از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که فرمود: «من نسبت به عالم برزخ برای شما نگرانم». از آن حضرت از معنای برزخ سؤال شد، پاسخ داد: «مقصود قبر است از لحظه مرگ تا قیامت».[1]
سؤال در قبر
یکی از مطالبی که در احادیث و نیز کتابهای کلامی پیرامون قبر مطرح شده است، مسئله سؤال در قبر میباشد. ما در این مورد به نقل سخن استاد کلام امامیه شیخ مفید(ره) (م/ 413) بسنده میکنیم:
«در احادیث صحیح از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده است که فرمود: فرشتگان بر اهل قبور وارد میشوند و درباره مسایل دین از آنان سؤال میکنند. در برخی از اینروایات آمده است که: دو فرشتهای که مأمور این کار میباشند، ناکر و نکیر نام دارند که بر میت وارد شده و از او درباره خدا، پیامبر، دین و امام سؤال میکنند، هر گاه پاسخ حق بگوید او را به فرشتگان ثواب تحویل میدهند، و در غیر این صورت او را به فرشتگان عذاب میسپارند. نیز در پارهای از روایات آمده است: نام دو فرشتهای که بر کافران وارد میشوند، ناکر و نکیر، و دو فرشتهای که مأمور سؤال از مؤمنان میباشند، «مبشر و بشیر نام دارند».[2]
در احادیث متعدد از ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ روایت شده است که: سؤال در قبر به دو گروه اختصاص دارد: یکی، آنان چه دارای ایمان خالص میباشند؛ و دیگری، آنان چه کافر محض باشند: «لَا یُساءَلَ فِی الْقَبْرِ اِلّا مِنْ مَحَضِ الإیمانَ مَحْضاً أوْ مَحْضَ الْکُفر مَحْضاً».[3]
ثواب و عقاب در قبر
مقصود از ثواب و عقاب در قبر همان ثواب و عقاب برزخی است، که بنا بر آنچه از آیات و روایات به دست میآید عمومیت نداشته و به دو گروه گذشته اختصاص دارد. شیخ مفید(ره) در اینباره گفته است:
«از روایات به دست میآید که: ارواح، پس از مرگ بدنها دو دستهاند: برخی از آنان بهرهمند از پاداش و یا گرفتار عقاب میباشند؛ و برخی از آنها ثواب و عقاب را درک نمیکنند، چنانکه از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که فرمود: روح آنان چه ایمان خالص دارند یا کافر محض میباشند، پس از مرگ به هیکلی همانند بدن دنیوی تعلق گرفته و تا روز قیامت به اعمال خود جزا داده میشوند. و در آن روز خداوند بدن او را زنده کرده و بار دیگر روح به بدنش تعلق گرفته و جزای کامل اعمال خود را میبیند».
شیخ مفید(ره) سپس در مورد مؤمنان به آیه مربوط به مؤمن آل یاسین، و در مورد کافران به آیه مربوط به عذاب آل فرعون استشهاد کرده و آنگاه گفته است:
«آنان چه ایمان خالص نداشته و کافر محض نیز نمیباشند، در عالم برزخ نه مورد سؤال واقع میشوند، و نه پاداشی را درک میکنند، و نه عذاب میشوند».[4]
لازم به یادآوری است در برخی روایات از گروه سوم که در عالم برزخ نه پاداش داده میشوند، و نه کیفر، و نه مورد سؤال واقع میشوند، به «مستضعفان» یاد شده است، چنانکه از امام صادق ـ علیه السلام ـ درباره مستضعفان سؤال شد، فرمود: آنان نه مؤمناند و نه کافر، بلکه در انتظار امر خداوند میباشند:
«هُمْ لَیْسُوا بِالمُؤمِنینَ وَ لَا بِالکُفّارِ، فَهُمُ الْمُرجَوْنَ لِأمرِ اللهِ».[5]
علامه مجلسی(ره) نیز آنجا که از طوایف سه گانه انسانها در عالم برزخ سخن گفته گروه سوم را که نه ثواب دارند و نه عقاب، به عنوان «مستضعفان» نامیده و گفته است:
«آنچه از آیات و روایات بسیار و براهین قطعی استفاده میشود، این است که نفس، پس از مرگ باقی است، و اگر کافر محض باشد معذب، و اگر مؤمن خالص باشد منعم میباشد، و اگر از مستضعفان باشد به حال خود رها میگردد...»[6]
او در جای دیگر نیز گفته است:
«مقتضای قواعد عدلیه و ظواهر نصوص دینی این است که سؤال در قبر به انسانهایی که واجد شرایط تکلیف بوده و مکلف بودهاند، اختصاص دارد، و شامل کودکان، سفیهان و دیوانگان و مستضعفان نمیگردد».[7]
بنابراین، مقصود از مؤمن و کافرِ محض کسانی هستند که شرایط تکلیف را دارا بودهاند.
دفع یک توهم
برخی توهم کردهاند که تعلق روح به بدن مثالی در عالم برزخ، مستلزم تناسخ بوده و در نتیجه باطل است؛ لیکن با توجه به آنچه در بحث تناسخ گذشت، نادرستی این پندار روشن است، زیرا تناسخ باطل از نظر عقل و شرع، آن است که روح پس از مفارقت از بدن بار دیگر به بدن مادی تعلق گرفته و بار دیگر حیات دنیوی را ادامه داده، و این جریان پیوسته تکرار گردد، و حال آنچه در اینجا سخن از تعلق روح به بدن برزخی است، نه بدن دنیوی، و این امر تکرار پذیر نبوده و با فرا رسیدن قیامت پایان میپذیرد.
بنابراین، هیچ یک از دو اشکال تناسخ معروف (تعلق دو نفس به یک بدن، ناهمآهنگی روح و بدن) متوجه تعلق روح به بدن مثالی نیست، و نتیجه میگیریم که تعلق ارواح به قالبهای مثالی در عالم برزخ، موضوعاً و حکماً با نظریه، تناسخ تفاوت دارد.
منبع :
اندیشه قم
http://www.andisheqom.com/
[1] . فروع کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج 1، ص 242.
[2] . تصحیح الاعتقاد،منشورات الرضی، ص 77. در برخی از روایات به جای ناکر، «منکر» آمده است، و نیز در برخی از روایات آمده است که: فرشتگان پاداش و کیفر، همان فرشتگان سؤال کننده میباشند.
[3] . فروع کافی، ج 1، ص 237ـ235؛ روایات: 1، 2، 3، 4 و 8.
[4] . تصحیح الاعتقاد، ص 70ـ69، نیز رجوع شود به اوائل المقالات، طبقه دوم، ص 89ـ87، و بحارالانوار، ج 5، ص 272 (نقل کلام شیخ از اجویه المسائل السرویه) رجوع شود.
[5] . تفسیر عیاشی، ج 2، ص 110.
[6] . بحارالانوار، ج 6، ص 270.
[7] . همان، ص 278.