اساس عقل، پس از ایمان به خداوند ـ عزّوجلّ ـ، دوستی با مردم است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
تا ظهور ...
برهان نظم 2
شنبه 87 مرداد 5 , ساعت 10:4 عصر  

پاسخ
برهان نظم، از براهین تجربی نیست، تجربی بودن برهان به این است که حد وسط (کبرای برهان) حکم یا قضیه‎ای تجربی باشد. ولی حد وسط در برهان نظم، حکم یا قضیه‎ای است عقلی، همین گونه که در درس قبل بیان گردید.
از نظر عقل، نظم غایی با آگاهی و اختیار ملازمه دارد. هر گاه در جهان طبیعت نظم غایی موجود است، تفسیر عقلانی، بدون قبول آفریدگاری دانا، توانا و انتخابگر، ممکن نیست. اگر در تقریر برهان نظم از روش تمثیل استفاده شده و از مصنوعات بشری (خانه، ماشین و غیره) مثال آورده می‎شود، نه بدان جهت که می‎خواهند تشبیه و تمثیل را مبنای برهان نظم قرار دهند، بلکه برای آن است که مثالهایی از حکم عقلی و بدیهی را یادآور شوند.


به عبارت دیگر، ویژگی بشری بودن، و تجربه پذیر بودن در مصنوعات بشری در برهان نظم خصوصیتی ندارد، ملاک و مناط این برهان همانا ملازمه عقلی میان نظم غایی و دخالت علم و اختیار است، خواه نظم غایی مصنوع بشری باشد، یا پدیده‎ای طبیعی، ‌خواه چگونگی پیدایش آن قابل مشاهده و تجربه حسی باشد یا نباشد. هرگاه نظم غایی ملاک داوری خرد باشد، تمثیل نظم طبیعی به نظم بشری نه تنها خدشه‎ای بر برهان وارد نمی‎سازد، بلکه مایه استواری آن می‎گردد، چرا که نظم طبیعی مصداق اقوی و اکمل نظم غایی است. در نتیجه حکم (وابستگی نظم به علم و اختیار) قطعی‎تر و روشن‎تر خواهد بود. این روش استدلال همان است که «قیاس اولویت» نام دارد. و مفاد آن این است که هر گاه حکمی در فرد و مصداق ضعیف یک ماهیت وجود داشته باشد، در فرد و مصداق قوی به طریق اولی وجود خواهد داشت. اگر آزردن پدر و مادر با گفتن کلمه اُف و مانند آن به آنها، نکوهیده است، آزردن آنان از طریق ناسزا گویی و کتک زدن به طریق اولی نکوهیده خواهد بود. به گفته کلودام هزاوی، طراح ماشین الکترونیکی:
«اگر برای ماشین حساب طراحی لازم است، چگونه ممکن است برای بدن انسان، با این همه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و زیستی، طراحی لازم نباشد»؟![1]
اشکال دوم
شاید بتوان پذیرفت که از طریق برهان نظم می‎شود مدبری الهی برای جهان اثبات کرد، ولی هرگز نخواهیم توانست از این طریق وجود آفریدگاری را ثابت کنیم که در ادیان آسمانی معرفی شده است. یعنی خداوندی که از نظر صفات جمال و جلال هیچ گونه نقصانی ندارد.
از یک معلول خاص تنها می‎توانیم علتی را که قادر به ایجاد آن معلول است، استنتاج کنیم. بنابراین از یک جهان محدود و متناهی هرگز نمی‎توانیم به آفریننده‎ای نامحدود و نامتناهی راه ببریم[2].
پاسخ
هر برهانی رسالت ویژه‎ای دارد، رسالت برهان نظم بیش از این نیست که دیدگاه ماتریالیست‎ها را ابطال نموده و ثابت کند جهان طبیعت، معلول و مخلوق است و براساس طرح و تدبیر آگاهانه و حکیمانه پدید آمده است. اما این که آفریدگار جهان از نظر کمالات وجودی متناهی است یا غیر متناهی، بسیط است یا مرکب، ماهیت دارد یا ندارد، صفاتش عین ذاتش می‎باشد یا زائد بر ذاتش و مانند آن، از برهان نظم به دست نمی‎آید.
«ارزش برهان نظم در این حد است که ما را تا مرز ماوراء الطبیعه سوق می‎دهد. این برهان همین قدر ثابت می‎کند که طبیعت، ماورایی دارد. اما این که آن ماوراء واجب است یا ممکن، حادث است یا قدیم، واحد است یا کثیر، محدود است یا نامحدود، علم و قدرتش متناهی است یا نامتناهی، از حدود این برهان خارج است. اینها مسائلی است که برعهده فلسفه الهی است که با براهین دیگری اثبات می‎کند».[3]
اشکال سوم
از نظم و اتقان جهان طبیعت نمی‎توان به کمال علم و حکمت آفریدگار آن پی برد، زیرا احتمال دارد نظم کنونی پس از آزمون و خطاهای بسیار آفریدگار آن و پس از روزگاری طولانی پدید آمده باشد. ما اگر یک کشتی را ببینیم، در آغاز به هوشمندی و برجستگی سازنده آن حکم می‎کنیم، اما پس از آن که دانستیم او طرح خود را از دیگران اقتباش کرده است و آن طرح نیز پس از گذشت قرنها آزمون خطا به دست آمده است، اعجاب ما را نسبت به سازنده کشتی فرو خواهد کاست.[4]
پاسخ
اشکال یاد شده، ـ همچون اشکال پیشین ـ ناشی از درک نادرست رسالت برهان نظم است. هر گاه بپذیریم که برهان نظم بر وابستگی جهان طبیعت به جهان ماوراء طبیعت دلالت می‎کند و بر دخالت علم و اختیار در پیدایش نظم طبیعی گواهی می‎دهد، بر درستی برهان نظم مهر تأیید نهاده‎ایم. این که آفریدگار جهان آیا کمالات خود را کسب کرده است یا بالذات آنها را دارد، در قلمرو رسالت برهان نظم نیست و باید از راه‎های دیگری بررسی شود.
اشکال چهارم
مبناهای برهان نظم این است که شباهت معلول‎ها دلیل بر شباهت علت‎هاست، و چون معلول‎های بشری بر فاعل‎هایی دانا و انتخاب‎گر دلالت می‎کنند، معلول‎های طبیعی نیز که از نظر نظم به معلول‎های بشری شباهت دارند، بر فاعل یا فاعل‎هایی شبیه فاعل‎های بشری دلالت می‎کنند. نتیجه این برهان اثبات آفریدگاری است برای جهان همانند فاعل‎های بشری. حال اگر کسی خداوند را پیراسته از هر گونه مثل و مانندی بداند، نمی‎تواند نتیجه برهان نظم را بپذیرد. بنابراین برهان نظم، برهان عقلی و همگانی نخواهد بود.[5]
پاسخ
اولاً: برهان نظم مبتنی بر تمثیل و تشبیه نیست، و ثانیاً: تشبیه و تمثیل دو چیز به یکدیگر، بر مشابهت همه جانبه آن دو چیز دلالت نمی‎کند، بلکه تنها ویژگی مشترک میان مشبه و مشبه به ملاک و میزان است، مثلاً تشبیه انسان به شیر در ویژگی شجاعت است، و نه در دیگر خصوصیات شیر.
بنابراین، اگر از طریق مشابهت معلول‎های طبیعی به معلول‎های بشری، بر نیازمندی جهان به آفریدگاری دانا و مختار استدلال شود، آن چه مورد نظر است، همانا ویژگی دانایی و اختیار است، و نه دیگر صفات و ویژگی‎های بشر، حتی سطح و میزان دانایی و اختیار انسان نیز مقصود نیست، ‌بلکه تنها اصل دانایی و اختیار مورد نظر است. در این صورت برهان نظم با اصل پیراستگی آفریدگار جهان از مثل و مانند، هیچ گونه منافاتی ندارد.
اشکال پنجم
جهان طبیعت، بیش از آن که به یک کشتی یا خانه یا دیگر مصنوعات بشری شباهت داشته باشد، به یک موجود زنده چون حیوان و نبات شباهت دارد. بنابراین به جای آن که برای جهان علت و منشأیی بیرونی فرض کنیم. می‎توانیم علت و منشأ آن را، هم چون مبدأ حیات حیوان و نبات، درونی بدانیم. در این صورت برهان نظم وجود ماوراء طبیعت را اثبات نخواهد کرد.
«من تصدیق می‎کنم که جهان را اجزاء دیگری هست که شباهت زیادی به ساختمان عالم دارد. این اجزاء، حیوانات و نباتات‎اند. آشکار است که عالم به یک حیوان یا یک گیاه بیشتر شبیه است تا به یک ساعت یا یک ماشین بافندگی. بنابراین علتش به احتمال زیاد، به علت اولی شبیه است، پس می‎توانیم استنباط کنیم که علت عالم چیزی شبیه یا نظیر زاد و ولد حیوانی یا رشد و نمو نباتی است».[6]
پاسخ
اولاً: تشبیه جهان طبیعت به حیوان و نبات اشکال منطقی دارد، زیرا حیوان و نبات، جزئی از عالم طبیعت است. حال یا باید کل جهان را به جزء آن تشبیه کنیم یا جزئی از جهان را به جزء دیگر که مباین با آن است، تشبیه نمائیم و یا جزئی از جهان را به خود آن جزء. هیچ یک از فرض‎های یاد شده از نظر منطقی پذیرفته نیست. ولی تشبیه جهان به مصنوعادت بشری با چنین محذورهایی مواجه نیست.
ثانیاً: این که نظام جهان را نظامی دینامیکی و خود متحول بدانیم (و نه نظامی میکانیکی) نه با عقیده الهیون درباره ارتباط جهان با خداوند منافات دارد و نه پاسخگوی تفسیر عقلی نظم جهان است؛ زیرا میان نظم غایی و دخالت علم و اختیار در پیدایش و تدبیر آن نظم، ملازمه برقرار است. اگر چنین علم و اختیاری در درون جهان یافت نمی‎شود، چرا که حیوان و نبات چنین صفاتی را ندارند، باید برای جهان، مبدئی ماوراء طبیعی، دانا و مختار قائل شویم و این همان نتیجه‎ای است که برهان نظم عهده‎دار اثبات آن است.
اشکال ششم
در جهان طبیعت حوادثی رخ می‎دهد که برای موجودات دیگر زیانبار است، این حوادث همان شرور طبیعی‎اند. مانند زلزله و طوفانها. با وجود چنین پدیده‎های ناهنجار چگونه می‎توان طرح جهان را ناشی از عقلی سلیم و خیر اندیش دانست؟
«وقتی کسی طبیعت را مطالعه کند با همه اوصاف ناخوشایند آن، یعنی طوفانها و زلزله‎ها و منازعات یک قسمت طبیعت با قسمت دیگر، آیا می‎تواند نتیجه بگیرد که آن طرح ریزی از یک عقل سلیم و خوب ناشی شده است؟».[7]
پاسخ:
اولاً: اثبات همه صفات کمال خداوندی در محدوده برهان نظم نیست، و باید آنها را از راههای دیگری اثبات کرد.
ثانیاً: وجود شرور طبیعی با هیچ یک از صفات کمال الهی منافات ندارد. نه با توحید، و نه عدل و حکمت و نه دیگر صفات جمال و جلال خداوندی. این مطلب در بحث‎های آینده به تفصیل بیان خواهد شد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . اثبات وجود خدا، ص 166ـ170.
[2] . جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، ص 64.
[3] . علل گرایش به مادیگرایی، ص 154.
[4] . کلیات فلسفه، ص 217.
[5] . همان، ص 217ـ218.
[6] . کلیات فلسفه، ص 218.
[7] . همان، ص 224.


نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

تا ظهور ...

یاس
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 119 بازدید
بازدید دیروز: 140 بازدید
بازدید کل: 1018892 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

نقد و بررسی آثار علی شریعتی [176]
احکام جهاد [99]
خطر روحانی نماها [182]
افشای یک جنایت در حق نسل سوخته [238]
توسعه اقتصادی جهانی = رواج فساد [141]
کد قرار دادن فایل فلش در وبلاگ [1490]
سیاست عاشورا [197]
سیاست جهان گرسنه [145]
راههای صهیونیسم برای سلطه بر جهان و محو اسلام [151]
فلش احادیث امام حسین (ع) [297]
فلش زیارت ناحیه مقدسه [232]
آپلود رایگان فایل [124]
مهدی فاطمه عج [158]
حوزه آن لاین [124]
فتوبلاگ تا ظهور [125]
[آرشیو(21)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
حدیث[129] . مناسبت روز[47] . پاسخ به سوالات[23] . آلبوم عکس[20] . پژوهش در قرآن[19] . نقد و بررسی آثار علی شریعتی[13] . اخبار روز[9] . نقد و بررسی اشعار مولوی[5] .
نوشته های پیشین

امام حسین (ع)
حدیث
مناسبت ملی
آلبوم عکس
عمومی
پاسخ به سوالات
امام مهدی (عج)
معصومین
حضرت فاطمه (س)
اخلاق اسلامی
پژوهش در قرآن
امام علی (ع)
حضرت محمد (ص)
دفاع مقدس
حضرت معصومه (س)
امام صادق (ع)
حجاب
زبان عربی
مساجد و نماز جمعه
ماه رمضان
ولایت فقیه
امام حسن مجتبی (ع)
امام رضا (ع)
حج
روز قدس
اخبار کانون رهپویان وصال
نقد و بررسی آثار علی شریعتی
آرشیو
لوگوی وبلاگ من

تا ظهور ...
لینک دوستان من

یاوران مهدی (عج)
آلبوم تصاویر من
اعجاز علمی در قران وحدیث
همبستگی وبلاگنویسان مسلمان
ویژه نامه محرم سایت تبیان
ویژه نامه محرم سایت اعتقادات
ویژه نامه محرم سایت لبیک
ویژه نامه محرم سایت بلاغ
ویژه نامه محرم کانون وبلاگنویسان مذهبی
مرکز نشر اعتقادات
ویژه نامه محرم سایت معروف یاران
ویژه نامه محرم سایت غدیر
دانشنامه امام خمینی
پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی
وصیت نامه امام خمینی
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سیر خلقت نورانى حضرت زهرا(س)
معنی لغوی فاطمه
پیرامون اسامى حضرت زهرا سلام‏اللَّه‏علیه
فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام ریشه‏ى شجره‏ى طیبه‏ى نبوت است
نام‏گذارى زهرا علیهالسلام
[عناوین آرشیوشده]