حق جهاد قرآن کریم : 1 - )وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْحَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُشَهِیداً عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِِهُوَ مَوْلاَکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ(285)). »در راه خدا جهاد کنید و حق جهادش را ادا نمائید. او شما را برگزید و در دین کارسنگینى و سختى بر شما قرار نداد، از آیین پدرتان ابراهم پیروى کنید، خداوند شما رادر کتابهاى پیشین و دراین کتاب آسمانى مسلمان نامید تا پیامبر گواه بر شما باشدوشما گواهان بر مردم، پس نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و به خدا تمسّک جوئیدکه او مولا و سرپرست شماست چه مولاى خوب و چه یاور شایستهاى!.« 2 - )فَلا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً کَبِیراً(286)). »بنابراین از کافران اطاعت نکن و به وسیله آن )قرآن( با آنان جهاد بزرگى بنما.« حدیث شریف 1 - امام صادقعلیه السلام فرمود: »الجهاد أفضل الأشیاء بعد الفرائض«(287). »بعداز واجبات، جهاد بهترین چیزهاست.« 2 - امام صادقعلیه السلام فرمود: »إنّ رجلاً أتى جبلاً لیعبد اللَّه فیه، فجاء به أهله إلى الرسولصلى الله علیه وآله فنهاه عن ذلک،وقال: إنّ صبر المسلم فی بعض مواطن الجهاد یوماً واحداً خیر له من عبادة أربعین سنة«(288). »مردى به کوهى رفت تا در آنجا خدا را عبادت کند. پس خانوادهاش او را نزدپیامبر اسلامصلى الله علیه وآله آورد و پیامبرصلى الله علیه وآله او را از آن کار منع کرد و فرمود: صبر ومقاومتمسلمان براى یک روز در برخى از سنگرهاى جهاد، از عبادت چهل سال براى او بهتراست.« 3 - از حضرت علىعلیه السلام سؤال شد که حکم انفاق در جهادِ واجب یامستحبّ، چیست؟ حضرت فرمود: »أمّا إذا لزم الجهاد بأن لا یکون بإزاء الکافرین من ینوب عن سائر المسلمین، فالنفقةهناک الدرهم بسبعمائة ألف، فأمّا المستحبّ الذی هو قصد الرجل وقد ناب عنه من سبقهواستغنى عنهفالدرهم بسبعمائة حسنة، کلّ حسنة خیر منالدنیا وما فیها مأةألف مرّة«(289). »اگر جهاد واجب باشد یعنى در مقابل کفّار، کسى نباشد که از سایر مسلمانان،کفایت و نیابت کند، دراین صورت انفاق یک درهم با هفت صدهزار حسنه برابر است.امّا در جهاد مستحبّ که با اختیار و داوطلب بودن خود شخص انجام مىشود و درجنگ نیازى به او نیست، دراین صورت انفاق یک درهم با هفتصد حسنه برابر استوهر حسنهاى، از دنیا و آنچه در دنیاست، یکصدهزار بار، بهتر و برتراست.« تفصیل احکام جهاد در راه خدا آنچنانکه حق جهاد است، جهاد بزرگ در برابر کفّارومنافقان، صبر و شکیبایى در امر جهاد؛ همه اینها به عنوان واجبوفریضه در قرآن کریم ذکر شده است. مقصود از این سه مقوله چیست؟ الف - در انسان انرژىها و توانهاى گوناگونى نهفته است، و خداوند ازفضل خود، هر انسانى را با استعدادها و شایستگىهاى ویژهاى برترىداده، و او بر خویشتن آگاه است. پس اگر انسان همه توان خود را به کاراندازد، و همه انرژى خود را آزاد سازد، در واقع حق جهاد در راه خدا راانجام داده است، زیرا خداوند بعداز آنکه امر به جهاد کامل کرده فرمودهاست: )...هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ...(290)). »... او شما را برگزید و در دین کار سنگین و سختى بر شما قرار نداد....« این آیه نشان مىدهد که حدّ و مرز حق جهاد، رسیدن به حالت عسروحرج است یعنى انسان، تا آنجا از توان و استعداد خود کار بگیرد که اگربالاتر از آن عمل کند، باعث مشقّت و دشوارى در زندگى او خواهد شد. در آیه دیگر خداوند مىفرماید: )...لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ...(291)). »خداوند هیچکس را جز به اندازه توانایىاش تکلیف نمىکند. انسان هر کار نیکىانجام دهد براى خود انجام داده و هر کار بدى کند به زیان خود کرده است.« جهاد یکنوع رویارویى، و کشمکش با طرف دیگر است، و بدون شکهر کسى که وارد میدان مبارزه شود، آخرین حدّ توان خود را به کار مىبنددتا پیروز شود. بنابراین بر شخص مؤمن است که او نیز تمام قدرت خود رابه کار اندازد. ب - قرآن کتاب جهاد است زیرا یک شیوه فراگیر براى زندگى است،وآن سرشار از قدرت و حکمت و به چالش کشیدن شیوههاى جاهلىاست. و هنگامیکه مؤمنان مسؤولیت پیاده کردن قرآن را به عهده مىگیرند،به وسیله آن با دشمنان به جهاد برمىخیزند، جهادى بزرگ و فراگیر، جهادبا کلمه طیّبه، با کلمه درهم کوبنده، با عمل مستمر و بىوقفه، با آمادگىکامل و با مبارزه مسلّحانه، این جهاد بزرگى است. از این بصیرت نکات ذیل را مىآموزیم: اوّل - ضرورت فراگیر بودن دیدگاه مجاهد. مجاهد تنها به یک بعد ازابعاد مبارزه نگاه نمىکند، بلکه مبارزه فرهنگى و تبلیغاتى، و در کنار آنمبارزه سیاسى و اجتماعى، و در کنار آنها مبارزه نظامى و مسلّحانه با همهابعاد خود در برنامههاى مجاهد قرار دارد. دوم - ضرورت هدایت گرفتن از وحى و استفاده از قرآن کریم در همهابعاد مبارزه. این ضرورت براى آن است که مجاهد، حدود و ثغور دین رانشکند و از طریق هدایت، منحرف نشود. سوم - چون جهاد داراى ابعاد گوناگون و مختلف است، پس مؤمن باهمه توان و انرژى خود جهاد مىکند؛ جهاد با اندیشه منظّم و سیستماتیکو تواَم با نوآورى و ابتکار در برنامه ریزىها؛ جهاد با مال و انفاق دارایىخود، جهاد با سلاح سخن و قلم و سایر ابزارهاى تبلیغاتى، جهاد از طریقروابط اجتماعى و والاترین درجه هم جهاد با خون است که مافوق هرنیکى قرار دارد.