د- دوستان دشمن
یا ایها الذین امنوا لاتتخذو الیهود و النصاری اولیاءه بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم (مائده: 51)
ای مؤمنان از یهودیان و مسیحیان (کسی را) دوست (صمیمی) خود قرار ندهید که برخی از آنها اولیاء برخی دیگر هستند و هر کس (سرپرستی یا) دوستی آنها را بپذیرد از آنها خواهد بود.
مسلمانان نه تنها موظفاند از دشمنان دین خدا برحذر باشند و با آنها دوستی نکنند بلکه دوستان دشمنان دین خدا نیز قابل اعتماد نبوده و نباید دوست مسلمانان قرا گیرند؛ چرا که افرادی هستند که با ارتباط خود با دشمنان خدا زمینه انحراف افکار و احیانا جاسوسی از مسلمانان را ایجاد میکنند. امام صادق(ع) فرمودند: دوست دشمن خدا، دشمن خداست.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: اعداوک (ثلاثه) عدوک و عدو صدیقک و صدیق عدوک.
دشمنان تو [سه گروهاند] دشمن تو، دشمن دوست تو و دوست دشمن تو.
پیامها
1. دوستی با دشمنان خدا در واقع دشمنی با خداست؛
2. دشمنان اسلام، علیه مسلمانان با یکدیگر متحدند؛
3. دوستی با کفار موجب لغرش مسلمانان و موجب سوء استفاده احتمالی کافران میباشد؛ و
4. کلمه ولایت در این آیه به معنای مودت و محبت است.
هـ مسلمانان متجاوز
و ان طائفتان من المؤمنین افتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امرالله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل (حجرات: 9)
اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر بجنگند میان آن دو را صلح دهید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تعدی کرد با او بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. اگر بازگشت میان آن دو به عدالت سازش دهید.
در شأن نزول این آیه آمده است که میان دو قبیله اوس و خزرج اختلافی رخ داد که کار اختلاف بالا گرفت و با یکدیگر به زد و خورد برخاستند که آیه فوق نازل گردید.
چه بسا گروهی از مسلمانان برای منافع دنیایی خود، به حقوق گروه دیگری از مسلمانان تعدی کنند. در این موارد ابتدا بر همه مسلمین واجب است که آنها را از درگیری بازدارند و میان آنها صلح برقرار کنند اما در صورتی که یکی از آنان به دیگری ظلم نماید، باید با او مبارزه کرد تا به امر خدا (صلح) تن دردهد.
پیامها
1. میان دو گروه از مسلمانان متخاصم باید صلح ایجاد کرد.
2. اگر یکی از دو گروه متخاصم مسلمان به مفاد صلح عمل نکرد با او باید جنگید.
3. داوری بین مسلمانان باید به عدالت باشد؛
4. سرنهادن به عهد و پیمان، یکی از دستورات محکم الهی است.
و- محاربان
انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم (مائده: 33)
همانا جزای کسانی که با خدا و رسولش میجنگند و در زمین به فساد میکوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت بریده شود و از آن دیار تبعید گردند. این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت.
جمعی از مشرکان خدمت پیامبر(ص) آمدند و مسلمان شدند، اما در آب و هوای مدینه بیمار شدند. پیامبر(ص) برای مدتی آنان را به خارج از مدینه فرستادند؛ مکان خوش آب و هوایی که شتران زکات را در آنجا به چرا میبردند. آنان با مداوا و استفاده از شیر تازه شتران بهبود یافتند، اما به جای تشکر از پیامبر(ص) دست و پای چوپانهای مسلمان را بریدند و چشمان آنها را کور کردند و شتران را غارت کردند! در این زمان آیه فوق درباره آنها نازل شد که پیامبر(ص) آنان را دستگیر کند و به مجازات برساند.( )
منظور از محاربه با خدا و رسول، فساد کردن از راه اخلال در امنیت عمومی و راهزنی (و قتل و غارت) است نه اینکه با همه مسلمانان جنگ کند. همچنین منظور تهدید فردی نیست. (مانند چاقوکشی برای یک شخص)، چون به امنیت عمومی خللی وارد نمیکند. تقتیل و تصلیب و تقطیع به معنای کشتن، دار زدن و بریدن به شدت (یا بسیاری) است و لفظ او میرساند که هر سه مجازات برای محارب در نظر گرفته نشده بلکه یکی از آنها به ترتیب بر او اجرا شود.( )
پیامها
1. محارب کسی است که برای گسترش در فساد و ایجاد اخلال در امنیت عمومی کوشش کند؛
2. جزای محارب، یکی از سه مجازات کشتن، بر دار کشیدن و یا قطع دست و پا به خلاف و یا تبعید است؛
3. منظور از اخلال، اخلال در امنیت عمومی است نه فردی؛ و
4. بعد از انعقاد صلح بین دو گروه از مسلمانان هیچ یک از دو گروه حق تعدی بر دیگری را ندارد.
راهکارهای دشمن در مقابله با مسلمانان
دشمنان اسلام از روشهای متنوع و متعدد و ناروایی برای نابودی مسلمانان استفاده میکنند. قرآن کریم با ظرافت و دقت تمام، خدعهها، شیوهها و اهداف کافران و مشرکان را برملا میسازد. از دید این کتاب بزرگ دینزدایی و ایجاد مانع در راه دینداری و دینداران، اختلافافکنی، تحریم اقتصادی، تحریف محتوای دین و تبلیغات سوء همراه با تحقیر و استهزاء مؤمنان، گسترش فساد و اقدام به جاسوسی و عملیات نظامی از راهکارهای دشمنان اسلام علیه مسلمانان میباشد که به آنها اشاره میشود:
الف- دینزدایی
یریدون ان یطفوا نورالله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون (توبه:32)
آنان (دشمنان اسلام) میخواهند که نور خدا را با دهانشان [نفس یا سخن خود] خاموش کنند ولی خداوند نمیگذارد تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید.
دشمنان اسلام در پی دینزدایی از جامعه اسلامیاند و در این راه همه کوشش و تلاش خود را به کار میگیرند. خداوند با یک تعبیر جالب کافران را تحقیر نموده و با یک جمله کوتاه معانی فراوانی را رسانده است:
الف: چراغهای کوچک با دهان خاموش میشود؛
ب: نورهای بزرگ را نمیتوان با دهان خاموش نمود؛
ج: نور خدا از همه نورهای عالم پرفروغتر است؛ و
د: پس کفار به هیچ وجه نمیتوانند نور خدا را با دهان کوچک خود خاموش نمایند.
در واقع خداوند تلاش کفار را به استهزاء گرفته است که چقدر مضحک است که انسان بخواهد با پف کردن دهان، نور عظیمی چون خورشید را خاموش کند در چنین صورتی آیا میتوانند نور خدا که خالق همه هستی است با دهان خاموش کنند.( )
پیامها
1. کافران همواره در تلاش پیگیر برای دینزدایی از جامعه هستند؛
2. تلاش آنان بسیار ضعیف و کارشان بیهوده خواهد بود (چون پف کردن نور خورشید)؛ و
3. خواست خداوند آن است که دین خود را کامل کند و هر چند کفار را خوش نیاید.
ب- گمراهی(1)
و جعلوا لله اندادا لیضلوا عن سبیله قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار (ابراهیم: 30)
برای خدا مثلها (مانندهایی) قرار دادند تا (مردم را) از راه او گمراه کنند، بگو برخوردار شوید (از نعمتهای دنیا) همانا سرانجامتان به دوزخ خواهد بود.
کافران در آتش آشکار خود برای جدا کردن مردم از دین حق، با مقاومت ایمانی مردم روبهرو میشوند و نمیتوانند در سد مستحکم ایمان آنان نفوذ کنند. هنگامی که از این راه ناامید میشوند یکی از شگردهای دیگر خود را به کار میبرند و آن ایجاد یک تصویر (قرائت) جدید از خدا یا دین خدا و یا کلام خدا است تا مگر در شعاع این قرائت جدید بتوانند انحرافی در ایمان مردم ایجاد نموده و آنان را به دنبال خود به انحراف بکشانند. ند مفرد انداد و به معنای مثل است و مراد، رب النوعها و بتهایی است که آنها را شریک خدا میپندارند و همین پندار آنها باعث گمراهی مردم میشود.( ) لام تعلیل در لیضل عن سبیله نشان میدهد که کفار به گمراهی خویش اکتفا نکرده بلکه میکوشند دیگران را هم به وادی کفر بکشانند. تعبیر به جعل نشان میدهد که انسان با پندار و خیال خام خود مثل و مانندی برای خدا میتراشد و جعل میکند که با واقع منطبق نیست.( ) بعید نیست که منظور از انداد مطلق اسبابی باشد که بشر بر آنها اعتماد کرده و آرامش درونی (کاذب) پیدا میکند و از یاد خدا باز میماند.( ) چه بسا ایجاد مذاهب جعلی توسط استعمار در قرن اخیر در همین راستا انجام شده است. برای نمونه، فرقه وهابیت و بهائیت توسط دولتهای انگلیس و روس ایجاد شدند تا ضمن ایجاد اختلاف در جامعه اسلامی و انحراف مذهبی، مردم مسلمان ایران را تضعیف کرده و مکتب شیعه را از رشد و تکامل بازدارند.
پیامها
1. ایجاد نمونههای جدید برای خدا، دین او و کلام او (قرآن) از شگردها و تدبیر کافران برای انحراف جامه اسلامی است ؛
2. کفار میخواهند که در گمراهی خود دیگران را نیز شریک کنند؛
3. منظور از نمونهها (انداد) چه بسا اسبابی باشد که به دروغ برای انسان آرامش ایجاد میکند و انسان را از یاد خدا بازمیدارد؛ و
4. ایجاد فرقههای به ظاهر مذهبی (جدید) از ترفندهای دشمن است که در مسیر تضعیف مبانی مکتبی صورت میپذیرد.
گمراهی(2)
ودت طایفه من اهل الکتاب لو یضلونکم و ما یضلون الا انفسهم و مایشعرون (آل عمران: 69)
گروهی از اهل کتاب دوست دارند که شما را گمراه کنند در حالی که جز خودشان را گمراه نمیکنند و نمیفهمند.
در شأن نزول آیه آمده است که: جمعی از یهود کوشش داشتند افراد سرشناس و مبارزی از مسلمانان پاکدل چون معاذ و عمار و دیگران را به آیین خود دعوت کنند و با وسوسههای شیطانی از اسلام بازگردانند که آیه فوق نازل گردید.( ) کافران دوست دارند که مسلمانان مانند آنها در دایره کفر جمع شوند تا با هم مساوی باشند.( )
البته در ابتدا ممکن است با زبان خوش و به ظاهر علمی ایدههای خود را مطرح کنند اما هنگامی که توانستند بر مؤمنان مسلط شوند، بر آنان به بدی دست دراز میکنند و زبان به زشتی میگشایند. آنها دوست دارند هیچ چیزی از پروردگارشان به شما نرسد. اما خداوند متعال به مؤمنان که در ایمانشان تردید نکنند و آن را با اعمال صالح همراه کنند وعده آرامش در دنیا و بهشت جاودان و انواع نعمتها در آخرت داده است.
پیامها
1. نقشهها و حیلههای دشمن تنها برای عموم مردم نیست بلکه دشمن برای خواص نیز برنامه دارد؛
2. کفار آرزویشان آن است که همه مسلمانان را کافر کنند؛
3. آنان بعد از تسلط دست و زبان به بدی بر مسلمانان دراز خواهند کرد؛ و
4. کوشش آنها در ضلالت مردم تنها به گمراهی بیشتر خودشان منتهی خواهد شد.
اختلافافکنی
و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و لیحلفن ان اردنا الا الحسنی و الله یشهد انهم لکاذبون (توبه: 107)
و کسانی که مسجدی را ساختند که مایه زیان و کفر و چنددستگی و اختلاف بین مؤمنان است و نیز کمینگاه برای کسانی است که قبلا با رسول خدا(ص) (سابقه) جنگ داشته و (سخت) سوگند میخورند که جز نیکی قصدی نداشتیم ولی خداوند گواهی میدهد که آنان قطعا دروغگویند.
در شأن نزول آیه آمده است که گروهی از منافقان نزد پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده و عرض کردند به ما اجازه ده تا مسجدی در میان قبیله بنی سالم (نزدیک مسجد قبا) بسازیم تا افراد ناتوان و بیمار و پیرمردان از کار افتاده در آن نماز بگزارند و همچنین در شبهای بارانی که گروهی از مردم توانایی آمدن به مسجد شما را ندارند، فریضه اسلامی خود را در آنجا انجام دهند. این پیشنهاد در زمانی بود که پیامبر(ص) عازم جنگ تبوک بودند. پیامبر(ص) به آنها اجازه داد. آنها از پیامبر(ص) درخواست کردند که در مسجد حضور یابد و در آن مسجد نماز بگزارد. پیامبر(ص) فرمودند من فعلا عازم سفر هستم در بازگشت (انشاءالله) خواهم آمد و در آنجا نماز میگزارم. بعد از بازگشت پیامبر(ص)، تقاضای خود را دوباره مطرح کردند. این در حالی بود که پیامبر(ص) هنوز وارد دروازه مدینه نشده بودند. در این هنگام آیه فوق نازل شد و پرده از اسرار آنان برداشت. پیامبر(ص) دستور دادند مسجد ضرار را آتش زدند و بقایای آن را ویران کرده و محل زبالههای شهر قرار دهند. منظور از لمن حارب الله ابوعامر راهب است که در زمان جاهلیت، رهبانیت در پیش گرفت و در مدینه که خدمت رسول خدا(ص) آمد به ایشان حسادت کرد و به تحریک علیه آن حضرت مشغول شد. بعد به طائف و سپس به شام گریخت، آن گاه به روم رفت و مسیحی شد. (این شخص پدر حنظله غسیل الملائکه است) رسول خدا(ص) ابوعامر را فاسق نامید. ابوعامر از شام برای منافقان پیغام فرستاده بود که خود را آماده کنند و مسجدی بسازند (تا پایگاهشان باشد) من نیز نزد قیصر روم میروم و همراه لشکری به مدینه میآیم و محمد(ص) از مدینه اخراج میکنیم. اما قبل از رفتن نزد قیصر مرد.
تحریف
من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه و یقولون سمعنا و عصینا (نساء: 46)
برخی از کسانی که یهودیند برخی از کلمات (خدا) را از جاهای خود تغییر داده و گویند فرمان خدا را شنیدیم و سرپیچی کردیم.
تحریف از ماده حرف است یعنی منحرف کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی خود. به عبارت دیگر تحریف نوعی تغییر است و دو نوع است: تحریف لفظی و معنوی. تحریف لفظی این است که ظاهر مطلبی را عوض کنند؛ مثلا در گفتار، عبارتی حذف و یا اضافه گردد. تحریف معنوی آن است که مطلب را خلاف مقصد و معنای گوینده معنا کنند کلمه تحریف را به خصوص در مورد یهودیها به کار بردهاند و معلوم میشود که اینها قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند. این آیه به گوشهای از اعمال یهودیان اشاره مینماید. یکی از کارهای آنان تحریف حقایق و تغییر دستورات خداوند بوده است. تحریف در اینجا همان تحریف لفظی و تغییر عبارت است، زیرا به جای اینکه بگویند سمعنا و اطعنا (شنیدیم و اطاعت کردیم) میگویند. سمعنا و عصینا (شنیدیم و مخالفت کردیم)! در آیات دیگر قرآن هم آمده است: شما امید نداشته باشید که یهودیان ایمان بیاورند چرا که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و بعد از آنکه آن کلام را فهمیدند آن را تحریف میکنند. پس با توجه با اینکه یکی از راههای مبارزه با مکتب اسلام تحریف حقایق است باید در این زمینه هوشیار بود. یکی از کارهای یهودیان در تحریف دین، نوآوری در دین است که بدعت نام دارد. در روایات آمده است که هیچ چیز مثل بدعت دین را در معرض انهدام قرار نمیدهد. از پیامبر گرامی اسلام نیز وارد شده است که هرگاه بعد از من به بدعتگذاران و شکاکان برخوردید، از آنان بیزاری جویید و زیاد بدگویی آنان را بکنید و آنان را با برهان و دلایل ساکت کنید تا نتوانند به فساد در اسلام طمع کنند.
پیامها
1. بر عالمان دینی است که در کمینگاه بدعتگذاران در دین باشند و با رسوا کردن آنان، از ادامه فعالیت مخرب و مفسدهبار آنان جلوگیری کنند؛
2. از کوتاهترین و موفقترین راههای ایجاد انحراف در دین، بدعتگزاری است و یهودیان قهرمان ایجاد بدعت در دین هستند!؛
3. یهودیان هم تحریف کننده لفظی بودهاند و هم معنوی! قرآن کریم پارهای از تحریفات آنان را افشا کرده است؛ و
4. امروزه نیز یهودیان هر آن در پی تحریف دین اسلام، تشیع و انقلاب اسلامی هستند و از رسانههای جهانی که در دست دارند، بیشترین بهره را در این زمینه میبرند.
تبلیغ
و قال الذین کفروا لاتسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه لعلکم تغلبون (فصلت: 26)
کافران گفتند به این قرآن گوش ندهید و در هنگام تلاوت آن جنجال کنید شاید پیروز شوید.
دشمنان اسلام برای ضربه زدن به اسلام از هر فرصت تبلیغی سود جستهاند و با قرآن به مبارزه برخاستهاند. گاه با صراحت نبوت پیامبر(ص) را انکار کرده و او را ساحر نامیدهاند، گاه قرآن را ساخته دست بشر معرفی کردهاند. در مقابل، خداوند متعال تأکید فرموده است که: «ای پیامبر از کافران اطاعت مکن و به وسیله قرآن جهادی بزرگ با آنان بنما.» اما آنان در مقابل به ایجاد جنجال و هیاهو و انحراف افکارعمومی از مفاد آیات قرآن روی آوردهاند.
پیامبر گرامی(ص) چنان قرآن را با صوتی زیبا و دلنشین تلاوت میکردند که به جان هر شنوندهای تأثیر میگذاشت. از این رو بداندیشان میگفتند: سوت و کف بزنید تا مردم صدای او را نشنوند. دشمنان اسلام همیشه در طول تاریخ با سخن حق چنین برخوردی داشتهاند. گاه با جنجال و سر و صدای بیمعنا و گاه با انواع سرگرمیهای دیگر افکار مردم را از مسیر حق جدا میکردند و سعی میکردند با ایجاد هیجانهای کاذب و بازیهای سیاسی دروغین مجال هرگونه تفکر را از مردم سلب کنند. سخن حق قرآن را باید خود درک نماییم و بدون هرگونه تأثیرپذیری از تبلیغات دشمنان اسلام و وسوسههای شیطان رجیم دل خود را با باران رحمت بهار قرآن زنده گردانیم.
پیامها
1. کافران به از بین بردن صدای قرآن کمر بستهاند؛
2. دشمنان میکوشند تا حتی خود مسلمانان ندای قرآن را نشنوند و علاوه بر ایجاد زمینههای مناسب برای مقصود خود، مستقیما از مردم و مسلمانان میخواهند که به پیام قرآن گوش ندهند؛
3. تبلیغات وسیع دشمنان برای آن است که مردم جهان ندای روحبخش قرآن را نشوند؛ و
4. وظیفه مسلمانان آن است که پیام قرآن را از راههای گوناگون و از جمله رسانههای جهانی به گوش مردم دنیا برسانند.
تمسخر
و ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین و یجادل الذین کفروا بالباطل لیدحضوا به الحق و اتخذوا آیاتی و ما انذروا و هزوا (کهف: 56)
ما رسولان را جز برای بشارت (ایشان) و ترسانیدن (بدان) نمیفرستیم و کافران با سخنان بیهوده و باطل میخواهند جدل کرده و حق را پایمال کنند و آیات مرا و آنچه برای بیم دادنشان آمد به مسخره گرفتند.
مسخره کردن یکی از ابزارهای کفار در مقابله با عقاید مسلمانان بوده است. آنان با ملامت کردن و مسخره نمودن ارزشهای دینی سعی میکنند شخصیت طرف مقابل را متزلزل نموده و او را در مسیر اهداف پلید خود سوق دهند. زمان حضرت نوح نیز کفار دسته دسته میآمدند و بالای سرش میایستادند و او را مسخره میکردند. آن بزرگوار نیز ازار و اذیتها را تحمل میکرد. اما زمانی که عذاب الهی نازل شد و کفار همگی در حال غرق شدن بودند کافران جواب تمسخرهای خودشان را گرفتند و مشخص شد که در حقیقت، مسخرههای واقعی کفار بودند! چرا که سرانجام آنان که آیات الهی و وعدههای عذاب او را به باد مسخره میگرفتند، این بود که استهزاء دامان خودشان را گرفت. اما خداوند فرموده است: مجاهدانی که در راه خدا جهاد میکنند از سرزنش (و تمسخر) کسی ابا ندارند. چون میدانند که یکی از مهمترین ابزار دشمن در مبارزه مؤمنین و از بین بردن روحیه آنان همین تمسخر است.
پیامها
1. فرستادن رسولان از جانب خداوند برای بیم دادن و بشارت بوده است؛
2. کافران با حربه جدل و سخنان بیهوده در صدد پایمال کردن حق هستند؛
3. آنان با تمسخر مؤمنان سعی در تضعیف روحیه و جداسازی آنان از دین دارند؛ و
4. مؤمنان باید از استهزای آنان نهراسند و بدانند که این شیوه جاری کفار در برخورد با پیامبران بوده است.
تحقیر
فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوما فاسقین (زخرف: 54)
پس قومش را خوار و تحقیر کرد، در نتیجه از او اطاعت کردند. همانا آنان قومی تبهکار بودند.
یکی از راههای تسلط دشمن بر انسانها خوار نمودن و تحقیر آنان است، چرا که هرگاه انسان به خود اعتماد به نفس نداشته باشد و ایمان به خدا در قلبش رسوخ نکرده باشد، دیگران از خلأ حاکم بر وجود او استفاده کرده، افکار خود را به او القا مینمایند و به این وسیله او را مقهور خود میکنند. کفار و مستکبران همیشه از این روش بهره برده انسانها را در سطح پایینی از فکر و اندیشه نگهداشته و حتی با انواع وسایل آنان را به نادانی سوق دادهاند تا در حالت بیخبری و غفلت از واقعیتها، ارزشهای دروغین را جایگزین ارزشهای والای انسانی نمایند و بر سلطه و پیشوایی ظالمانه خود ادامه دهند و از توان، افکار و داراییهای مردم به نفع دنیای خود استفاده کنند. امروزه استخفاف عقول با استفاده از افکار دانشمندان و روانشناسان دشمنان و وسایل جدید ارتباط جمعی مدرن، انواع فرستندهها و فیلمها، شبکه جهانی اینترنت و حتی ورزش (به شکلهای انحرافی) بسیار گستردهتر و پیچیدهتر شده است. توجه به مفاد آیات قبل از آیه فوق می تواند به زیبایی مفهوم آن را روشن کند. به ترجمه آیات قبل دقت کنید: فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: [ای مردم] آیا حکومت مصر مال من نیست و این نهرها تحت [فرمان] من جریان ندارد؟ آیا نمیبینید؟ (آیه 51)
من از این مردی (حضرت موسی(ع) که از خانواده و طبقهای پست است و هرگز نمیتواند فصیح سخن بگوید برترم! آیه 52)
اگر راست میگوید چرا دستبندهای طلا به او داده نشده است؟ یا اینکه چرا فرشتگان همراه او نیامدهاند؟ (آیه 53) او از قوم خود را تحقیر و تحمیق کرد، پس از او اطاعت کردند. (آیه 54) دشمن همیشه سعی میکند با تبلیغات، خود را بزرگ، قوی، صاحب فکر و اندیشه و نژادی برتر و حتی آسمانی جلوه دهد و از سویی دیگر طرف مقابل خود را نژادی فقیر، کمسواد و … جلوه دهد تا زمینه نفوذ فکری خود را مهیا کند.
پیامها
1. استخفاف (خوار و پست نمودن) زمینهای بر نفوذ افکار دشمن است؛
2. روش فرعونیان آن است که انسانها را به سوی نادانی و بیخبری سوق دهند؛ و
3. ارتکاب گناهان (قوم فاسق) زمینه تحقیر شدن و استخفاف را فراهم میکند.
گسترش فساد
الذین طغوا فی البلاد. فاکثروا فیها الفساد (فجر: 11 و 12)
کسانی که در سرزمینها طغیان و ظلم کردند و در آن بسیار فساد کردند.
یکی از ویژگیهای دولتهای کفر و سردمداران استکبار، گسترش فساد و گناه در میان مردم است. آنان با حربه فساد و گناه روحیه خداجویی، دینمداری را تضعیف نموده و زمینه را برای نزول عذاب الهی فراهم میکنند. کافران و فاسقان همیشه در پی نقض عهد خدا و قطع صله رحم و فساد در زمین و نابودی (زمینها) کشاورزی و نسل انسانها هستند و البته ادعای اصلاحطلبی نیز دارند. خداوند گروه مصلح را از گروه مفسد باز میشناسد و کار مفسدان را به سامان نمیرساند و این اعمال برای آنان لعنت خدا و عاقبتی بد به ارمغان میآورد . فساد شامل هرگونه ظلم و ستم و تجاوز و هوسرانی و عیاشی میشود که در واقع یکی از آثار طغیان آنها بود. قرآن قبل از آیه مذکور به تمدنهایی اشاره میکند که بر اثر طغیان و فساد و نافرمانی امر خداوند نابود شدهاند تمدنهایی که از تمدن امروزه ما به یقین قویتر و پیشرفتهتر بودهاند.
حضرت رسولاکرم(ص) به برخی از مردم مدینه فرمودند: پنج چیز در مقابل پنج چیز است. سؤال شد منظور کدام پنج مقابل پنج چیز است؟ فرمودند: هیچ ملتی عهدشکنی نکردند، مگر اینکه خداوند دشمنان را بر آنان مسلط ساخت؛ به غیر حکم خدا حکم نکردند مگر آنکه فقر در بین آنان زیاد شد؛ فحشا ظاهر نشد مگر آنکه مرگ و میر در بین آنها زیاد شد؛ کم فروشی نکردند مگر اینکه زراعت آنها از بین رفت و قحطی آنان را فرا گرفت؛ و زکات ندادند، مگر اینکه باران بر آنها قطع شد.
پیامها
1. گسترش فساد، شیوه همیشگی کافران و فاسقان در همه جای دنیا و همه زمانها بوده است؛
2. گناهکاری و ایجاد فساد عذاب الهی را نازل میکند؛ و
3. از جمله عذابهای گناهانی چون عهدشکنی، حکم به غیرحکم خدا، فحشاء، کمفروشی و ندادن زکات، همانا تسلط دشمن، ایجاد فقر، ازدیاد مرگ، قحطی و قطع باران است.
جاسوسی
لو خرجوا فیکم مازادوکم الا خبالا و لاضعوا خلالکم یبغونکم الفتنه و فیکم سماعون لهم و الله علیم بالظالمین (توبه: 47)
اگر آنان [منافقان] همراه شما [برای جهاد] خارج میشدند، جز اضطراب و تردید چیزی بر شما نمیافزودند و با نفوذ در میان شما به فتنهانگیزی میپرداختند و در میان شما جاسوسانی هستند که به نفع آنان [جاسوسی] میکنند و خداوند به [احوال] ستمکاران آگاه است.
در این آیه خداوند تبارک و تعالی برخی خصوصیات منافقان را برای مسلمانان شرح داده و از آنان دلجویی نموده است که همراهی نکردن منافقان با آنان در جهاد، به نفع مسلمانان بوده، زیرا حضور این گروه منحرف سودی ندارد بلکه با حضور خود تنها به فتنهگری و ایجاد تردید میپردازند.!
پیامها
1. کفار و منافقان در بین مسلمانان فتنهانگیزی و ایجاد تردید میکنند؛
2. دشمنان اسلام در میان مسلمانان جاسوسانی دارند که اخبار مسلمانان را به آنان میرسانند؛ لذا مسلمانان باید به هوش باشند؛ و
3. یکی از اهداف جاسوسی دشمنان، فتنهانگیزی و ایجاد اضطراب و تردید است.
فشار اقتصادی
هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا (منافقون: 7)
آنان [منافقان] کسانی هستند که میگویند به افرادی که نزد رسول خدا(ص) هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند.
مبارزه کفار و مشرکین با مسلمانان تنها به مراحل جنگ روانی و یا سلاح گرم محدود نمیشود، بلکه سعی میکنند از همه روشهای ممکن و از جمله با ایجاد فشارهای اقتصادی جبهه اسلام را تحت فشار قرار داده و اتحاد آنان را از بین ببرند. در صدر اسلام نیز مشرکان سعی کردند با محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب، آنان را به تسلیم وادارند و زمانی که به دلیل استقامت مسلمانان از این راه سودی نبردند، تصمیم گرفتند روابط اقتصادی خود را با بنیهاشم و بنیمطلب قطع کرده، با آنان داد و ستد و ازدواج نکنند.
پیامها
1. کافران و منافقان در راه شکست اسلام از هیچ تلاشی فروگذار نیستند؛
2. دشمنان اسلام از فشار اقتصادی برای از بین بردن اتحاد مسلمانان استفاده میکنند؛ و
3. خداوند یاور مسلمانان بوده و نقشههای دشمنان را بیاثر خواهد کرد.
مبارزه با رهبری مسلمین
و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکروا الله و الله خیرالماکرین (انفال: 30)
یادآور زمانی را که کافران (دربارهات) با حیله و نیرنگ میخواستند تو را به بند کشند یا بکشند و یا [از مکه] اخراجت کنند. آنان نیرنگ و چارهاندیشی میکنند، خداوند هم چارهاندیشی و تدبیر میکند و خداوند بهترین تدبیرکنندگان است.
دشمنان اسلام از هیچ کوششی در راه نابودی مسلمانان، فروگذاری نمیکنند. آنان با انواع روشها در صدد نابودی دین حق هستند. در این میان مبارزه با رهبری مسلمین در سرلوحه اهداف آنان قرار دارد؛ چون میدانند که سنگرهای دفاعی اسلام از رهبری او الهام میپذیرد. در صدر اسلام پیامبر گرامی اسلام(ص) را ساحر و کاذب مینامیدند و میگفتند این چه پیامبری است که با مردم معاشرت دارد و با آنان غذا میخورد؟! و یا موقعیت او را مورد تردید قرار میدادند که آیا واقعا او از طرف خداوند فرستاده شده است؟ و یا اظهار میکردند که دین شما را تغییر داده و در زمین فساد میکند! گاهی عنوان میکردند که او دیوانه است و شاعری است که افسونگری میکند و گاه میگفتند او شخص گمراه و بدقدمی است که عامل زیانکاری جامعه است!
طبق نقل در المنصور، گروهی از قریش از قبایل مختلف در دارالندوه اجتماع کردند تا درباره پیامبر(ص) اندیشه کنند. یکی پیشنهاد کرد حضرت را زندانی کنند، دیگری به اخراج او از شهر رأی داد. گویند شیطان که به صورت پیرمردی درآمده بود هر دو نظر را رد کرد و استدلال نمود که اعراب از او حمایت میکنند و کار به انجام نمیرسد. در نهایت پیشنهاد ابوجهل مبنی بر استخدام چهل شمشیر زن از چهل قبیله برای کشتن آن جناب، با موافقت جمع روبهرو شد. چون پیامبر اعظم(ص) از این تصمیم آگاه شد، تصمیم به هجرت گرفت. دشمنان نیز به تعقیب آن جناب پرداختند اما خداوند با استفاده از چند تار عنکبوت آنان را منصرف کرد و نقشههای آنان را نقش بر آب نمود. استفاده از زندان، تبعید و یا قتل منحصر به مشرکان نبود، همیشه جباران برای کوتاه نمودن زبان مصلحان و رهبران دینی، به این سه روش توسل پیدا میکنند. اما خداوند همیشه یار و یارو مصلحان و رهبری دینی است.
پیامها
1. مبارزه و تضعیف رهبری در طرح و برنامه مشرکان قرار دارد؛
2. آنان با توسل به حیلههای مختلف درصدد رسیدن به اهداف خود هستند؛
3. تهمتها و ایجاد جنگ روانی از شیوههای مرسوم دشمنان میباشد؛ و
4. خداوند مکر و تدبیر کافران را با اندک تدبیر خود نقش بر آب میکند.
مقابله نظامی
ولا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا (بقره: 217)
و آنان پیوسته با شما میجنگند تا – اگر بتوانند – شما را از دینتان برگردانند.
آیه در مورد سریه عبدالله ب
منبع: Anti War
ثبت کننده خبر: M Sh