به همراه داشته و کارهای بد موجب سقوط انسان و رسیدن به درکاتی در دو عالم میباشد. در این میان دوستی و دشمنی اهل بیت علیهم السلام نیز از محدوده این قاعده کلی بیرون نیست; یعنی عشق و دوستی عترت پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان یک صفت ارزشمند موجب برکات و درجات و منزلت افراد است و در مقابل دشمنی و مخالفتبا آنان هلاکت و شقاوت ابدی در پی خواهد داشت. در این قسمتبا بهرهگیری از سخنان امیرمؤمنان علیه السلام به برخی از آثار و برکات عشق به اهل بیت علیهم السلام میپردازیم:
1 - حشر با اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت
علی علیه السلام فرمود: «من احبنا کان معنا یوم القیامة و لو ان رجلا احب حجرا لحشره الله معه; (19) هر که ما را دوستبدارد، در روز قیامتبا ما خواهد بود و اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور خواهد کرد.»
2 - بالاترین درجات بهشت
آن بزرگوار فرمود: «ان اهل الجنة ینظرون الی منازل شیعتنا کما ینظر الانسان الی الکواکب; (20) اهل بهشتبه منازل شیعیان ما (در بالاترین درجات آن) نگاه میکنند همانطوری که انسان به ستارگان مینگرد.»
3 - وصول به زیباترین نیکیها
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «احسن الحسنات حبنا و اسوء السیئات بغضنا; (21) زیباترین نیکیها دوستی و زشتترین بدیها مخالفت و دشمنی با ما است.»
4 - رسیدن به مقام شهید
حضرت علی علیه السلام فرمود: «والمیت من شیعتنا صدیق شهید; صدق بامرنا و احب فینا و ابغض فینا یرید بذلک الله عز و جل; (22) میتشیعه ما صدیق و شهید است چون که امر ما را تصدیق نموده و به خاطر ما دوستی و دشمنی نموده است و از این کار خود، خدای عز و جل را اراده کرده است.»
5 - چشم روشنی در هنگام مرگ
روزی حارث همدانی به حضور علی علیه السلام آمد. امام علیه السلام از علت آمدن او جویا شد. او گفت: عشق و علاقه به شما مرا به اینجا کشانیده است. حضرت در تایید سخن او فرمود: «به خدا همین طور است. هیچ انگیزهای جز محبت ما تو را به اینجا نیاورده است.» آن گاه علی علیه السلام به عنوان تشکر از اظهار علاقه این دوست صمیمی خویش، به او فرمود: «بدان که هیچ بندهای از دوستان ما نمیمیرد مگر اینکه در هنگام مردن، مرا آن طوری که دوست دارد میبیند و همچنین از دشمنان و مخالفین ما هم کسی نمیمیرد تا اینکه در هنگام مرگ، در حالی که دلش نمیخواهد، مرا میبیند و شرمنده میشود.» (23)
ای که گفتی فمن یمتیرنی
جان فدای کلام دل جویت
کاش روزی هزار مرتبه من
مردمی تا بدیدمی رویت
6 - دادرسی در سختترین لحظات
علی علیه السلام در حدیث دیگر به حارث فرمود: «لینفعک حبنا عند ثلاث: عند نزول ملک الموت و عند مسالتک فی قبرک و عند موقفک بین یدی الله; (24) [ ای حارث!] دوستی و محبت ما اهل بیت در سه جای مهم و سرنوشتساز برای تو سود خواهد داد: هنگام نازل شدن فرشته مرگ و موقعی که در قبر مورد سؤال و بازخواست قرار میگیری و زمانی که در روز قیامت در مقابل پروردگار ایستاده باشی.»
7 - قبولی کارهای نیک
اگر انسان تمام کارهای خیر و اعمال نیک را انجام داده، واجبات الهی را به جای آورد، اما از اهل بیت و ولایت و محبت آنان دور باشد، هیچ یک از اعمال و نیکیهای او ثمرهای نخواهد داشت.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «هر کس ما اهل بیت را دوست داشته باشد، ایمان او مفید بوده و اعمالش مورد پذیرش قرار خواهد گرفت، اما اگر کسی محبت ما اهل بیت را در دل نداشته باشد از ایمان خویش بیبهره بوده و کارهای نیک و اعمال دینی او مقبول نخواهد بود، گرچه روزها روزه گرفته و شبها به عبادت بپرازد.» (25) و در کلام دیگری آن بزرگوار به قنبر فرمود: «ای قنبر! به خدا قسم کسی که در دل یقین به ولایت ما خانواده داشته باشد برای او از عبادت هزار سال بهتر است، اگر بندهای هزار سال خدا را عبادت کند خداوند عبادت او را نخواهد پذیرفت تا اینکه ولایت ما اهل بیت را قبول داشته باشد.» آنگاه حضرت با تاکید بر اهمیت موضوع ادامه میدهد: «اگر بندهای هزار سال خداوند را عبادت کند و اعمال نیک هفتاد و دو پیامبر را هم به جا آورد، خداوند از او نخواهد پذیرفت تا اینکه ولایت ما را بپذیرد و گرنه خداوند او را به صورت به جهنم خواهد انداخت.» (26)
آفات محبت
ممکن است انسان در اثر نادانی یا غلبه احساسات و یا پیروی از هوای نفس در عشق ورزیدن به اهل بیت علیهم السلام دچار افراط و تفریط گردد و در نتیجه علاوه بر اینکه از کار خویش هیچ بهرهای نمیبرد، دچار زیان و هلاکت ابدی میگردد. مولای متقیان به این آفات بنیانبرانداز اشاره کرده و در نهجالبلاغه در مورد افرادی که در دوستی و محبت آن حضرت دچار انحراف میگردند میفرماید: «سیهلک فی صنفان: محب مفرط یذهب به الحب الی غیر الحق و مبغض مفرط یذهب به البغض الی غیر الحق و خیر الناس فی حالا النمط الاوسط فالزموه; (27) دو گروه نسبتبه من هلاک میگردند: کسی که در دوستی من افراط کند و شدت عشق و علاقه او را به انحراف از حق دچار نماید و کسی که در اثر شدت دشمنی با من به سوی باطل رود. بهترین مردم نسبتبه من کسانی هستند که راه اعتدال را بپیمایند، از آنها جدا نشوید.»
همچنین آن بزرگوار عدهای را که در مورد اهل بیت علیهم السلام غلو میکردند; یعنی در مدح و ستایش و بیان فضائل و مناقب آنان افراط نموده و مقام الوهیت را به آن بزرگواران نسبت میدادند برحذر داشته و مرز ابراز محبت را بیان میکند: «ایاکم و الغلو فینا، قولوا: انا عبید مربوبون و قولوا فی فضلنا ما شئتم; (28) از غلو در محبت ما بپرهیزید و اعتقاد داشته باشید که ما مخلوق و پرورده خداییم و آنگاه از فضایل ما هرچه دوست دارید بگویید.»
البته پدیده افراط گرایی در تاریخ اسلام یک عقیده خطرناکی بود و عدهای را هم به گمراهی و ضلالت کشانید. این اعتقاد فاسد در مورد شخص امام علی علیه السلام بیشتر بود، برای همین آن حضرت برای آگاهی بیشتر دوستان خویش با یک مثال، حقیقت مطلب را بیان میکند و میفرماید: «مثل من در میان این امت همچون عیسی بن مریم علیهما السلام است، گروهی او را دوست داشتند و در محبت آن حضرت افراط نمودند و در نتیجه هلاک شدند و عدهای هم به وسیله دشمنی با آن حضرت به بیراهه رفته و نابود شدند.» (29)
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?id=27947