سیاست گرسنگی زمین
هر محصولی که از زمین برداشته می شود دارای مواد اصلی است که برای سلامت و تندستی ما لازمند از ظاهر امر روشن هست زمینی که در آن نباتات می رویند اگر مخلخل و یا از مواد حیاتی و لازم فقیر و ناقص باشد خوراکیهایی که از آن به دست می آید فاقد موادی خواهد بود که انرژی و تندرستی می دهد.تمام مطالعاتی که درباره زمین تندستی و بیماری های آن به عمل آمده راهها و طرق مختلفی داردهمه آن راهها و طرق حتما به مسائل خوراک و غذای ناقص که از یک زمین بی قوت و خالی از مواد حیاتی به دست آمده است منتهی می گردد.
قحطی و گرسنگی جزیی دو چیز کاملا مختلفی هستند:
قحطی آدمیان و جانوران را بر انجام کارهای وحشتناکی سوق می دهدو حال آنکه گرسنگی از طرف دیگر لذت زندگی را خفه می کندو اراده فعالیت را باز می داردو صفات انسانی را مبدل به رذایل اخلاقی می سازدو آدمیان را وا می دارد که به اعمال حیوانی خویش باز گردند.
احساسات ما به هنگام گرسنگی توجه به منافع حیاتی دیگر و امیال انسانی را کند و ضعیف می سازدو یا به کلی از بین می بردو تمام توجه و هم انسان این می شود که بهر وسیله ای باشد بدون توجه به خطرات آن چیزی را برای خوردن به دست بیاورد.
آمار می گوید که یک بلیون و نیم افراد انسانی در چنین وضعی زندگی می کنند بدون آنکه قدرت داشته باشندخود را از این بدبختی هولناک اجتماعی نجات بخشند!
او منظره این رنج و غذاب را کاملا واضح نشان داده و تشریح می کند و می گوید این بدبختی در اثر قحطی نیست بلکه در اثر گرسنگی است که آدمیان را به مرگ و نیستس سوق می دهدو آنها به حالت حیوانات وحشی در آمده و مثل دیوانگان در جستجوی کورکورانه و در تعقیب مظلومانه هدف خویش بر می آیندتا غذایی را بدست آورند و از خاموشی آخرین جرقه حیات خویش جلوگیری نمایند.
این گرسنگی جزیی از فقر غذایی یا از غذای ناقص و یا از حذف قسمتی از عناصر لازم برای سلامت و سعادت به وجود می آید.
گرسنگی مخصوصی که سوء تغذیه را تقویت می کند کلید بیماریها و ازدیاد جمعیت است.
این نوع گرسنگی انسان را لاقید و بی علاقه می کندو نمی گذارد قد او او رشد نماید و شخصیت او تکامل یابد.
گرسنگی شخص را وادار می کند که فقط در مقام حفظ خویش باشد و به فکر خود بوده و کنترل قوای دماغی را از دست بدهد.
در چنین حالتی دقت و ملاحظه کاری شخص ضعیف می شودو سدها و موانع اخلاقی از میان برداشته می شود.
یک محقق متوجه شده است که در نواحی و کشورهای دنیا که گرسنگی حکمفرما ست راهزنی و صوفیگری افراطی و انقلابات دایمی فحشاءو فساد اخلاق رواج کامل دارد.
یک حالت ضعف و ناتوانی بر اثر عدم قوه ابتکار و جاه طلبی به وجود می آید اطاعت کورکورانه ایمان به جبر و تقدیر و بی احتیاطی ریشه می دواند.
سیاست گرسنگی اسلحه جنگ است.
کمونیستها به خوبی می دانند گرسنگی اسلحه جنگ است آنها می دانند که با کم کردن مواد سفیده ای از رژیم غذایی ملتها آنها را به اطاعت وا می داردو آنان مطیع می شوند.
ممکن است آنها به خوبی بدانند که به این ترتیب و به مرور ایام این رژیم غذایی ناقص از لحاظ مواد سفیده ای دیگی را به جوش می آورد که محتوای آن افراد انسانی زیادبیماران زیادو نومیدان و مایوسان بسیار باشد.
هیلتر لهستان چکسلواکی اتریش و کشورهای دیگری را متدرجا و عمدا گرسنه کرد و اولین چیزی را که از رژیم غذایی انان کم و حذف کردمواد سفیده ای حیوانی از گوشت تخم مرغ و شیر بود.
فلسفه های گمراه کننده و فساد انگیز و بیگانه عقیده دارند که برای از پا در آوردن ملتی نخست باید سلامت و تندرستی او را ضعیف کرد و مبانی اخلاقی او را در هم شکست پس از آن به آسانی می توان او را طعمه خویش قرار داد.
منبع :
کتاب رمز شادی و تندستی
نویسنده:دکتر گیلوردهاوزر
ترجمه:مهدی نراقی