جهاد با همسر گاهى ممکن است مرد یا زن مسلمان در مسیر جهاد، از طرف همسرشتحت فشار قرار گیرد و باعث تضعیف اراده او در ادمه جهاد شود. دراینجاست که باید در مقابل این فشارها مقاومت کرد، و بلکه براى کسبرضاى خدا با آنها به مبارزه برخاست. در روایت ابوجارود از امام باقرعلیه السلام در تفسیر آیه ذیل که مىفرماید:)إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلاَدِکُمْ عَدُوّاً لَّکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ( آمده است: وقتى که یکىاز مسلمانان مىخواست به سوى رسول خداصلى الله علیه وآله هجرت کند، فرزند وهمسرش دامن او را گرفتند و مىگفتند: تو را به خدا قسم مىدهیم نرو و مارا تنها نگذار و گرنه بعداز تو ضایع مىشویم. پس برخى از مسلمانان ازخانواده خود پیروى کرده و از هجرت صرف نظر مىکردند و لذا خداوندآنان را هشدار داده و از اطاعت فرزندان و زنان منع کرده است، امّا برخىدیگر از مسلمانان، خانواده را ترک گفته و مىرفتند ومى گفتند: قسم بهخدا اگر با من هجرت نکنید، خداوند ما و شما را در دارالهجره بهمنخواهد رساند، و ما هیچ نفعى براى شما نمىرسانیم، و چون خداوند آنانرا در دارالهجره بهم رسانید، امر کرد که به خانواده خود نیکى کنند و صلهرحم نمایند و لذا فرمود: )وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(. »و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، )خدا شما را مىبخشد(؛ چرا کهخداوند بخشنده و مهربان است.« در داستان همسر نوح و همسر لوط نیز درسى براى هر مرد مؤمنىاست که از طرف زنش تحت فشار قرار مىگیرد تا از مسیر ایمان،منحرفش گرداند. دراین صورت تنها با پایدارى، استقامت و جهاد استکه مىتواند در برابر وسوسهها و تحریکات زن مبارزه کند. در داستان همسر فرعون هم عبرتى براى هر زن مؤمنى است کهشوهرش مىخواهد او را گمراه کند یا تقوایش را برباید. او باید با توکّل برخدا، مقاومت کند هر چند کارش به جدایى و طلاق یا بدتر از آن بینجامد. با اینکه حفظ توافق و تفاهم بین زن و شوهر، اهمّیت فراوانى دارد،ولى نباید این تفاهم و همدلى به زیان دین تمام شود، و حدود و ثغور دینفداى روابط خانوادگى گردد، و لذا بر زن و شوهر است که حفظ دیانتخود را مهمتر از مسائل خانوادگى خود بدانند.