سزا نباشد آنکه دانشمند نیست، خوشبخت شمرده شود و آنکه مهربان نیست، ستوده به شمارآید . [امام صادق علیه السلام]
تا ظهور ...
خداشناسی فطری 2
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 10:8 عصر  

خداشناسی فطری
و بحرانهای زندگی آن گرد و غبارها را می‎زداید و آئینه فطرت را شفاف می‎سازد.
صدر المتألهین در این باره گفته است:
«وجود خدا، چنان که گفته‎اند، امری فطری است، به گواه این که انسان به هنگام رویارویی با شرائط هولناک، به سابقه فطرت خود به خدا توکل نموده و بطوری غریزی به مسبب الاسباب و آن که دشواری‎ها را آسان می‎سازد روی می‎آورد، هر چند خود وی به این گرایش فطری خود توجه نداشته باشد».[1]
علامه طباطبائی نیز در این باره می‎گوید:
«هیچ کس، اعم از مؤمن و کافر، ‌تردید ندارد که انسان در لحظه‎های خطر که از همه اسباب و علل نجات بخش ناامید می‎شود، به سوی قدرتی برتر که مافوق همه اسباب است و عجز و غفلت و نسیان در او راه ندارد روی می‎آورد و از او یاری می‎جوید، و از طرفی رجاء و امید مانند حب و بغض و اراده و کراهت و جذب و نظائر آن از صفاتی است که تعلق به غیر دارد و بدون تحقق متعلق آن در خارج، پدید نمی‎آید، بنابراین امید بالفعل در نفس انسان نسبت به وجودی قاهر، گواه بر تحقق عینی آن است، وجود چنین قدرتی را فطرت انسان به روشنی درک می‎کند، اگر چه در اثر سرگرمی بسیار به اسباب و امور ظاهری چه بسا از آن غفلت می‎کند، ولی این پرده غفلت به هنگام روی آور شدن خطر و شدائد زندگی کنار رفته و فطرت، نقش هدایتی خود را ایفاء می‎کند».[2]


قرآن کریم نیز در آیات متعددی این حقیقت که انسان در لحظه‎های خطرناک و بحرانی به خدای یکتا پناه می‎برد را بیان نموده است، از آن جمله می‎توان به آیه زیر اشاره نمود:
«فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ؛[3] آن گاه که سوار کشتی می‎شوند مخلصانه خدا را می‎خوانند، ولی هنگامی که آنان را به ساحل نجات می‎رساند شرک می‎ورزند.»
پاسخ به دو اشکال
اشکال اول:
امید به قدرتی برتر در لحظه‎های خطر و یأس از اسباب طبیعی بر واقعیت داشتن قدرت برتر دلالت منطقی ندارد، زیرا ممکن است منشأ آن علاقه مندی انسان به حیات و ادامه زندگی باشد، هر چند می‎داند که قدرت نجات بخشی در کار نیست. ولی میل به حیات، این تصور را در او پدید می‎آورد. بسان فردی که در حال غرق شدن است، او با این که نجات دهنده‎ای نیست، فریاد بر می‎کشد و استمداد می‎جوید.
پاسخ: احساس امید بسان حب، عشق، اراده، نفرت، و نظائر آنها واقعیت‎هایی متعلق به غیر (ذات الاضافه) می‎باشند، و اگر بالفعل تحقق داشته باشند، متعلق آنها نیز باید بالفعل موجود باشد، و در مثال غریق نیز حتی اگر به فرض، او بداند که امدادگر بشری وجود ندارد، همین فریاد استمداد جوئی او، حاکی از این است که امدادگری در واقع هست، و فریاد او بیانگر احساس درونی او نسبت به وجود قدرتی است که اگر اراده کند قادر به نجات او می‎باشد.
اشکال دوم:
اگر به راستی خداجوئی و خداگرائی از تمایلات فطری انسان است، چرا همه انسانها خداپرست نیستند، و همه خداپرستان به مسائل مربوط به خداشناسی ابراز علاقه نمی‎کنند؟
پاسخ: لازمه فطری بودن یک گرایش در انسان این نیست که در همه انسانها و در همه حالات به طور یکسان فعال بوده و آثار عینی آن تحقق یابد، نقش فطرت از جنبه ترتب آثار علمی آن در حد مقتضی است نه علت تامه، و از این جهت شرائط و علل خارجی در آن مؤثر می‎باشند، این امر به فطرت خدا خواهی انسان اختصاص ندارد، مثلاً علم دوستی از تمایلات فطری انسان است، ولی تجلی عینی آن در شرائط مختلف متفاوت است، و گاهی چنان اوج می‎گیرد که بر همه غرایز و تمایلات مادی چیره می‎شود و گاهی نیز به درجه صفر می‎رسد، ولی در همین حالت نیز علم و دانش امری محبوب و مطلوب است و انسان در ضمیر خود آن را می‎پسندد.
گفته‎‎هایی از دانشمندان
این مطلب که ایمان به خدا از ضمیر انسان سرچشمه می‎گیرد مورد قبول بسیاری از دانشمندان است و حتی برخی از آنان دل را بهترین راه برای شناخت خدا می‎دانند. پیش از این یادآور شدیم که از نظر روانشناسان، حس مذهبی یکی از ابعاد اصیل روح انسانی است. در این جا نمونه‎هایی از سخنان برخی از دانشمندان را یادآور می‎شویم:
1. پاسکال ریاضی دان معروف فرانسوی (متوفای 1662) گفته است:
«به وجود خدا دل گواهی می‎دهد نه عقل،‌و ایمان از این راه به دست می‎آید. دل دلایلی دارد که عقل را به آن دسترسی نیست».[4]
2. مالبرانش حکیم فرانسوی (1638ـ1715) می‎گوید:
«روح انسان هر چند به ظاهر به تن پیوسته است، ولی پیوستگی حقیقی و اصلی او به خدا است، اما چون انسان گناهکار شده، به تن متوجه گردیده و اتصالش به مبدأ ضعیف شده است، باید بکوشد تا آن اتصال قوت گیرد...
روح نمی‎تواند ادراک کند مگر آنچه را که با آن متحد و پیوسته است و چون به جسم بستگی حقیقی ندارد و اتصالش در واقع به خدا است، فقط وجود خدا را ادراک می‎کند...
از این بیان روشن می‎شود که ذات باری اثبات لازم ندارد، وجودش بدیهی، و علم انسان به هستی او ضروری است، و نفس انسان خدا را مستقیماً و بلاواسطه ادراک می‎کند».[5]
3. ویلیامز جیمز روانشناس معروف آمریکائی (1842ـ1910) درباره پدیده دین و ایمان به خدا از طریق روانشناسی، مطالعات گسترده‎ای انجام داده و کتابی را به نام «تنوع تجربه دینی» در این باره تألیف کرده است، که بخشهائی از آن به نام «دین و روان» به فارسی ترجمه شده است. نام برده می‎گوید:
«مایه اولیه مفهومات مذهبی از اعتقادات قلبی سرچشمه می‎گیرد، و سپس فلسفه و استدلال‎های تعقلی، آن مفهومات را تحت نظم و فرمول در می‎آورند، فطرت و قلب جلو می‎رود، و عقل به دنبال، او را همراهی می‎کند».[6]
و نیز می‎گوید:
«ما حس می‎کنیم که در وجود ما یک عیب و نقصی هست که مایه ناآرامی ماست، و نیز حس می‎کنیم که هر گاه با قدرتی مافوق خود ارتباط حاصل کنیم می‎توانیم خود را از این ناآرامی و ناراحتی نجات دهیم.
همین امر کافی است که انسان به یک حقیقت عالی‎تر متوسل شود، لذا در می‎یابد که خودی از او، بالای این ناراحتی‎ها و ناآرامی‎ها می‎باشد و با یک حقیقت عالی‎تری ـ که از او جدا نیست ـ مرتبط است که می‎تواند به او کمک برساند، و هنگامی که وجود نازل و مرتبه پائین او به گرداب و غرقاب است، ‌پناهگاه و کشتی نجات او خواهد بود».[7]
4. کریستوفر ماینرز پژوهشگر آلمانی (1747ـ1810 میلادی) که آثار انتقادی ارجمندی در باب تاریخ عمومی ادیان نوشته است. یکی از نخستین محققان جدید است که تأیید کرد که هرگز قومی بدون دین وجود نداشته است و دین در نهاد انسان سرشته شده است.[8]
5. فروید با اینکه مذهب را ساخته وهم بشر می‎داند، ولی در مورد معرفت فطری، موضع ملایم‎تری دارد؛ چنان که گفته است:
«نمی‎توان انکار کرد که بعضی از اشخاص می‎گویند در خود احساسی می‎یابند که بخوبی توصیف شدنی نیست. این تصور ذهنی از یک احساس ابدی که در عرفای بزرگ و همچنین در تفکر مذهبی هندی منعکس می‎شود ممکن است ریشه و جوهر احساس مذهبی را که مذاهب گوناگون، جلوه‎هایی از آن هستند تشکیل دهد».
فروید در این موضوع تردید دارد و اقرار می‎کند که با تحلیل روانی خود هرگز نتوانسته است اثری از چنین احساسی در خویش بیابد، ولی اضافه می‎کند که این امر به او اجازه نمی‎دهد وجود احساس مورد بحث را در دیگران انکار نماید.[9]
6. ماکس مولر می‎گوید:
«احساس غیرمتناهی، موجب تولد عقیده و دین می‎گردد».
7. ژان ژاک روسو گفته است:
«شعور فطری بهترین راه برای اثبات وجود خدا است».
8. انیشتین گفته است:
«دیانت من عبارت از یک ستایش نارسای ناقابل نسبت به روح برتر است».[10]
فطرت و دین در نگاه وحی
فطری بودن دین در قرآن کریم و احادیث اسلامی به صورت روشن مطرح شده است. گویاترین آیه در این باره آیه 30 سوره روم است که به آیه «فطرت» شهرت یافته است چنان که می‎فرماید:
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ به سوی دین حنیف (آیین توحید) استوار باش. یعنی در راستای فطرت الهی که انسان‎ها را براساس آن آفریده است، گام بردار، آفرینش خدا جایگزین ندارد. این آیین، پاسخگوی نیازهای اصیل بشر است، ولی اکثر انسان‎ها این حقیقت را نمی‎دانند.»
از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده که فرمود:
«کل مولود یولد علی الفطره». هر کودکی با فطرت دینی به دنیا می‎آید.
امام صادق ـ علیه السلام ـ در توضیح‌ آن فرموده است:
«مقصود این است که معرفت به این که خداوند خالق انسان و جهان است در سرشت هر انسانی نهفته است».[11]
امام علی ـ علیه السلام ـ یکی از اهداف بعثت پیامبران را تجدید میثاق فطری آنان با خدا دانسته است «لیستأدوهم میثاق فطرته»[12] و نیز فرموده است: توحید که کلمه اخلاص نامیده می‎شود ریشه در سرشت انسان دارد.[13]
احادیث درباره فطری بودن دین بسیار است که ذکر آنها در گنجایش این بحث نیست.
مناسبت دارد این بحث را با نقل ابیاتی از نظیری نیشابوری پایان دهیم:
غیر من در پس این پرده سخن سازی نیست راز در دل نتوان داشت که غمازی هست
بلبلان! گل از گلستان به شبستان آرید که در این کنج قفس زمزمه پردازی هست
تو مپندار که این قصه به خود می‎گویم گوش نزدیک لبم آر که آوازی هست
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مبدأ و معاد، ص 16.
[2] . المیزان، ج 12، ص 272، تفسیر آیه 53 سوره نحل...
[3] . عنکبوت/ 65.
[4] . سیر حکمت در اروپا، ج 2، ص 18.
[5] . مدرک قبل، ص 23ـ22.
[6] . دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، ص 57.
[7] . مدرک قبل، ص 122.
[8] . دین پژوهی، دفتر اول، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، ص 122.
[9] . کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 1، ص 308 به نقل از اندیشه‎های فروید، ص 89.
[10] . مدرک قبل، به نقل از ارتباط انسان و جهان، ج 1، ص 69، ج 3، ص 175.
[11] . تفسیر برهان، ج 3، ص 261.
[12] . نهج البلاغه، خطبه اول.
[13] . نهج البلاغه، خطبه 110. 


نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

تا ظهور ...

یاس
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 7 بازدید
بازدید دیروز: 125 بازدید
بازدید کل: 1018905 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

نقد و بررسی آثار علی شریعتی [176]
احکام جهاد [99]
خطر روحانی نماها [182]
افشای یک جنایت در حق نسل سوخته [238]
توسعه اقتصادی جهانی = رواج فساد [141]
کد قرار دادن فایل فلش در وبلاگ [1490]
سیاست عاشورا [197]
سیاست جهان گرسنه [145]
راههای صهیونیسم برای سلطه بر جهان و محو اسلام [151]
فلش احادیث امام حسین (ع) [297]
فلش زیارت ناحیه مقدسه [232]
آپلود رایگان فایل [124]
مهدی فاطمه عج [158]
حوزه آن لاین [124]
فتوبلاگ تا ظهور [125]
[آرشیو(21)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
حدیث[129] . مناسبت روز[47] . پاسخ به سوالات[23] . آلبوم عکس[20] . پژوهش در قرآن[19] . نقد و بررسی آثار علی شریعتی[13] . اخبار روز[9] . نقد و بررسی اشعار مولوی[5] .
نوشته های پیشین

امام حسین (ع)
حدیث
مناسبت ملی
آلبوم عکس
عمومی
پاسخ به سوالات
امام مهدی (عج)
معصومین
حضرت فاطمه (س)
اخلاق اسلامی
پژوهش در قرآن
امام علی (ع)
حضرت محمد (ص)
دفاع مقدس
حضرت معصومه (س)
امام صادق (ع)
حجاب
زبان عربی
مساجد و نماز جمعه
ماه رمضان
ولایت فقیه
امام حسن مجتبی (ع)
امام رضا (ع)
حج
روز قدس
اخبار کانون رهپویان وصال
نقد و بررسی آثار علی شریعتی
آرشیو
لوگوی وبلاگ من

تا ظهور ...
لینک دوستان من

یاوران مهدی (عج)
آلبوم تصاویر من
اعجاز علمی در قران وحدیث
همبستگی وبلاگنویسان مسلمان
ویژه نامه محرم سایت تبیان
ویژه نامه محرم سایت اعتقادات
ویژه نامه محرم سایت لبیک
ویژه نامه محرم سایت بلاغ
ویژه نامه محرم کانون وبلاگنویسان مذهبی
مرکز نشر اعتقادات
ویژه نامه محرم سایت معروف یاران
ویژه نامه محرم سایت غدیر
دانشنامه امام خمینی
پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی
وصیت نامه امام خمینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سیر خلقت نورانى حضرت زهرا(س)
معنی لغوی فاطمه
پیرامون اسامى حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏علیه
فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام ریشه‏ى شجره‏ى طیبه‏ى نبوت است
نام‏گذارى زهرا علیهالسلام
[عناوین آرشیوشده]