و - صفّ جهاد ذوب شدن در بوته جهاد، مهمترین شرط تشکیل وحدت صفجهادى، ترقى و تعالى مجاهدین تا مرتبه پیوستن به حزب اللَّه است،مرتبهاى که بالاترین درجات تکامل در تشکیلات ایمانى و جهادى است. خداوند سبحان دراین رابطه مىفرماید: )یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْوَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِوَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ(313)). »اى کسانیکه ایمان آوردهاید! هر کس از شما از آیین خود باز گردد، خداوندجمعیتى را مىآورد که آنها را دوست دارد و آنان او را دوست دارند، در برابر مؤمنانمتواضع و در برابر کفّار سرسخت و نیرومندند، در راه خدا جهاد مىکنند و ازسرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این فضل خداست که به هر کس بخواهدمىدهد و فضل خدا وسیع، و او داناست.« جامعه مسلمان گاهى در معرض فتنههاى بزرگى قرار مىگیرد و دربرابر این فتنهها به درّه ارتداد سقوط مىکند، ارتداد از ارزشهاى وحى،ارتداد ازا حکام و راهنماییهاى کتاب و سنّت. در چنین حالاتى مشیّتالهى ایجاب مىکند که حزب اللَّه، از میان گروهى که داراى صفاتوویژهگیهاى ذیل هستند، به وجود آید: اوّل - خداوند آنان را دوست دارد. خداوند کسى را براى شخصخودش دوست نمىدار، بلکه بدان جهت دوست مىدارد که صفات نیک،ایمان و عمل صالح در وجود او به کمال رسیده است. وقتى که خدا کسى رادوست بدارد فرشتگان و اولیاى او نیز آن کس را دوست مىدارند و آسمانو زمین مسخّر او واقع مىشوند، زیرا همگى فرمانبردار خداوند هستند. دوم - آنان هم خدا را دوست مىدارند و احساس مىکنند که خداوند بهآنان تفضّل و عنایت کرده است، پس باید آنان به واسطه سود بخش بودن،وبه واسطه نماز، زکات، جهاد و فداکارى خدا را شکر کنند. آنان وقتىنماز مىگزارند و زکات مىپردازند و جهاد مىکنند، از راه جبر و اکراه ایناعمال را انجام نمىدهند، بلکه داوطلبانه وبا آگاهى و اختیار کامل دستبه این اعمال مىزنند و این ناشى از محبّت آنان به خداوند است. سوم - چون رابطه آنان با خداوند رابطه محبّت است و این بالاترینمراتب انسجام، توافق و هماهنگى است، همدیگر را نیز دوست مىدارندو در روابط بین خود با تساهل و آسانگیرى رفتار مىکنند، تا آنجا که بهعلّت بالا بودن مراتب فروتنى، ایثار، فداکارى و اجتناب از خودخواهىدر میان آنان، ناظر خیال مىکند که هر یک از آنان برده دیگرى است، زیراآنان در برابر مؤمنین متواضع و فروتن هستند. چهارم - امّا رابطه آنان با کفّار، براساس قدرت و مبارزه جویى است،زیرا آنان با کفّار با عزّت وسربلندى و پایدارى برخورد مىکنند و تحتتأثیر افکار آنان قرار نمىگیرند و از آنان نمىهراسند. پنجم - تلاش جامعه مسلمان، متراکم، سنگین و با دوام است، در برابرهمه دشواریهاى داخلى و خارجى پایدارى مىکند و در راه خدا پیوسته درجهاد است و بر ضدّ دشمنان خارجى و نقطه ضعفهاى داخلى خود مبارزهمىکند. ششم - ا نان در رفتار خود تحت تأثیر گفتههاى دیگران قرار نمىگیرند،بلکه مطابق با اندیشه سالم و بصیرت نافذ خود عمل مىکنند، و لذاشایعات و تبلیغات هیچگاه به جهاد آنان نمىتواند لطمهاى وارد کند