آیت ا... طالقانی و مساله شوراها نویسنده: محمد بسته نگار
آیات قرآنی در مورد شوراها که می توان به آن استناد کرد عبارتند از: الف- سوره آل عمران آیه 159: <و شاورهم فی الامر>، ب - سوره شوری آیه 38: <و امرهم شوری بینهم>، ج - سوره بقره آیه 233: <فان اراد فصالا عن تراض منها و تشاو فلا جناح علیهما>
آیه <و شاورهم فی الامر> که در بحبوحه جنگ احد و پس از شکست مسلمانان از قریش نازل شده و چون قبلا مسلمانان مساله شروع به جنگ را به صورت شورا حل کرده بودند و اکنون در این جنگ شکست خورده اند و ممکن بود که در بعضی این شبهه ایجاد شود که بایستی اصل شورا را کنار گذاشته تا شخص پیامبر)ص( هر تصمیمی در مورد مسائل اجتماعی می خواهد، خود تصمیم گیری نماید. اما قرآن صریحا به پیامبرش تاکید می کند که اصل <شوری> را فراموش ننماید.
مرحوم آیت ا... طالقانی در این رابطه در جلد پنجم تفسیر پرتوی از قرآن ذیل این آیه می گوید:
<با آن عواقب سخت و ناگواری که در شورای احد پیش آورد و آن ضربه ای که بر مسلمانان وارد شد و آن بزرگانی که از دست داد و آن شکاف و تفرقه فکری و جنگی که در اجتماع آنان پدید آمد و نزدیک بود یکسر متلاشی شوند، همه از آثار شورا بود که مدینه را بی پناه گذاردند و برخلاف نظر شخصی آن حضرت به سوی دشمن پیش راندند، با همه اینها باز اصل شورا را تحکیم می کند، چون پایه اجتماع اسلامی است و برای همیشه، تا اندیشه ها و استعدادها بروز کند و هر صاحب رایی خود را شریک بداند و مسلمانان برای آینده و همیشه تربیت شوند و بتوانند در هر زمان و هر جا بعد از غروب نبوت خود را رهبری کنند.> 11(
مرحوم آیت ا... طالقانی در ادامه تفسیر خود این نتیجه را می گیرد که اگر مردم اصل <شورا> را در روابط اجتماعی خود در نظر نگیرند سرنوشتشان را دیگران رقم زده و مستبدین و سلطه گران برآنها حاکم خواهند شد.
<اگر در این راه و برای تحکیم شورا هرچه زیان دهند ارزش دارد تا با هر شکستی آرا محکمتر و قدم ها ثابت تر شود و مانند بچه که همی به زمین افتد و صدمه بیند و برخیزد تا به اندیشه و پای خود مستقیم و محکم گردد.
شکست ها می گذرد، امت اسلامی باید به عالی ترین صورت اجتماعی باقی بماند. همیشه رهبری پیمبر و اوصیاء و تربیت شدگان در میان نیست. پس باید[ یا]خود را به دست سرنوشت رها کنند تا سرنوشتشان را دیگران تعیین کنند و یا گرفتار استبدادها و خودسری ها باشند و یا با شورای اهل نظر و آشنا و مومن به معنای اسلامی، امت را اداره کنند و پیش برند، هرچه پیش آید، گرچه در میان مسلمانان مانند احد اختلاف افتد و هر فرمانی دهند، ارزش روحی و آزادی و پیوستگی آن بیش از اینهاست، با آن که رسول خدا در میانشان بود، چه رسد به پس از او...> 22(
در تاکید براصل شورا مرحوم طالقانی در ادامه سخن خود به نقل سخنانی از امام علی)ع( و اشعاری از مولوی می پردازد که:
<علی علیه السلام می گوید:
<من استبد برایه هلک، و من شاور الرجال شارک ها فی عقول ها.
هر کس با ایستادگی بر روی نظر خود تنها آن را درست دانست هلاک و نابود شد و هرکس با مردان به کنکاش و تبادل نظر نشست در عقل هایشان شریک شده است. )نهج البلاغه / حکمت 161>.(33(
اشعاری که از مولوی بدان استناد شده چنین است:
<امر <شاورهم> پیمبر را رسید
گرچه رایی نیست رایش را مزید
در ترازو چو رفیق زر شده است
فی از آن که جو چو زر گوهر شده است
امر <شاورهم> برای این بود
کز تشاور سهو و کژ کمتر شود
کاین خردها چو مصابیح انورست
بیست مصباح از یکی روشنترست> 44(
بعداز انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357، از آنجایی که مرحوم طالقانی این انقلاب را یک انقلاب مردمی می دانست که متعلق به قشر و طبقه و گروه و شخص خاصی نمی باشد زیرا:
<خصوصیت انقلاب اسلامی ما این است... که از توده همه مردم، همه قشرها آغاز شده و برای همه قشرها است نه یک حزب و جمعیت خاص>55(
در ادامه این بحث بعداز انقلاب در یکی از مصاحبه های تلویزیونی چنین می گوید: <برای آن که مردم باید حق شرکت در سرنوشتشان را داشته باشند و این از نظر انقلاب ما مساله مهمی است هم از دید دموکراسی یعنی دخالت مردم در سرنوشت و هم از نظر اسلامی.
به نظر می رسد که این مساله باید هرچه زودتر ابعادش و طرحش بررسی شود و حدود و اختیاراتی که شوراهای شهری و روستایی دارند انجام بگیرد و مردم پس از سال ها از زندگی سیاسی و اجتماعی خود برکنار بودند دخالت فعال داشته باشند و در نتیجه بار مسوولیت دولت هم سبک تر بشود.> 66(
با این دید و با این تفکر ایشان تشکیل شوراها را از اولین مسائلی می دانستند که مردم بتوانند در سرنوشت خود دخالت نمایند، این است که به دنبال نظرات قبلی خود به آیه 233 سوره بقره استناد نموده و وجود شورا را در کلیه شئونات و مسائل زندگی و اجتماعی جاری می داند که:
<شورا فقط به یک عده ای که در کارهای عمومی مملکت و سطوح بالا باید دورهم جمع بشوند و با هم در مورد صلح و اقتصاد و وضع کشاورزی و اقتصادی و نظام سیاسی، نظر و رای بدهند، اختصاص ندارد، بلکه این مساله اعم است. از نظر قرآن و از نظر اسلام هر خانه ای باید یک مرکز شورایی باشد، هر دهکده و هر گروهی باید در کارشان یک شورایی داشته باشند. شما ملاحظه می کنید در قرآن، درباره زندگی خانوادگی یعنی شیردادن بچه که هیچ به چشم هم نمی آید و از نظر مردم مساله مهمی هم نیست، می گوید با مشورت باید باشد.
توجه می کنید در آیه ای که در سوره بقره است که از این جمله شروع می شود: <والوالدات یرصفن اول دهن حولین کاملین> مادرها بر حسب وضع طبیعی دوسال بچه شان را شیر بدهند. این دستور را می دهد، بعد در ضمن می فرماید اگر خواستند از شیر بگیرند <فان اراد فصال عن تراض منها و تشاور فلاجناح علیهما> اگر بخواهند بچه را از شیر بگیرند باید پدر و مادر راضی بشوند، مشورت کنند صلاح بچه هست؟ صلاح مادر هست؛ یا از پزشک مخصوص شان استفاده کنند.
وقتی قرآن در امرخانوادگی و شیردادن بچه می گوید باید همراه با مشورت باشد چه رسد به اداره یک روستا، چه رسد به اداره یک شهری یا یک کشوری. همه باید واحدهای شورایی باشد. آیا خود پیغمبر اکرم احتیاج به شورا داشت؟ ما از جهت وی و همه دنیا از جهت قدرت تعقل و برتری فکری رسول خدا، همگی معترفیم که رایش صائب بود و دارای صائب ترین رای ها بود. معذالک به خود پیغمبر خطاب می کند < و شاورهم فی الامر> یک عرب بیابانی را نادیده نگیر، بگذار او احساس شخصیت بکند که در کار سرنوشت خودش دخالت دارد.>77(
مرحوم طالقانی کمتر سخنرانی است که در سال 1358 تا زمان فوتش ایراد کرده باشد و نامی از شوراها برده نباشد. از جمله در یکی دیگر از سخنرانی های خود از دخالت مردم در سرنوشت خودشان از طریق شوراها چنین می گوید:
<یکی از همین تدابیر امورها شورا است <وامرهم شوری بینهم< >و شاورهم فی الامر> یعنی کار را به دست مردم دادن، همان توده محروم، همانهایی که زجر کشیده هستند، همان مستضعفینی که مستکبرین براینها حاکم بودند، راه نجاتشان این است که کار را به دست خودشان بدهیم.> 88(
یکی از جهانی که طالقانی تاکید روی شوراها دارد به اعتقاد ایشان اگر شورا و حاکمیت مردم نباشد دیگران به عنوان قیم و سرپرست تولیت مردم را به عهده گرفته و حاکمیت خودشان را تحمیل خواهند کرد. بنابراین برای جلوگیری از بازگشت استبداد و خودکامگی چاره ای جز حضور مردم در صحنه اجتماع آن هم به صورت پویا و فعال و اکتیو است که با این حضور مانع برگشت استبداد به اشکال مختلف می گردد. لذا طالقانی در توصیه نظریاتش در این زمینه چنین می گوید:
<مساله مهم دیگر این است که شورا یک اصل مترقی است به خصوص در دنیای امروز یا باید مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند یا نه؟ یا طغیان و استبداد و استکبار و در مقابل استضعاف، یا شورا.
یعنی اگر این نشد، آن است. اگر مردم در سرنوشت و مسیر زندگیشان و دخالت در کارهایشان ممنوع شدند، معنی اش این است که یک عده ای مثل قیم بالای سر اینها باشند مثل قیم برای صغار، اما نه قیم دلسوز، قیمی که هم مال صغیر را ببرد و هم عرض و استعدادهایش را از بین ببرد.>99(
طالقانی تنها راه بقاء نظام جمهوری اسلامی ایران را تشکیل شوراها و دادن کارها را به دست مردم می داند:
<در نظام عادلانه باید از پایین به بالا الهام بشود و نظام اجتماعی و رهبری را باید توده مردم انتخاب کنند... اگر شوراها تشکیل بشود، اگر مردم همه حق رای داشته باشند، همه حق نظر داشته باشند این هرم قابل بقاست والا آسیب پذیر است و ما باید متوجه باشیم.> 100(
آیت ا... طالقانی قبل از درگذشت در بهشت زهرا در آخرین خطبه نمازجمعه نیز از شوراها سخن گفت و چند روز بعد در سحرگاه 19 مهر 1358 به ملاقات پروردگارش شتافت. آخرین سخن طالقانی در یک جمع عمومی چنین است: <گروه ها و افراد دست اندرکار شاید این طور تشخیص بدهند که اگر شورا باشد دیگر ما چه کاره هستیم؟ شما هیچ!!
بروید دنبال کارتان بگذارید این مردم مسوولیت پیدا کنند.> 111(
پی نوشت:
1- سید محمود طالقانی - پرتوی از قرآن جلد پنجم سوره آل عمران از انتشارات شرکت سهامی انتشار چاپ اول بهمن ماه 1358 ص 395
2- پرتوی از قرآن جلد پنجم همان ص 395
3- پرتوی از قرآن جلد پنجم همان ص 397
4- پرتوی از قرآن همان جلد 5 ص 397
5- از آزادی تا شهادت - موسسه خدمات فرهنگی رسا- مجموعه مقالات، مصاحبه ها و ... طالقانی از زمان آزادی آبان ماه 57 تا زمان فوت ایشان ص 67 به نقل از کیهان سه شنبه 17 بهمن ماه 1357
6- مصاحبه تلویزیونی - کیهان 3 خرداد 58 به نقل از آزادی تا شهادت ص 185
7- از آزادی تا شهادت همان ص 472
8- از آزادی تا شهادت همان ص 351
9- از آزادی تا شهادت همان ص 471 و 472
10- سید محمود طالقانی - وحدت و آزادی - به کوشش محمد بسته نگار و سید محمد مهدی جعفری - مجموعه پنج سخنرانی از آیت ا... طالقانی - سخنرانی به مناسبت 30 تیر ص 17- از انتشارات شرکت سهامی انتشار تاریخ چاپ مهر 1361.