مرگ، گذرگاهی[1] به سرای دیگر حیات دنیوی انسان با مرگ پایان یافته و به سرای دیگری قدم میگذارد. مسئله مرگ از جنبه تربیتی اهمیت ویژهای دارد و در قرآن کریم، احادیث دینی از جهات گوناگون مورد توجه قرار گرفته و درباره آن مطالبی بیان گردیده است: در این فصل برخی از آنها را یادآور میشویم: منبع : اندیشه قم http://www.andisheqom.com/
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
جمعه 87 تیر 21 , ساعت 5:17 عصر
73 سال پیش درچنین روزی - 21 تیرماه سال 1314 هجری شمسی : قیام امت مسلمانان ایران معروف به قیام مسجد گوهر شاد بوقوع پیوست .
مردم مسلمان و مبارز ایران که پیشاپیش آنان روحانیون مبارز و متعحد قرار داشتند علیه ظلم رضا خانی و تهاجم فرهنگی غرب بپا خاستند .آنان با طرح های استعماری رضا خان آشکارا مخالفت ورزیدند ودر مقابل او ایستادگی کردند.این قیام در مسجد گوهر شاد مشهد به نقطه اوج خود رسید و رژیم رضا خان برای سرکوبی آن اقدام به ضرب و شتم ،و کشتار مردم در این مکان مقدس کرد .گفتنی است عده زیادی از روحانیون ؛ وعاظ؛ ومدرسان حوزه مشهد که در این قیام مشارکت داشتند بازداشت شدند و مدتی را در زندان بسر بردند ------------------------------------ قیام مسجد گوهرشاد بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ رضا شاه پس از دعوت آتاتورک در خرداد 1313 به ترکیه مسافرت نمود و در 16 خرداد همین سال مورد استقبال رسمی کمال پاشا ملقب به آتاتورک گردید و یکی از اهداف این سفر مذاکرات سیاسی بود! رضا شاه در جریان این سفر از تأسیسات نظامی و اماکن مذهبی ترکیه دیدن نمود و در مراسم رژه ای که به افتخار ورود وی ترتیب یافته بود ، شاهد حضور همسان و یکسان دختران جوان دوشادوش مردان بود ، برگزاری مراسم و مهمانی افتخاری یکی از برنامه های این سفر بود که در یکی از این مهمانی ها آتاتورک در حضور شاه با زنی رقصید ، رضا شاه بعد از یک ماه و هشت روز از مرز ترکیه وارد ایران شد و در بازگشت در مورد این سفر گفت : " ما رفته بودیم با یک مرد بزرگ ملاقات کنیم ، ما باید ملت خودمان را به همان درجات برسانیم که او ملت خود را رسانیده است . " رضا شاه بعد از بازگشت به وطن ، به تأسی از غرب به اقداماتی دست زد از جمله اینکه همانند اروپایی ها دستور پوشیدن کلاه شاپو را صادر نمود – در قانون اتحاد لباس ، کلاه پهلوی ، کلاه رسمی بود و همه مردم ایران به جزء آنهایی که مشمول استثناهای آن قانون می شدند ملزم به سر گذاشتن آن بودند – وی در فکر تغییر کلاه بود که در اول فروردین ماه 1314 این دستور را صادر کرد ، ابتدا قرار بود کارمندان دولت ، این نوع کلاه را استعمال کنند و دولت بخشنامه ای در این زمینه صادر کرد و سپس افراد دیگر ملزم به سر نهادن این کلاه شدند . به دلیل مخالفت برخی دولتمردان در استفاده از کلاه فرهنگی ، دولت ناچار شد که طی بخشنامه ای دیگر استعمال آن را برای مأمورین دولتی اجباری نماید و تأکید شده که کلیه مأمورین کلاه خود را تغییر دهند – کلاه پهلوی یک لبه بود ولی کلاه شاپو تمام لبه که به آن کلاه لبه دار نیز می گفتند این کلاه در غرب استعمال می شد و مردان وقتی به هم می رسیدند به احترام همدیگر ، کلاه را بر می داشتند . به هر حال در پی صدور این بخشنامه ، کارمندان دولت چاره ای جز استفاده از آن را نداشتند ، اما در شمال شرقی ایران – مشهد – روند قضایا به گونه ای دیگر بود . آیت الله بدلا در خاطرات خود می گوید : " وقتی دستور تغییر کلاه و پهلوی به به کلاه فرهنگی از طرف دولت به استانداری خراسان رسید پاکروان برای اجرای آن مراتب را به کلیه ادارات و دوایر ابلاغ کرد ، وی معتقد به برخورد با مردم و کسانی بود که این امر را اجرا نکنند ، علاوه بر پاکروان به عنوان یک استاندار مقتدر و کینه جو و قدرت طلب که نماینده قشر جدید مدیران پرورده رضا شاهی ، وجود مرجع تقلیدی بی اعتنا به حکومت و به شدت مقید به اصول شرع ، و نیز وجود نایب التولیه ای پرنفوذ و محافظه کار وجود واعظی توانا چون بهلول موجب گردید که این شهر متفاوت از سایر نقاط باشد.
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
پنج شنبه 87 تیر 20 , ساعت 1:42 عصر
به نام خدا و با سلام و احترام؛ دروغ در اسلام بلکه تمامی ادیان الهی حرام است و دروغ ها با همدیگر هیچ تفاوتی ندارد ؛زیرا همه آنها بر خلاف حقیقت هستند ؛ اما آن چیزی که دروغ را عمل زشت می کند ، آثار و تبعات ناپسند آن است که از جمله از بین رفتن اعتماد انسان ها ، بر هم خوردن نظم اجتماعی و اختلال در سیستم و نظام درست انسان ها است و... ، اما اگر حالت هایی فرض شود که فساد راست گویی بیش از فساد دروغ باشد ، مثلا با راست گفتن ، جان انسان بی گناهی به خطر افتد ، در این مورد به خاطر فساد بیشتر راست گویی ، دروغ نه تنها اشکال ندارد ، بلکه برای حفظ جان انسان بی گناه لازم است ؛ پس علت خوب و اخلاقی بودن راستگویی، این است که نفع انسان و مصلحت جامعه به آن وابسته است.حال در موردی که راست گفتن موجب قتل و خرونریزی فرد بی گناهی شود، این عمل تحت دو عنوان قرار می گیرد، یکی عنوان اوّلی که راست گفتن باشد، و دیگر عنوان ثانوی که کمک و یاری بر قتل و خونریزی فرد بی گناه است. این کار از جهت عنوان اوّلی خوب است ولی از جهت عنوان ثانوی بد است. امّا چون جهت عنوان ثانوی که مفسده دارد، قوی تر است، عقل حکم می کند که از آن اجتناب شود. در این صورت به جای راست گفتن، دروغ مصلحت آمیز بگوید تا جان بی گناهی را نجات دهد.
حال با توجه به این علت، اگر در جایی راست گفتن به جهت موقعیتش مصلحت نداشته باشد، مثلاً دیگر مصداق عدالت نباشد، یعنی آن عنوان کلی بر این عمل صدق نکند، بلکه اگر مصلحت جامعه و جان انسان ها در دروغ گفتن باشد، عقل به شایستگی آن حکم می کند. به همین جهت گفته اند: دروغ مصلحت آمیز بِه زِ راست فتنه انگیز.(1) بنابراین در مواردی که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست. این گونه موارد، دروغ مصلحتآمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن: 1- اصلاح بین مردم؛ امام صادق(ع) فرمود: "انّ اللَّه أحبّ الکذب فی الإصلاح... و أبغض الکذب فی غیر الاصلاح؛(2) خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد". 2- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود: "الکذب مذموم الاّ فی امرین: دفع شرالظلمه و اصلاح ذات البین؛ (3) دروغ بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمی را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند". دوست عزیز چنانچه باز هم در مورد سوالی که طرح نموده اید نیاز به توضیح بیشتر بود در کلوب مرکز ملی پاسخگویی به آدرس: http://www.cloob.com/clubname/pasokh در خدمتتان هستیم همواره در پناه حق موفق باشید. -------------------------------------------------------------------------- 1. اقتباس از کتاب فلسفه اخلاق، محمد تقی مصباح، ص 184 - 194 2. میزان الحکمة، عنوان 3466، حدیث 174745. 3. همان، حدیث 17476
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
پنج شنبه 87 تیر 20 , ساعت 1:40 عصر
امیدبخش ناامیدانوجود امام معصومعلیهالسلام سر چشمه فایدهها وبرکات فراوانى است که به حضور او اختصاص ندارد. از جمله مىتوان دو فایده زیر را برشمرد:
وظیفه امامعلیهالسلام تنها بیان ظاهرى معارف و راهنمایى صورى مردم نیست. امام ولایت و رهبرى باطنى اعمال را نیز بر عهده دارد و حیات معنوى مردم را تنظیم مىکند و حقایق اعمال آنان را به سوى خدا حرکت و جهت مىدهد. بدیهى است که حضور و غیبت جسمانى امامعلیهالسلام در این مورد تأثیرى ندارد و امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم احاطه و اتصال دارد. وجود امام همواره لازم است، هرچند هنگام ظهور و اصلاح جهانىاش نرسیده باشد. انسان در زندگى، حیاتى باطنى و معنوى دارد که از اعمالش سرچشمه مىگیرد و سعادت و شقاوت ابدىاش به طور کامل به آن بستگى دارد. از طرف دیگر، پیامبران و امامانعلیهالسلام خود نیز به دینى که مردم را به آن راهنمایى مىکنند و رهبرى آن را بر عهده دارند، عمل مىکنند و از همان حیات باطنى که مردم را به سوى آن حرکت مىدهند، برخوردارند؛ زیرا خداوند تا کسى را هدایت نکند، هدایت دیگران را به او نمىسپارد. در نتیجه امامعلیهالسلام علاوه بر ارشاد و هدایت ظاهرى داراى نوعى هدایت و جاذبه معنوى است و به وسیله حقیقت و نورانیت و باطن ذاتش در قلبهاى شایسته و آماده دخل و تصرف کرده، آنها را به سوى کمال و هدف آفرینش جذب مىکند.
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
چهارشنبه 87 تیر 19 , ساعت 9:55 عصر
فلسفه خلقت انسان«در بند آن باش که من کیم و چه جوهرم؟ و به چه آمدم و به کجا میروم؟ و اصل من از کجاست؟ و این ساعت در چهام؟ و روی بهچه دارم؟» سلسله مباحث (فلسفه خلقت انسان) درصدد پاسخ به این سوالات مهم است. در مباحث به این نتیجه رسیدیم که هدف آفرینش انسان به خود انسان بازمیگردد. لازمه فیض بیپایان خداوندی، خلقت موجودات و جهان آفرینش بودهاست. دو دلیل برای اثبات اینموضوع میتوان ارایه داد. 1. دستگاه آفرینش، موجودات را به سوی کمال میکشاند (هدایت تکوینی). 2. بعثت انبیاء (هدایت تشریعی). نگاهی هر چند کوتاه به موجودات جهان هستی نمایانگر این است که همه موجودات به سوی کمال رهسپارند. دانه گندم یا هسته میوهای که در دل خاک نهفته است، همواره مراحلی را طی میکنند تا به کمال نهایی خود، که بوته گندم یا میوهای مطلوب است، دست یابند و همچنین نطفهای که در رحم مادر بسته میشود، از آغاز پیدایش به سوی هدف نهایی خود یعنی انسانکامل رهسپار است. هدف نهایی خلقت عالم و موجودات آن، انسان است. در اینجا به چند نکته مهماشاره میکنیم:
هر نوع حرکتی، حرکت تکاملی است، چرا که در هرگونه حرکتی استعدادها تبدیل به فعل میشود. دانهای که در دل خاک نهفته و میرود تا به درختی پر میوه تبدیل میشود، هر لحظه در حال تکامل است. سیبی که از زردی به سرخی میرود در حال تکامل است، زیرا استعداد سرخی که در ابتدا داشته به فعلیت میرسد. سلولی که تبدیل به انسان میشود، حرکتش، حرکت تکاملی است. زیرا در ابتدا استعداد انسان شدن را داشته است و آنگاه که انسان بالفعل میشود قوهها و استعدادهایش را به فعلیت رسانده است. حتی حرکت در مکان نیز حرکت تکاملی است، زیرا جسمی که از یک مکان به مکان دیگر انتقال پیدا میکند، در ابتدا دارای توان و قوه انتقال بوده است که با انتقال پیدا کردن، این قوه تبدیل به فعل شده است. همچنین حرکت زمین به دور خود یا حرکت آن به گرد خورشید، تکامل است، زیرا که زمین استعداد و توان حرکت به دور خورشید را دارد که وقتی تحقق پیدا کند، نمایانگر آن است که قوه و استعدادها تبدیل به فعل شده است.
به طور مثال، آن استعدادی که گیاهان دارند، هرگز غیرگیاهان ندارند. هر موجودی براساس استعدادهایی که دارد، رو به کمال میرود. بنابراین، کمال هر موجودی را باید در رابطه با استعدادهای آن موجود در نظر گرفت و هیچ گاه نمیتوان یک نوع کمال خاصی را برای همه موجودات در نظر گرفت.
صفتی ممکن است برای یک شی کمال باشد، اما برای شیئی دیگر نقص. به طور مثال، شیرینی برای میوههایی چون سیب و گلابی کمال است،اما برای لیمو ترش یا غوره نقص به شمار میرود.
هر موجودی پس از طی کردن تمام مسیرهای تکاملی و پشت سرگذاردن قوهها و فعلهای گوناگون سرانجام به کمال خود میرسد. بهطور مثال میوهای مثل سیب و پرتقال که در نخستین مراحل وجودی خود دانه هستند، مراحلی را پشت سر میگذارند تا به کمال خود، که میوههایی دارای طعم و شکل و خواص ویژهای هستند، برسند.
هر یک از موجودات جهان دارای هدفی است که از نخستین روز پیدایش خود به سوی آنهدف در حرکت هستند. دانه گیاهی که در دل خاک نهفتهاست در حال حرکت است تا پس از عبور از مراحلی به فعلیت رسیده و بهطور مثال تبدیل به میوهای شود. یا تخم مرغی که در زیر مرغ قرار گرفتهاست آماده برای جوجه شدن است تا از آنجا نیز مراحلی را طی کرده و تبدیل به مرغی شود و ... نگاهی هر چند کوتاه به موجودات جهان هستی نمایانگر این است که همه موجودات به سوی کمال رهسپارند. علاوه براین، هر یک از این موجودات هدف موجودات دیگر میباشند، یعنی به این علت آفریده شدهاند تا موجودی دیگر از آنها بهرهمند شود. مثلاً گیاهان به این علت آفریده شدهاند تا حیوانات و انسانها از آن بهرهمند شوند و یا حیوانات نیز برای این آفریده شدهاند تا انسان از آنها استفاده کند. «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما" فِی الاَرْضِ جَمیعاً ؛ او کسیاست کهآنچه در زمیناست برای شما خلقکرد.» (بقره/29) با در نظر گرفتن آنچه گفتیم به این نتیجه میرسیم که ما یک کمال مقدمی و ابتدایی داریم و یک کمال نهایی. کمال موجودات یک کمال ابتدایی است برای کمال انسان. حتی در انسان نیز یک سلسله کمالات ابتدایی داریم که خود هدف نهایی نیستند. مثل علم و دانش که خود یک نوع کمالی است که باید در جهت رشد نهایی انسان، که همان قرب ربوبی و نزدیک شدن به پروردگار است به کار گرفته شود. نصری، عبدالله، کتاب فلسفه خلقت انسان، با اندکی تصرف
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
چهارشنبه 87 تیر 19 , ساعت 9:40 عصر
سوال : بر اساس قرآن « عزت نفس » به چه معناست؟ جواب : کرامت ذاتی ولی آن " من " که تحت عنوان عزت نفس ، قوت نفس ، کرامت نفس ، شرافت نفس ، حریت نفس از او یاد شده ، دیگر من و ما در او وجود ندارد ، او همان جوهر قدسی الهی است که در هر کسی هست و لزومی ندارد که کسی آن را به کسی درس بدهد ، هر کسی اگر به باطن ذات خود مراجعه کند میبیند یک سلسله صفات با او متناسب است و جور میآید صفحه 223کتاب تعلیم و تربیت در اسلام از استاد شهید مرتضی مطهری
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
چهارشنبه 87 تیر 19 , ساعت 9:17 عصر
در مکتب تشیع دو مقوله دعا و زیارات وجود دارد که در دیگر مکاتب وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ میباشد. دعا و زیارات نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارند که به این نعمت عظیم در مکتب تشیع توجه بسیار شده است. زیارات بسیاری، از سوی معصومین علیهم السلام به ما رسیده است که بدان وسیله ائمه اطهار زیارت میشوند که متن آنها بسیار غنی هستند. در این متون علاوه بر سلام و احترامی که به ایشان ابراز مینماییم به کسب معرفت نسبت به این بزرگواران میپردازیم. مثلاً جامعه کبیره که دنیای معرفت در باب اهل بیت علیهم السلام میباشد و سفارش بسیار شده که در حرمهای مطهر ائمه اطهار علیهم السلام با این دعا ایشان را زیارت بنماییم. و حتی در مورد عظمت این زیارت از قول علامه امینی رحمة الله علیه ذکر شده که اگر کسی به زیارت جامعه کبیره اشراف داشته باشد بیسواد نیست. یعنی نسبت به دین و ائمه اطهار معرفت دارد. نتیجه این که زیارات، نقش بسیار مهمی در کسب معرفت و بالندگی انسان دارد . شایان ذکر است که امام زمان روحی له الفداه نیز از این مقوله مستثنی نیستند. درست است که ایشان در غیبت به سر میبرند اما دلیل نمیشود که ما با ایشان ارتباط برقرار نکنیم. یکی از راههای ارتباط با ایشان خواندن ادعیه و زیاراتی است که در مورد وجود مقدس ایشان سفارش شده است . البته نباید تنها به ظاهر الفاظ اکتفا کنیم خصوصا اگر به زبان عربی آشنایی نداشته باشیم باید به معانی آن توجه کرده و به عمق الفاظ پی ببریم؛ تا بدانیم چه میخوانیم و چه میگوییم. یکی از زیارات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با این الفاظ آغاز میشود: "اللّهمَ بَلِّغ مَولایَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلواتُ اللهِ عَلَیه ..."(1) که سفارش شده هر روز صبح با این زیارت حضرت را یاد کنیم . در فرازی از این زیارت میخوانیم: "اللّهمَ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی هذا الیَومِ وَ فِی کُلِّ یَومٍ، عَهداً و عَقداً و بَیعَةً فی رَقَبَتی"؛ خدایا من باز تجدید میکنم عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن جان من است. در این فراز سه لفظ عهد، عقد و بیعت ذکر شده است که در نگاه اول به ذهن میرسد که هر سه لفظ یک معنا دارند. برای درک بهتر این مفاهیم، معانی آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. عهد: معنای لغوی عهد یعنی شناسایی امری و پیمان بستن. پس در وهله اول باید امام و وظایفمان را نسبت به ایشان شناسایی کنیم و پیمان ببندیم. عقد: معنای لغوی عقد استوار کردن پیمان و گره بستن آن است. یعنی پس از این که مرحله عهد یعنی شناخت را طی نمودیم و پیمان بستیم باید نسبت به آن پیمان استوار باشیم و محکم گره بزنیم. بیعت: معنای لغوی بیعت، پیمان دوستی بستن و پیروی و اطاعت میباشد. (2) پس باید سه گام برای بیعت با امام زمان علیه السلام برداریم: عهد: پیمان اولیه (پس از شناخت و آگاهی) عقد: محکم کردن این پیمان (انجام رفتارهای لازم و شایسته) بیعت: پذیرش اطاعت و فرمانبرداری خالصانه (مرتبهی اخلاص و پیروی خالصانه) التماس دعای فرج
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
سه شنبه 87 تیر 18 , ساعت 10:48 عصر
شخصی به نام سجاد، خدمت پیشوای ششم، حضرت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: برای ماه رجب به من دعایی یاد بدهید که خداوند متعال مرا به آن نفع ببخشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: این دعا را هر روز از ماه رجب بعد از نمازهای یومیه بخوان:" یا من ارجوه لکل خیر. و آمن سخطه عند کل شر. یا من یعطی الکثیر بالقلیل، یا من یعطی من سئله. یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه تحننا منه و رحمه. اعطنی بمسئلتی ایاک جمیع خیرالدنیا و جمیع خیرالاخره واصرف عنی بمسئلتی ایاک جمیع شرالدنیا و شرالاخرة. فانه غیر منقوص ما اعطیت. و زدنی من فضلک یا کریم، یا ذالجلال و الاکرام یا ذالنعماء والجود یا ذا المن و الطول، حرم شیبتی علی النار." برحمتک یا ارحم الراحمینشرح دعا * یا من ارجوه لکل خیر: ای کسی که در هر امر خیری به تو امید دارم.انسان موجودی است که با امید و انگیزه و هدف زنده است و انسان آگاه سعی می کند امور خود را به خدا متصل نماید. بالاخص آن که امور آدمی؛ خیرات و خوبی ها هم باشند. مانند این که اگر چیز خیری در دنیا نصیب ما می شود، آن را از خدا بدانیم و بگوییم (هذا من فضل ربی) و اگر مصیبت و گرفتاری هم پیش می آید، صبر و مقاومت داشته و از خدا طلب یاری و رفع مشکل نماییم " الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون." ( بقره/ 156) اگر دقت کنیم می بینیم که بسیاری از آیات قرآن کریم نیز محتوای امید دهنده، انگیزشی و تشویق کننده دارند. به طور نمونه در آیات گوناگون در قبال انجام عمل نیک و پرهیز از گناهان، بهشت و نعمت های جاوید و فرح بخش به ما عطا می کنند (ان الذین آمنوا و عملواالصالحات … اولئک لهم جنات عدن تجری من تحتهم الانهار … (کهف / 30- 31) بنابراین گره زدن تمامی امور خیر و نیک به لطف و مشیت خداوند (توکل) و درخواست مساعدت و کمک از او، ویژگی بزرگی است که بزرگان به آن توجه و عنایت دارند. در دعا آمده ( لکل خیر) و نگفته یک خیر یا دو خیرات بلکه تمام امور خیر، و این مطلب قابل تأملی است. در واقع دل سپرده کسی است که نگذارد نقطه اتصال به منبع فیض دچار انفصال شود. به عبارت دیگر دل سپرده به درگاه ذات اقدس الهی همواره اینگونه بر لب دارد که: "حیاتی و مماتی لله رب العالمین؛ تمامی زندگی و مرگ من برای خدای هر دو جهان است."ادامه مطلب...
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
جمعه 87 تیر 14 , ساعت 10:37 عصر
و یا... و
و ؟؟؟؟؟
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
نوشته شده توسط یاس | نظرات دیگران [ نظر]
فهرست اصلی
بازدید امروز: 119 بازدید
بازدید دیروز: 225 بازدید بازدید کل: 1005671 بازدید
لینک های روزانه
نقد و بررسی آثار علی شریعتی [174] احکام جهاد [97] خطر روحانی نماها [182] افشای یک جنایت در حق نسل سوخته [238] توسعه اقتصادی جهانی = رواج فساد [141] کد قرار دادن فایل فلش در وبلاگ [1482] سیاست عاشورا [197] سیاست جهان گرسنه [144] راههای صهیونیسم برای سلطه بر جهان و محو اسلام [150] فلش احادیث امام حسین (ع) [295] فلش زیارت ناحیه مقدسه [231] آپلود رایگان فایل [124] مهدی فاطمه عج [158] حوزه آن لاین [124] فتوبلاگ تا ظهور [125] [آرشیو(21)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
نوشته های پیشین
امام حسین (ع) حدیث مناسبت ملی آلبوم عکس عمومی پاسخ به سوالات امام مهدی (عج) معصومین حضرت فاطمه (س) اخلاق اسلامی پژوهش در قرآن امام علی (ع) حضرت محمد (ص) دفاع مقدس حضرت معصومه (س) امام صادق (ع) حجاب زبان عربی مساجد و نماز جمعه ماه رمضان ولایت فقیه امام حسن مجتبی (ع) امام رضا (ع) حج روز قدس اخبار کانون رهپویان وصال نقد و بررسی آثار علی شریعتی آرشیو
لوگوی وبلاگ من
لینک دوستان من
یاوران مهدی (عج) آلبوم تصاویر من اعجاز علمی در قران وحدیث همبستگی وبلاگنویسان مسلمان ویژه نامه محرم سایت تبیان ویژه نامه محرم سایت اعتقادات ویژه نامه محرم سایت لبیک ویژه نامه محرم سایت بلاغ ویژه نامه محرم کانون وبلاگنویسان مذهبی مرکز نشر اعتقادات ویژه نامه محرم سایت معروف یاران ویژه نامه محرم سایت غدیر دانشنامه امام خمینی پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی وصیت نامه امام خمینی مرکز اطلاع رسانی فلسطین
اشتراک در خبرنامه
|